نقل
از کمونیست
١٣٧
٨
مارس امسال
روز بزرگی در
جشن انسانیت
در جامعه
گفتگو
تلویزیون
پرتو با کورش
مدرسی
پرتو:
هفته ای را
پشت سر
گذاشتیم که
ایران پر از
تحولات سیاسی
بود. پر از
اعتراضات
بخشهای مختلف
جامعه،
دانشجویان و
دانشگاهها در
رابطه با ٨
مارس یکی از
چشمگیرترین
صحنه های
اعتراضی در
تاریخ ٢٠- ٣٠
ساله اخیر
ایران را به
نمایش در
آوردند. اعتراضات
معلمان در
گستردگی خودش
حیرت آور به
نظر میرسد و
اعتراضات
دیگر در سطح
مسائل کارگری
کماکان ادامه
دارد.
میخواستم
از ٨ مارس
شروع کنم. همه
ما با شور و
شوق و اشتیاق
ابن اخبار را
دنبال کردیم.
شما اهمیت این
مسئله را در
چه میبینید و
فکر میکنید چه
چیزی بود که
توجه همه جامعه
از چپ و راست
را به خودش
جلب کرد.
کورش
مدرسی: ٨ مارس
روز خیلی مهمی
است، در تاریخ
بشر روزمهمی
است، در تاریخ
زندگی جمهوری
اسلامی هم روز
مهمی است.
جمهوری
اسلامی یکی از
ضد زن ترین
رژیمهای
ایران و دنیا
است. هیچ چیز
مثل مسئله زن
به بود و نبود
جمهوری
اسلامی گره
نخورده. در
نتیجه اعتراض
به بیحقوقی زن
مستقیما
تبدیل به
اعتراض علیه
جمهوری
اسلامی و اعتراض
علیه ارزشهای
چمهوری
اسلامی میشود.
نه فقط خود
دستگاه سیاسی
جمهوری
اسلامی بلکه
ارزشهایی که
جمهوری
اسلامی و این
دستگاه عقب
مانده
نمایندگی اش
میکند.
اما
جنبه دیگری که
به نظر من ٨
مارس امسال به
علاوه به آن
توجه داشت و
باید خیلی قدر
آنرا دانست
این است به
مسئله زن در
ابعاد وسیع
تری توجه کرد و
آن را به جنبش
سراسری تر
آزادی و
برابری
طلبانه گره
زد. وجود
جمهوری
اسلامی باعث
شده که سطح
توقع و سطح
آگاهی جامعه
راجع به مسئله
زن به شدت
تقلیل
گرایانه و
سطحی شود. به
این معنی که
گویا مسئله زن
فقط مسئله
حجاب یا
شنیعترین
ستمی که
جمهوری اسلامی
به زن میکند
است. در
حالیکه ستم بر
زن ستم بسیار
پیچیده است.
ستمی است تا
عمیقترین
سطوح جامعه و
خانواده ریشه
دوانده است.
سنت های کهنه
در خانواده یکی
از بدترین
کانونهای ستم
برزن است.
مسئله زن از
سوئد پیشرفته
تا جمهوری
اسلامی عقب
مانده، از
افریقا تا
استرالیا به
وسیعترین شکل
وجود دارد و
امروز یکی از
عمیقترین
زخمها بر وجدان
بشریت است. نیمی
از انسانها را
سیستماتیک
مورد تحقیر قرار
میدهند، دختر
بچه را از
بچگی مورد ستم
قرار میدهند
دختر را با
توقعات و نرم
های عقب مانده
و پسر را با اخلاقیات
و داده های
مردسالارانه
بار می آورند.
توجه
به هر دو این
جنبه های عینی
ابعاد بلاواسطه
ستم بر زن و
ابعاد عمیق تر
آن باعث شد ٨
مارس امسال ٨
مارس مهمی
باشد. دانشگاه
یکبار دیگر
نشان داد که
سنگر آزادگان
است، سنگر
آزادی است ،
سنگر برابری
طلبی است. در
اینروز شعار
آزادی،
برابری را
بالا بردند.
