به اعضاى کميته مرکزى حزب کمونيست کارگرى ايران

رونوشت به کادرهاى حزب

بهرام مدرسى

١٤ اوت ٢٠٠٤

رفقا

نامه دبير شماره ٧ را حتما تاکنون خوانده ايد.

ما ٢١ نفر از کميته مرکزى حزب موضع خود را در قبال راه برون رفت از سناريوى سياهى که لحظه به لحظه بر حزب تحميل ميشود را اعلام داشته ايم. ما اعلام کرده ايم که به راى اکثريت کميته مرکزى احترام ميگذاريم. که تلاش خواهيم کرد اين اکثريت را با خود همراه کنيم و اگر در اين امر موفق نشويم راهمان را از اين اکثريت کميته مرکزى که تصميمش را گرفته است و کل اين سناريوى حاضر تحميل شده به حزب را تاييد ميکند، جدا خواهيم کرد. اين نه گرو کشى است و نه پلتيک زدن. ما حرف آخرمان را اول زده ايم.

بنابراين بحث "گروکشى" رفيق تقوايى جايى از ارعاب ندارد. اين نه گروکشى است و نه پلتيک. ما اعلام کرده ايم که تلاش خواهيم کرد نظر اکثريت کميته مرکزى را با خود همراه کنيم. اين تلاشى مشروع و سياسى است. اين تنها از نظر کسى که در جريان اين تلاش ما، مشرعيت روشها و سياستهايش را زير سوال ببيند، معناى "گروکشى" خواهد داشت. انتظار از رفيق تقوايى و هم نظرانش قاعدتا بايد اين باشد که از روشها و کل شرايطى که بنام ليدر حزب به ما تحميل کرده اند، دفاع کنند و جوابگوى اين سياستها باشند و اگر اکثريت کميته مرکزى اين روشها و سياستها را محکوم کرد، به راى اين اکثريت احترام بگذارند.

رفيق تقوايى و هم نظرانش اما تصميم گرفته اند که جوابگوى شرايطى که به حزب تحميل کرده اند نباشند. پرچم "گروکشى" را برافراشته اند تا بدوا شرايط پاسخگويى خود را کنار بگذارند. بخشهايى از طرفداران حميد تقوايى، پيش از اعلام نظر ما هم حکم به انحلال کميته مرکزى و برگزارى کنگره را داده بودند. اين ربطى به تصميم ما ندارد. اين رفقا نميخواهند به پلنوم بيايند و در مقابل بالاترين ارگان حزب جواب گو باشند و به طبع آن هم پرچم انحلال حزب نه درست ما که در دست جريانى است که به طبع منافع روزانه خود حزب را به قهقرا ميراند و طبعا پرچم وحدت حزب هم نه در دست آنها بلکه در دست همه کسانى است که بدوا بر قانونى بودن ارگانهاى رهبرى حزب تاکيد ميکنند.

رفيق ميگويد که ما کنگره را به رسميت نميشناسيم. خود بحث کنگره هم براى ما در چهارچوب راه حل هاى مختلفى است که براى امروز حزب تجويز ميشوند. تصميم در مورد کنگره را هم بايد کميته مرکزى حزب بگيرد. به عقيده ما پيش از برگزارى هر کنگره اى بايد بدوا حزب را مجددا سياسى کرد و سياسى نگاه داشت. بايد تمام عقبگردى که به حزب تحميل شده است را بازگرداند و اين اتفاقا بخشى از صورت مسئله اى است که ما تلاش خواهيم کرد نظر اکثريت کميته مرکزى را به آن معطوف کنيم. نميتوان خود را طرفدار حزبيت و اصول حزبى دانست و ارگانى که وظيفه دارد درمورد کنگره تصميم بگيرد را دور زد.

رفيق حميد جواب ما و يا پيشنهاد ما به کميته مرکزى را براى خارج شدن از بحران حزب را پيش از اينکه در مرجع صاحب صلاحيت اين حزب (کميته مرکزى) مورد بحث و بررسى قرار گرفته باشد را بنام ليدر حزب مردود اعلام ميکند. ليدر حزب اختياراتش را از کميته مرکزى ميگيرد. ليدر حزب حق ندارد شخصا ارگانى که او را انتخاب کرده است را منحل و اين ارگان را از بحث و تبادل نظر دراين مورد محروم کند. اين نه حزبيت که قوانين ملوک الطوايفى است که متاسفانه به ما تحميل شده اند. ما در مقابل اين خواهيم ايستاد. کميته مرکزى حزب پلنوم خود را برگزار خواهد کرد.

ما اعلام کرده ايم که نظر اکثريت کميته مرکزى را محترم ميشماريم. که اين نظر براى ما مردود نيست که تمام تلاش ما جلب نظر اين اکثريت است. رفيق تقوايى اما حاضر به گردن نهادن به راى اکثريت کميته مرکزى نيست. ميداند که اين اکثريت اين روشها را تقبيح خواهد کرد و درست به همين جهت پلنوم کميته مرکزى را به بهانه هاى متعدد ملغى اعلام ميکند و تصميمات اين پلنوم را خالى از اعتبار اعلام ميکند.

رفقا!

پرچم وحدت و انسجام حزب مدتهاست که در دست ليدر حزب نيست. ليدر حزب راى خود را از کميته مرکزى گرفته است، اما مدافع حزب و حزبيت نيست و پلنوم اين کميته را خالى از اعتبار اعلام ميکند.

قدم اول براى بازگرداندن حزب به جاى خود بدوا برسميت شناختن فونکسيونهاى اين حزب و کميته مرکزى آن است. بايد جلوى انحلال کميته مرکزى را گرفت.