على جوادى و حکمت التيماتوم حميد ثريا شهابى ١٧ اوت ٢٠٠٤ فراخوان على جوادى به برگزارى کنگره به جاى پلنوم و شواريى خواندان حزب و فراخوان شورش اعضا، کمپين پنهانى تا کنونى على جوادى است. اين کمپين البته سياسى است. سياست ظاهرا از جانب جناح حميد تقوايى يعنى حقانيت. براى جهان سومى سياست هميشه اسم رمز حقه بازى و اپورتونيسم است. مارگارت تاچر هم پلاتفرم دارد و سياسى است. سياست ارتجاعى هم سياستى است. اين سياست على جوادى عين ارتجاع است، انحلال حزب، شواريى کردن حزب! اين فراخوان، جنگ سردى است يا رسيدگى به شکايت سردبير اخراج شده؟ از حزب منصور حکمت جز پوسته اى به جا نگذاشته ايد. رهبرانى که سردسته تظاهرات مردم عليه اين و آن شخصيت حزبى هستند، اين جريان ضد انتقادى - مجاهدينى، هروقت فيلى هوا کرد بدانيد که ميخواهد اعتراض و انتقادى را حفه کند. اما اين فرمان مجاهدينى على جوادى و قرار متمدنانه حميد تقوايى!حکمت فرمان ٢٤ ساعته ليدر براى گرفتن موافقت دفتر سياسى براى دادن اسناد به اعضا، آنهم آن بخشى که خودشان دستمايه افشاگرى پيدا ميکنند، معلوم شد از کجا است. على جوادى کمپين زيرجلکى خودش را علنى کرده است، البته سياسى است، و ليدر حزب ناچار است براى آن لباس قانونى بدوزد. على جوادى از رفتن ما پانيک کرده و مثل کودکان دبستانى ترسش را با داد و هوار مخفى ميکند. نميخواهد منتظر همين پلنوم از نظر خودشان بى خاصيت هم بشود. ما که ميگفتيم ميخواهيد به اين وسيله مقابل برگزارى پلنوم سنگ اندازى کنيد، به شيوه هميشگى. چون دعوا سياسى است شما مجازيد به هر وسيله اى متوسل شويد. اما شما که هم به اتکا اساسنامه و هم به اتکا کاليبر شخصى، و نه سياسى، ميتوانيد اعضا را بسيج کنيد و بهرحال محاسباتتان و شمارش غلط آرا شما را به هيجان آورده است، چرا منتظر پلنوم نمى شويد. اداى اين را در نياوريد که پاسخ گويى به مسائل انقلاب در بيرون صبر و طاقت تان را بريده است. شما بوديد عليرغم اعتراض و اصرار ما حزب را به اين وضع کشانديد. چرا شما که اينقدر به دمکراسى و اکثريت علاقمنديد، به راى اکثريت کميته مرکزى احترام نميگذاريد؟ نسبيت سياسى تان ميگويد که چون شما در آينده به حساب خودتان اکثريت ميشويد، بزنيد به تيپ اکثريت امروز؟ امير پيام از شما سياسى تر بود. على جوادى نمى خواهد به شيوه مسالمت آميز اختلافات سياسى خود را حل کند. بدست لشکريانش شمشير داده است، نمى شود آنها را نجنگيده و شکست نداده روانه خانه کرد؟ |