دانشگاه نشان
داد میتواند
جائی باشد،
محلی باشد که
همه بتوانند
در آنجا جمع
شوند و اعتراض
خود را نشان
دهند و
همینطور که
شما گفتید شاهد
یکی از
بزرگترین
اعتراضات
اخیر در مورد
مسئله زن بود. جاهای
دیگر هم این
اعتراضات شد.
تعداد زیادی از
طیفهای مختلف
سیاسی و
اجتماعی
درگیر این مسئله
بودند.
باید
به همه دست
اند کاران تبریک
گفت، باید دست
هم شان را
فشرد و به همه
شان خسته
نباشید گفت.
واقعا همه ما
انرژی گرفتیم.
فکر میکنم ٨
مارس امسال
روز بزرگی در
جشن انسانیت
در جامعه بود. علاوه
بر روز اعتراض
به جمهوری
اسلامی، روز
زن را
باید به یک
روز روشنگری و
دادن تصویر
عمیقتر از ستم
و پیچیدگی
ستمی که بر زن
در دینای
امروز ما وارد
میشود است.
ستمی که از
خانواده تا
کارخانه، از
کارخانه تا
اداره، از
اداره تا سطح
کل جامعه را
پر کرده است. ستم
بر زن از
پیشرفته ترین
تا عقب مانده
ترین کشورها
حاکم است و
باید آگاهی جامعه،
توقع جامعه،
توقع انسانیت
را از خودش
بالا ببریم و
اجازه ندهیم
جمهوری اسلامی
توقع ما را در
برخورد به
مسئله زن به
سطح حداقلی
تقلیل دهد.
فکرمیکنم
٨ مارس امسال این
رنگ و بو را
داشت و ما هم
به سهم خودمان
تلاش کردیم
کمکی باشیم.
همه فعالین
کمونیست و آزادیخواهی
که در این
زمینه فعالیت
داشتند رد
پایشان معلوم
است و باید
دست همگی شان
را فشرد و به
همگی شان
تبریک گفت.
روز و هفته
خوبی بود و
امیدورام
هرچه زودتر
جشن رهائی
قطعی انسانها
و رهائی قطعی
زن را جشن
بگیریم و در میدان
آزادی جمع
شویم و دست هم
را بفشاریم و
این روز را
بزرگ و گرامی
بداریم.
پرتو:
وقتی صحبت از
٨ مارس میشود
و مشخصا با
وسعت آن در
دانشگاهها و
با خوساتهای
روشن مثل رفع
حجاب، کوتاه
کردن دست تبعیضات
جنسی به هر
بهانه ای،
آزادی و
برابری! فکر
میکنید در کل
صحنه اعتراضی
جامعه که تا
بحال مسئله
قانون اساسی و
کمپینهائی که
به خاطر فضا و
فشار جمهوری اسلامی
به کم رضایت
میدادند چه
تاثیری را
گذاشت و چطور
میشود به
ادامه این
مسئله فکر
کرد.
کورش
مدرسی: این
ویژگی امسال
نبود. سالهای
قبل هم بخصوص
از یکی دو سال
گذشته اینطور
است که دیگر فضا
بر کسانیکه
میخواستند
اعتراض به
مسئله زن را
در چارچوب
جمهوری
اسلامی و قانون
اساسی
وقوانین رایج
در جامعه
محبوس نگه
دارند، از سر
حسن نیت یا از
سر اسلامیت
خودشان، بسته
است. جمهوری
اسلامی نه آزادیی
که به زن میدهد
به درد میخورد
نه قابل است
آزادی بدهد و
نه درست است
مردم را در
زندان قانون
اساسی جمهوری
اسلامی محبوس
کنیم. در
نتیجه چیزی که
امروز
میبینید در
واقع بالا
آمدن آن موجی
است که چند
سالی است شروع
شده. امسال
این موج بلند
تر بود و به
نظر من سالهای
آینده و بعد
از این به شدت
وسیعتر خواهد
بود.
