نقل از کمونيست ١٣٥

در دفاع از مدنيت جامعه

 

کمونيست: در آخرين اجلاس دفتر سياسي حزب تصميمي مبني بر تماس با اپوزيسيون با هدف دستيابي به تعهد در دفاع از مدنيت جامعه اتخاذ شده است. چه مولفه هائي چنين تصميمي را در دستور رهبري حزب قرار داده است. حزب تصميم دارد تا چه حد در اين تماس ها و تعهد پيش برود آيا ائتلافي در اپوزيسيون در نظر است؟

 

فاتح شيخ:

هدف ما از اين ابتکار عمل سياسي، فراخواندن اپوزيسيون به اعلام يک تعهد روشن به دفاع از مدنيت جامعه ايران در برابر سيل بنيانکن مخاطراتي است که همين امروز آن را تهديد ميکند. سيل مهيبي که اگر اقدام براي بستن سدي در مقابلش از امروز شروع نشود فردا خيلي دير خواهد بود. ما در تماسهايمان با اپوزيسيون تلاش ميکنيم شمار هرچه بيشتري از اين جريانات در طيفهاي مختلف را به ضرورت يک اقدام جمعي و سريع براي ايجاد چنين سد موثر و بادوامي قانع کنيم.

آنچه اين تصميم را در دستور رهبري حزب حکمتيست قرار داده قبل از هر چيز احساس مسئوليت اجتماعي ماست. خود فاجعه جاي بحث نيست. دارد ميآيد. به اين يا آن شکل ميآيد. حالا ديگر کار تحليلگران حرفه اي هم تنها اين شده که در مورد شکل آمدنش کف دستشان را بو کنند. و هر روز با هر خبري تحليلشان از اينور به آنور ميشود اما خطر، فاجعه، سيل، هرچه اسم ميگذاريد همچنان نزديکتر ميشود. کار ما قمار تحليلي نيست. کار ما تلاش براي دفاع از جامعه در برابر اين فاجعه است. جامعه اي بايد باشد تا در آن بتوان مبارزه سياسي و طبقاتي کرد. امروز، قطع نظر از هر تحليلي، بايد کاري کرد.

دو نيروي بربريت قرن ٢١ در ميدان مين عراق دست به ماشه رودررو ايستاده اند. دو ماجراجوي بويي از انسانيت نبرده، هر دو با ورقهاي خطرناک در دست، براي هم شاخ و شانه ميکشند. هر آن ممکن است "خبر هولناک" را بشنويد. حتي اگر صحبت از مذاکره باشد باز ميتواند پيش پرده ديپلماتيک اقدام نظامي به شکلي از اشکال باشد. وقتي سيل آمد همه از برابرش ميگريزند و تنها ديناميسم بنيانکن سيل است که عمل ميکند. عراق را ميبينيم.

واقعيت اينست که اگر بنيادهاي مدني جامعه در خطر باشد، که في الحال هست، آن نيروهايي که مساله و مشغله سياسي شان تنها بر متن مدنيت جامعه معنا دارد زودتر و بيشتر احساس خطر ميکنند. حزب ما همراه با کارگران و مردم محروم جامعه از اين فاجعه بيشترين زيانهاي چه بسا جبران ناپذير را متحمل خواهد شد. ما و کارگران و مردم به مدنيت جامعه مثل اکسيژن احتياج داريم.        

 هدف ما بهيچوجه، هيچ شکلي از ائتلاف نيست. نه فقط به خاطر اينکه "ائتلاف" در فرهنگ سياسي ما اساسا مفهوم معتبري نيست، بلکه به اين خاطر که ائتلاف اتفاقا در اين زمينه کمک کننده نيست، مزاحم است، اصل مساله را زير انبوه منافع و چانه زنيهاي متقاطع و متداول گم ميکند. اصل راهنماي ما در اين تلاش، اصل توافق بر پرنسيپ هاي روشن و مشخص در رابطه با جامعه است. توافق بر چيزي در رابطه با منفعت جامعه، ميتواند براي جريانات مختلف سياسي بسيار آسانتر از ائتلاف بر سر مشترکات خودشان باشد.

ما به دنبال آن هستيم که جريانات مختلف اپوزيسيون جمهوري اسلامي، حتي الامکان، در چارچوب دفاع از بنيادهاي مدني و نفس مدنيت جامعه، بر تعهدات روشن و مشخصي به توافق برسند و آن را جمعا اعلام کنند. يک طرف اين تعهدات سدي است در برابر مخاطرات ناشي از تهديدات نظامي آمريکا و محاصره اقتصادي که هر دو فقط به زيان مدنيت جامعه و زندگي مردم است و در عوض به عمر رژيم و دامنه و مجال اختناق آفريني اش اضافه ميکند. تعهد بخش هرچه وسيعتر اپوزيسيون در اين زمينه، همکاري جرياناتي مانند مجاهد و قومپرستها با آمريکا و آفريدن صحنه هاي سناريوي سياه نظير عراق امروز را دشوارتر ميکند. طرف ديگر تعهدات جلوگيري از لغزش به سراشيبي افتادن به دامن رژيم به بهانه مقابله با تهديدات آمريکاست. در اين زمينه تعهد و تاکيد بخش هرچه وسيعتر اپوزيسيون بر مبرميت سرنگوني جمهوري اسلامي، به قاطعتر شدن مبارزات مردم کمک خواهد کرد. و بالاخره تعهد و تاکيد بخش هرچه وسيعتر اپوزيسيون بر حق مردم ايران در تعيين نظام سياسي آتي خود، اهرم نيرومند و اطمينان بخشي براي پيروزي قطعي تر بر استبداد سياسي، در اختيار مردم خواهد گذاشت.

حزب حکمتيست از دو سال پيش "منشور سرنگوني جمهوري اسلامي" را بعنوان معناي پيروزي جنبش مردم براي سرنگوني رژيم اسلامي به جامعه ارائه داده است و در کنگره اول خود در اکتبر گذشته هم مجددا آن را مبناي فراخوان به مردم و اپوزيسيون قرار داده است. تلاش امروز ما در تماس با اپوزيسيون بر اين مبناست. در عين حال، از هر ديالوگ و تبادل نظر دوجانبه و چندجانبه اي حول "دفاع از مدنيت جامعه" در برابر مخاطرات تهديدکننده جاري استقبال ميکنيم.