از فاتح شيخ به دبير کميته مرکزى رفيق حميد تقوايى کپى به دفتر سياسى، کميته مرکزى و کادرهاى حزب ١٥ اوت ٢٠٠٤ حزب را تعطيل کرديد، پلنوم را نميتوانيد؛ بايد به آن جوابگو باشيد! در پاسخ نامه دبير شماره ٧ رفيق حميد تقوايى! در پاسخ به نامه دبير شماره ٧ شما و قصدتان بر تعطيل پلنوم، لازم است به چند نکته بديهى اشاره کنم، بديهياتى که اين روزها ناگزير نياز به گفتن و تکرار و تاکيد دارد: ١- برگزارى پلنوم يک امر ايدئولوژيک نيست، يک مقوله تحليلى نيست، به سادگى يک پراتيک تشکيلاتى است؛ اکثريت کميته مرکزى (به معنى عددى آن) خواهان برگزارى پلنوم است، و اين فاکت بر شما پوشيده نيست. بنابراين شما ملزم به برگزارى پلنوم در موعد تعيين شده هستيد. اصول سازمانى حزب اين را به شما حکم ميکند. ٢- برگزارى پلنوم يک امر فتوايى نيست که شما مشروعيت و اعتبارش را تعيين کنيد. مشروعيت و اعتبار پلنوم را خود پلنوم تعيين ميکند. برگزارى پلنوم و همچنين مشروعيت و اعتبار آن به فلان درخواست شما از فلان تعداد عضو کميته مرکزى و جواب دادن و ندادن آنها بستگى ندارد. ما مخالفان خط شما در رهبرى حزب به سادگى تحليل خود و اسناد خود در ارتباط با وضعيت بحرانى حزب و راه خروج از آن را به پلنوم ارائه ميکنيم، شما هم تا کنون همين کار را کرده ايد و در پلنوم هم ميتوانيد و حتما همين کار را خواهيد کرد. تعيين تکليف راههاى پيشنهاد شده شما و مخالفان خط شما کار پلنومى که قرار است در موعد تعيين شده برگزار شود. کار امروز شما نيست. ٣- برگزارى پلنوم به طرح شما درباره کنگره فوق العاده ربطى ندارد، به عکس، سرنوشت کنگره به برگزارى پلنوم و تصميم آن منوط و مربوط است. پلنوم ميتواند هم در مورد کنگره تصميم سياسى درستى بگيرد و هم درباره ملزومات ايجاد يک فضاى سالم سياسى که شرط ضرورى هر راهى براى خروج از بن بست و بحران کنونى است تصميم مقتضى بگيرد. ٤- در قضاوت راجع به پلنوم و نتايج احتمالى آن، شما طبق معمول اين دوره عملکرد و گفتارتان منافع محفل خود را به جاى منافع حزب ميگذاريد. شما بر اساس پيشگويى نتايج پلنوم از زاويه نفع و ضرر احتمالى آن براى محفل خودتان، نسبت به برگزارى آن و مشروعيت و اعتبار آن حکم صادر ميکنيد. اين کار شما موجه نيست. ٥- علاوه بر اينها برگزارى پلنوم تنها درباره آينده حزب نيست، درباره دوره گذشته، دوره شش ماهه از پلنوم ٢٠ تا ٢١ هم هست. شخص شما بعنوان دبير کميته مرکزى و رفيق اصغر کريمى بعنوان رئيس هيات دبيران و مسئول ماشين حزبى در اين دوره بايد در قبال عملکردتان که حزب را به اين بحران بيسابقه کشانده است در برابر پلنوم پاسخگو باشيد. شما در سمينار ديروز شنبه ١٤ اوت مخالفان خود را متهم کرديد که به پلنوم ٢٠ توجه ندارند. فراموش کرده ايد که يک مصوبه مهم پلنوم ٢٠ (آخرين پلنوم ما) همان نامه مشترک ليدر و دفتر سياسى است که به اتفاق آرا در پلنوم تصويب شد و خط و جهت برخورد به حزب و اتحاد و ادامه کارى حزب را به روشنى تعيين کرده است و شما با پروژه و کمپينى که در دوره اخير عليه بخشى از رهبرى و کميته مرکزى بپا و اجرا کرده ايد و مشخصا با نامه هاى دبير از شماره ٣ تا شماره ٧، کاملا در مقابل اين مهمترين مصوبه پلنوم بيستم ايستاده ايد. شما در پلنوم ٢١ بايد به اين عملکردتان جواب بدهيد. رفيق حميد تقوايى! هيچ فکر کرده ايد که با نامه دبير شماره ٧ و با سمينار اخيرتان چه راهى پيش پاى حزب ميگذاريد؟ مثل روز روشن است که ليدرشيپ به تناقض خورده شما و محافل پيرامونتان حزب را به اين بن بست و بحران بيسابقه کشانده است. هرچند خود شما و رفقاى هم محفلتان به روى خود نياوريد و "فلج حزب" را به گردن مخالفان خط سياسى تان بيندازيد، اين يک واقعيت است. پلنوم شما را با اين واقعيت روبرو ميکند و به همين دليل داريد از آن ميگريزيد. رفيق حميد تقوايى! کميته مرکزى حزب در دو پلنوم ١٩ و ٢٠ به اتفاق آرا به شما اين شانس را داد که ظرفيت خود را بعنوان ليدر حزب بکار بيندازيد. شما با زيگزاگ هاى حيرت آور و زير فشار محافل "چپ"تر و "راديکال"تر و "سنتى"تر پيرامونتان اين شانس را سوزانديد. شما نه فقط حزب را در جهت مصوبات کنگره ٤ و پلنومهاى ١٩ و ٢٠ رهبرى نکرديد حتى از رهبرى و جمع و جور کردن محافل پيرامونتان ناتوان مانديد (قضيه مهرنوش موسوى شاهد بارز اين امر است). شما در پست ليدرى به بن بست و تناقض رسيديد و حزب را به بن بست کشانديد زيرا خط ايدئولوژيک و سياسى شما از اين تناقض خوردکننده رنج ميبرد که نه ميتوانيد با مخالفان نظرى تان کار کنيد و نه ميتوانيد آنها را از جايشان تکان بدهيد. شانسى را که مخالفان نظرتان ميتوانند با سربلندى ادعا کنند که به شما دادند سوزانديد. پلنوم ٢١ اين واقعيت را جلوى رويتان ميگذارد و عملکردتان را با معيار مصوبات پلنومهاى ١٩ و ٢٠ ميسنجد. به همين دليل داريد از آن ميگريزيد. رفيق حميد تقوايى! نامه هاى دبير شما از شماره ٣ تا شماره ٧ قطع رابطه گام به گام با واقعيت است، ايستادن ١٨٠ درجه در برابر مصوبات پلنومهاى ١٩ و ٢٠ است. شما در ظرفيت حميد تقوايى مجازيد هر تحليل و نظرى درباره حزب و مخالفان خط سياسى تان در رهبرى حزب، داشته باشيد و بيان کنيد (که در سمينارهاى اين دوره کرده ايد)، اما در ظرفيت دبير کميته مرکزى مجاز نيستيد نامه هايى به تشکيلات بدهيد که صراحتا مخالف مصوبات پلنومهايى هستند که به دبيرى شما راى داده اند. در پلنومهاى ١٩ و ٢٠ به شما راى داديم که ازجمله در چارچوب مصوبات اين پلنومها دبير کميته مرکزى و ليدر حزب باشيد. نامه هاى دبير ٣ تا ٧ شما کاملا خلاف آن مصوبات هستند و شما مشروعيت سياسى و حزبى صدور آنها را بعنوان نامه دبير نداشتيد. به همين دليل عدم مشروعيت سياسى و حزبى بود که من از شما خواستم نامه دبير شماره ٣ را پس بگيريد و شما توجه نکرديد. پلنوم ٢١ شما را با اين واقعيات روبرو ميکند و به همين دليل داريد از آن ميگريزيد. رفيق حميد تقوايى! اکثريت کميته مرکزى خواهان برگزارى پلنوم است و شما ناگزيريد آن را برگزار کنيد. اما علاوه بر اين من اميدوارم در برابر واقعيت هايى که پلنوم جلو رويتان