روز
زن روز مهمی
است یادآوری
میکنم که
انقلاب فوریه
١٩١٧ در روسیه
از روز زن
شروع شد. از
اعتراضی که در
روز زن قرار
بود سازمان
پیدا کند شروع
شد. میخواهم
بگویم روز
بسیار مهمی
است روزی است
که به وجود
طبقه کارگر
گره خورده،
بیشتر از همه
طبقه کارگر در
آن منفعت دارد
و به نظر من
سیاست این
طبقه دارد به
تدریج جلو می
آید و خود
طبقه و خود
انسانیت
مترقی هم باید
به کل این
سیاست در
ابعاد هرچه
وسیعتر بپیوندد.
پرتو:
اجاره بدهید
به صحنه سیاسی
بیشتر نگاه
کنیم. شما از
یک موج صحبت
کردید و موج
به این معنی
که همین الان
اعتراضات
مختلفی در
جریان است.
اعتصاب کارگران
نساجی کماکان
ادامه دارد،
در همین هفته
گذشته چندین
تحصن کارگری
داشتیم.
اجتماعاتی
برای آزادی
اسانلو،
اجتماعات و
تحرکاتی برای
آزادی فعالین
برابری زن و
مرد و مهمتر
اعتراضات
معلمان را داریم.
فصای جامعه
آبستن چه چیزی
است؟
کورش
مدرسی: در فضای
جامعه ایران
علاوه بر جنبه
های دیگری که همیشه
به آنها
اعتراض
داشته، یک آتشفشانی
دارد سربلند
میکند و
شواهدی از
فوران یک
آتشفشان وجود
دارد. آنهم
آتشفشان علیه
فلاکت، علیه
فقر! که ما به
سهم خودمان
سعی کردیم در
این مورد هشدار
بدهیم و حواس
ها را جمع
کنیم و نه فقط
حواس ها را
جمع کنیم بلکه
بگوئیم فلاکت
مسئله واقعی
است. طبقه
کارگر ایران
در یکی از بدترین
شرایط به سر
میبرد. بیکار
سازیها وسیع است،
حقوق ها را
نمیدهند،
کارخانه ها را
منحل و تعطیل
میکنند. بخش
کلیدی طبقه
کارگر ایران که
وجود جمهوری
اسلامی هم به عدم
تحرک آن گره
خورده فعلا
وارد این عرصه
از مبارزه
نشده و بقیه
بخشها را فعلا
تنها گذاشته
است. در نتیجه
فلاکت دارد به
شدت وسعت پیدا
میکند و
معلمان هم که
بخش وسیع شان
جزء طبقه
کارگر محسوب
میشوند و بخش
دیگرشان اگر
جزء طبقه
کارگر هم
محسوب نشوند جز
انسانهای
شرافتمند و آزادیخواه
و زحمتکش
جامعه به حساب
میآیند به شدت
زیر فشار
هستند و فقر و فلاکت
دامن شان را
گرفته. اعتراض
علیه فقر،
اعتراض علیه
بیکاری محق
ترین اعتراضی
است که هر
انسانی
میتواند و
باید بکند. در
جامعه امروز
ما در ایران
که پول و ثروت
به فراوانی
هست، منتها در
دست یک عده
خاصی است، در
دست یک طبقه
است که صرف امور
خودشان میشود.
بودجه حوزه
های علمیه و
گله های حزب
الله و انصار
الله و غیره
میشود. اعتراض
به این اعتراضی
به حق است
باید وسعت
پیدا کند. باید
متحد شد، باید
ما کمونیستها تلاش
کنیم که این
مبارزه را
متحد کنیم و
زیر یک پرچم
واحد بیاوریم
و به پیش
ببریم.
پرتو:
این اعتراضات
همزمان با
اربعین حسینی
و فضای نظامی
و مذهبی
جمهوری
اسلامی است.
