در دفاع از ضرورت برگزارى فورى کنگره ٥ : پاسخ به رفيق کورش رفيق کورش عزيز! نوشته ايد پلنوم بايد شرايط تشکيل و برگزارى کنگره را تعيين کند. سئوال من مانند بسيارى از کادرها و اعضاى حزب اينست که اگر اعضاى کميته مرکزى به هر دليلى، از جمله بخاطر نگرانى از نقد و رد شدن سياستهايشان و يا راى نياوردن، با تشکيل کنگره مخالف بودند تکليف چيست؟ شما که از حزب پولپوتيست و تصفيه گر خيلى بدتان مى آيد ممکن است بگوئيد در يک "حزب سياسى و مدرن" اعضا چطور بايد کميته مرکزى را که قبول ندارند عوض کنند؟ منتظر اجازه خود آنها بنشينند؟! از شيوه حزبى کار "بعد از تصميم پلنوم" صحبت ميکنيد، همه بحث بر سر همين تصميم است. همه مساله اينست که پلنوم ممکن است با کنگره مخالفت کند و دخالت اعضا و کادرها دقيقا در چنين موردى ضرورت پيدا ميکند. يکى از شيوه هاى اعلام نظر اعضا، و در شرايطى که کميته مرکزى مخالف باشد تنها شيوه اعلام نظر، امضا جمع کردن است و اين با يا بدون آئين نامه و اساسنامه کاملا اصولى و مجازست و حق پايه اى و بديهى آنهاست. براى رفع نگرانى اساسنامه اى يادآورى ميکنم که اصول سازمانى حزب ميگويد کنگره هر دوسال حداقل يکبار تشکيل ميشود. يعنى تشکيل کنگره بيش از يکبار طى دو سال کاملا قانونى و مجاز است. آنچه در مورد تشکيل جلسات و "بحث صميمانه" و غيره نوشته ايد به پروسه بعد از تصميم به برگزارى کنگره مربوط ميشود. اين نکات مربوط به پروسه انتخابات و تدارک عملى کنگره است و ربطى به درخواست برگزارى کنگره از جانب اعضا ندارد. براى تعيين آئين نامه انتخاباتى و ساير امور مربوط به برگزارى کنگره نيز همه چيز روشن است. کنگره ٤ را اخيرا برگزار کرديم و ميدانيم چه کنيم. نکته مهم تر اينکه من اين نگرانى شما از انحلال و فروپاشى حزب را نيمفهمم. ظاهرا هر تصميمى که با آن مخالفيد از تشکيل کنگره تا دادن اسناد به اعضا "غير اصولى" و "غير قانونى" است و "حزب را فرو مى پاشاند" اما تهديد به جدائى را بالاى سر حزب گرفتن و بيانيه جرج اورولى عليه حزب صادر کردن و اتهامات نخ نماى راست سنتى را بر سر همه خراب کردن حزب را نجات ميدهد! آيا انتظار داريد اين منطق وارونه کسى را قانع کند که براى کنگره بايد منتظر پلنوم نشست؟ آنهم پلنومى که ٢١ نفر آن مشروط قبولش دارد؟! رفيق کورش شما بعد از انتشار بيانيه انحلال طلبانه تان در موقعيتى نيستيد که از حزبيت و روشهاى اصولى حزبى صحبت کنيد. من در مورد اين بيانيه بعدا خواهم نوشت. در اينجا فقط اين را متذکر شوم که در شرايط فعلى آنچه مهم است و حزب را نجات ميدهد اعمال نظر و اراده اکثريت اعضا و کادرهاى حزب است. نظر و اراده کسانى که ميخواهند با حزب بمانند و حزب را روى خط راديکال و ماکسيماليستى حفظ کنند. از کسانى که پرچم اضمحلال و انشعاب را بلند کرده اند انتظارى براى حفظ حزب نيست. دفاع از حزب کار کسانى است که اعلام کرده اند که با تمام وجود از آن پاسدارى ميکنند نه رفقائى که دم در ايستاده اند. مطمئن باشيد کنگره ٥ در اولين فرصت ممکن تشکيل خواهد شد. با احترام حميد تقوائى ١٨ اوت ٢٠٠٤ |