ميگذارد، از زاويه حزب و منافع حزب کمونيست کارگرى، و نه از زاويه محفل خود، برخورد کنيد. اين آخرين شانس شماست که مسئوليت نتايج عملکرد خود را به عهده بگيريد. اميدوارم اين آخرين شانس براى بريدن از محفليسم و گردن گذاشتن به مقتضيات حزب سياسى کمونيستى کارگرى را از دست ندهيد. فاتح شيخ ١٥ اوت ٢٠٠٤ ---------------------------- نامه دبير شماره ٧ رفقامن در نامه دبير شماره ٥ و در نامه سرگشاده و در سمينار اخير از رفيق کورش و همراهانش خواستم که دست از تهديد جدائى بردارند و تابع اکثريت باشند. امامتاسفانه جواب مثبتى از رفقا دريافت نکرده ام. رفقا پلاتفرم اعلام نشده اى را شرط باقى ماندن در حزب کرده اند و ميگويند اگر پلنوم با آن موافقت نکند راه خود را جدا خواهند کرد. اين اصولى نيست. اين گروکشى و در فشار قرار دادن کميته مرکزى است. رفقا همچنين از هم اکنون اعلام کرده اند که به کنگره نخواهند آمد. يعنى اجلاس عاليترين ارگان حزبى را "در شرايط حاضر" مضر ميدانند و برسميت نميشناسند. (ضرورت کنگره را در نوشته جداگانه اى توضيح داده ام). اين شرط و شروطها مغاير پايه اى ترين اصل حزبيت يعنى تبعيت اقليت از اکثريت است. اگر اکثريت با پلاتفرم رفقا مخالف باشد و يا اکثريت خواهان برگزارى کنگره باشد همه ما بايد تابع باشيم. عدم پايبندى به تصميم اکثريت سنگ بر سنگ حزب بجا نميگذارد. من به رفقا گفتم "اگر به پلنوم ميآئيد بايد تابع اکثريت باشيد" و از آنان خواستم تهديد جدائى را کنار بگذارند اما متاسفانه هنوز جوابى نداده اند و همچنان بر موضع غير اصولى "يا قبول پلاتفرم يا جدائى" پافشارى ميکنند. روشن است که هر کس در هر مقطع که بخواهد ميتواند از حزب جدا شود. آنچه کاملا غير اصولى و غيرقابل قبول است اعلام از پيشى و مشروط جدائى آنهم از جانب بخشى از کميته مرکزى حزب است. با پرچم انشعاب نميتوان به پلنوم آمد. به نظر من پلنومى که تحت فشار چنين تهديدى تشکيل شود مشروعيتى نخواهد داشت و تصميماتش معتبر نخواهد بود. ازينرو من مصرانه از رفقا ميخواهم که ١- دست از تهديد جدائى بردارند و شرط قبول پلاتفرم براى باقيماندن در حزب را کنار بگذارند٢- در صورتيکه اکثريت ( اکثريت کميته مرکزى و يا کادرها و اعضا) خواستار تشکيل کنگره شدند به اين تصميم احترام بگذارند و کنگره را برسميت بشناسند. در صورتيکه جمع ٢١ نفره به اين خواست من پاسخ مثبت ندهد از نظر من پلنوم ٢١ و تصميماتش اعتبار نخواهد داشت. رفقا من خواستار حفظ وحدت و انسجام حزب هستم. و عميقا معتقدم اين وحدت و انسجام تنها حول پلاتفرم و سياستهاى راديکال و ماکسيماليستى، سياستهائى که در مباحث اخير روشن شد که بخش وسيعى از کادرهاى حزب مدافع آن هستند، امکانپذير است. به نظر من اگر انشعاب زودرس به حزب ما تحميل نشود، کل حزب، حتى کسانى که امروز به هر دليلى از کورش حمايت ميکنند حول اين سياستها گرد خواهند آمد. اگر جمع ٢١ نفره چنين فکر نميکند در حزب بماند و ثابت کند که اشتباه ميکنم! زنده باد حزب کمونيست کارگرى حميد تقوائى ١٢ اوت ٢٠٠٤ |