همزمان با کشمکش
های هسته ای،
همزمان با
انواع رژه های
نظامی و
همزمان با
انواع تهدید
ها است.
کماکان جمهوری
اسلامی دارد
چنگ و دندان
نشان میدهد و
موتور سواران
و بسیج را
دوراه راه اندخته
است. بعضا
هشدار هائی
داده میشود که
این کشمکش ها
با جمهوری
اسلامی چگونه
باید دنبال شود
و با چه دقتی؟
شما
فکرمیکنید
اگر لازم است دقتی
صورت بگیرد
چکونه است؟
کورش
مدرسی: جمهوری
اسلامی تلاش
میکند با قدرت
جلوی مردم و
جلوی مبارزه
علیه فقر و
فلاکتی که
امروز بر
معلم، کارگر و
کردم زحمتکش و
شرافتمند این
جامعه تحمیل
کرده است را
بگیرد. کل صف
ارتجاع و گله
های موتور
سواران و
اسلامی ها را
به میدان
بکشد. در
مقابل اگر
معلمان
میخواهند
شکست نخورند باید
کل صف
آزادیخواهان
و بخصوص طبقه
کارگر را پشت
سر خود داشته
باشند. نمیتوانند
صف شان را از
طبقه کارگر
جدا کنند. در
نتیجه آن چیزی
که
میتواند این
مبارزه را پیش
ببرد اتحاد و
پرچم روشن
است.
متاسفانه
علیرغم تمام
حقانیت
مبارزه معلمان
قطعنامه ای
صادر شده و
کسانیکه این
قطعنامه را
نوشته اند،
برای اینکه
اضافه
حقوقشان را
بگیرند به مدح
محمد و بد
گوئی به همه
کسانی که
میخواهند دست
مذهب را از
زندگی مردم
کوتاه کنند
پرداخته اند. به
آزادی خواهان هم
لگدی زده اند.
اما این کار
در واقعیت
خنجر از پشت
به جنبش
معلمان است.
این نسخه شکست
جنبش اعتراضی معلمان
است.
آدمی
که برای حق
خودش و علیه
فلاکت مبارزه
میکند
نمیتواند به
آزادیخواهان
لگد بزند.
نمیتواند از
جنبش
آزادیخواهای
فاصله بگیرد. شکست
میخورند،
بقیه از او رو
بر
میگردانند،
صفشان کوچک
میشود. من مطمئن
هستم تعداد
کثیری از
معلمان از
چنین بندهائی
در قطعنامه
نفرت دارند و
اگر این خط
ادامه پیدا
کند این خط اسلامی
صف معلمان و
صف
آزادیخواهی
را ضعیف میکند.
نکته من این
است که جنبش
حق طلبانه
معلمان
نمیتواند از
جنبش ازادیخواهانه
فاصله بگیرد.
نمیتواند از
جنبش خلاصی
فرهنگی و
رهائی از
جمهوری
اسلامی فاصله
بگیرد و امید
داشته باشد در
مقابل جمهوری
اسلامی برنده
میشود. اینرا با
هر محاسبه ای
گنجانده
باشند، که معمولا
ترکیبی از
حسابگرانی
کوته بینی است
که از نظر خود
میخواهند رژیم
را تحریک
نکنند و پا
اندازهای حزب
اللهی است.
این نوع
تاکتیک باعث
میشود جنبش
معلمان شکست
بخورد، باعث میشود
فقر وسیعتری
بر معلمان و
طبقه کارگر
تحمیل شود، باعث
میشود منزوی
شوند، باعث
مشود فردا
دیگر ازادیخواهان
در اعتراضات
معلمان شرکت
نکنند. کسی
نمیخواهد با
مبارزه ای
هماهنگ شود که
به اسم اضافه
حقوق دارد یک
تصفیه حساب
دیگری را در
عرصه سیاست
میکند. جنبش
اعتراضی در
ایران جنبش
آزادی است،
جنبش برابری
است. آزادی
منجمله یعنی
اینکه آدمها
آزادند هرچه
میخواهند
بگویند.
