يادداشتى به رفيق جمال کمانگر از مصطفى صابر جمال عزيز ميبخشى که در پاسخ نامه سوم ات فورا جواب ندادم. گرفتار نشريه و کار و بار زندگى و سمينارها و خواندن مطالب رفقا بودم و واقعا فرصتى نبود. در عين حال فکر کردم که يک دور بحث بين من و تمام شده است. تو از من سوالى کرده بودى و من جواب دادم و بعد اين نکته را پيش کشيدى که فرستادن نوشته من (عليه يک دسته بندى کاذب) شايد به خاطر محل تولد تو بوده است که در نامه سوم ديگر صحبتى از آن نيست و اکنون بحث به جاى ديگرى رفته است. در واقع تو هم ارزيابى که کوروش از اختلافات داده را قبول دارى. من البته قبول ندارم. اجازه بده اين بحث آخر را که اکنون در سطح حزب مطرح است در همان سطح پيش ببريم و پلميک دو جانبه را خاتمه دهيم. با ارادت مصطفى صابر ٢٣ جولاى ٢٠٠٤ |