پرتو:
صحبت از جنبه
های مختلفی
کردید.
فکرمیکنید هفته
های آینده
فضای سیاسی
ایران با
تدبیر، با اتحاد،
با روشن بینی
روبه کجا
میتواند
برود؟
کورش
مدرسی: رو به
سرنگونی
جمهوری
اسلامی باید
برود. راستش
دفعه پیش و هم
به مناسبتهای
مختلف گفته
ایم که
نیروهایی که
در ایران و کل
خاورمیانه
درگیر هستند در
مقابل
امریکا،
ایران، انواع
دارودسته های
قومپرست و
اسلامی کل
منطقه را سر
میز قماری
نشانده اند که
میتواند تمام
زندگی همه ما
را به هم بریزد
و جامعه را تا
صد سال دیگر
به یک پریشانی
دچار کند که
تراژدیی که در
عراق اتفاق
افتاده در
مقابل آن یک
بازی کودکانه
بیش نباشد.
کسی
که دوست دارد
منتظر بماند و
همراه سردار صفوی
یا اقای بوش
یا آقای خامنه
ای یا دیک
چینی چشم به
آینده این
قمار ببندد و
منتظر باشد که
آیا میبرند یا
میبازند میل
خودش است. اما
به نظر من
اکثریت مردم
ایران وسعشان
نمیرسد که
منتظر این
قمار باشند.
نتیجه این
قمار هرچه
باشد در نهایت
قمارخانه
برنده است.
مثل هر
قمارخانه
دیگری و خرابی
آن بر سر مردم
نازل میشود.
ما مجاز
نیستیم، حق
نداریم و نمیتوانیم
و وسعمان
نمیرسد، بچه
هایمان و نسل
های آینده مان
و زندگی امروز
خودمان به ما
اجازه نمیدهد
منتظر بمانیم
و ببینیم چه
میشود. تنها
راهی که در ید
قدرت ما است و
میتوانیم این
قمارخانه را
بر سر برپا
کنندگانش
خراب کنیم و
هرچه قمارباز
سیاسی را با
اردنگی از آن
جامعه بیرون
کنیم این است
که جمهوری
اسلامی را
بیندازیم.
مردم باید
متحد شوند. ٨ مارس
ابزار اینکار
است،
اعتراضات
معلمان ابزار
اینکار است،
اعتراض
کارگران
ابزار اینکار
است، تحزب
سیاسی ابزار
انداختن
جمهوری اسلامی
و آوردن یک
آینده روشن و آزاد
و برابر برای
جامعه ایران
است. اگر فضای
سیاسی جامعه
قرار است جائی
برود اینجا
است و اگر نرود
همه با هم
باید منتظر یک
تراژدی باشیم
که یک آتشفشانی
از لجن و
کثافت قومی و
اسلامی بر سر نسل
های آینده ما
در آن جامعه
خراب شود و
متاسفانه تا
دویست سال
آینده نشود در
آنجا کار جدی
کرد. این
حساسیت را
باید درک کرد،
نیروهای
سیاسی باید
این حساسیت را
درک کنند،
مردم باید این
حساسیت را درک
کنند و به
سرعت تلاش
باری سرنگون کردن
جمهوری
اسلامی را
سازمان
بدهیم، متحد
شویم، دستمان
را در دست هم
بگذاریم. پرچم
روشن داشته
باشیم و
جمهوری
اسلامی را
بیندازیم. این
تنها راهی است
که در مقابل
ما قرار دارد
و باید برویم.
مردم ایران در
مقابل این
انتخاب قرار
دارند. ما به
سهم خودمان
تلاش میکنیم
که قانعشان
کنیم که هرچه
سریعتر این
مسیر را باید رفت.
خیلی های دیگر
مردم را به
انتظار دعوت
میکنند که به
نظر من آخر و
عاقبت خوبی
ندارد.