چرا کنگره يک ضرورت حياتى است در شرايط حاضر تشکيل کنگره مطلقا ضررورت دارد. حتى اگر رفقا پيش شرطهاى خود را کنار بگذارند و يک پلنوم آزاد و معتبر برگزار کنيم مساله اى حل نخواهد شد. تصميمات پلنوم هر چه باشد حزب به کنگره نياز دارد. دلايل اين امر کاملا روشن است. اولا مباحث اخير نزديک دوسال است در دفتر سياسى و بخشى از آن در پلنومهاى کميته مرکزى مطرح بوده است و يک صفبندى پنجاه پنجاه در بالاى حزب بوجود آورده است. بعبارت ديگر بالاى حزب به بن بست رسيده است. روشن است که در پلنوم بعدى نيز اين صفبندى وجود خواهد داشت. قرارها و پلاتفرمها و قطعنامه ها يا به بن بست خواهد رسيد يا حداکثر با اختلاف يک يا دو راى رد يا قبول خواهد شد. اين نوع تصميم گيرى بويژه در شرايط امروز حزب ما نه تنها مشکلى را حل نميکند بلکه مسائل را حاد تر خواهد کرد. ثانيا امروز براى همه روشن شده است که اختلاف نظر پايه اى در ميان رهبرى حزب وجود دارد. التقاط اين دو نظر در ارگانهاى رهبرى حزب به همان وضعيتى منجر خواهد شد که در چند ماهه اخير در هيات دبيران و دفتر سياسى شاهد آن بوده ايم يعنى فلج کامل. مساله امروز حزب ما انتخاب کميته مرکزى است که بتواند حزب را از اين وضعيت نجات بدهد، بر اساس هر پلاتفرم و خطى. تغيير آرايش درونى کميته مرکزى موجود، يعنى حداکثر کارى که از پلنوم ساخته است، مشکلى را حل نميکند. هيچيک از دو نظر موجود بدون اتکا به کنگره قادر به رهبرى حزب نخواهد بود. ثالثا هم از نقطه نظر سياسى و هم تشکيلاتى تنها کنگره، يعنى عاليترين ارگان حزب که منعکس کننده راى اعضاست ميتواند اين دوره حاد مبارزات درونى را به سر انجام برساند و حزب را براى پيشبرد متحدانه سياستهايش آماده کند. تاخير در برگزارى کنگره عملا به معناى کش دادن وضع نامعين و ناروشن امروز و باز ماندن مباحث و اختلاف نظرات در رهبرى و بدنه حزب خواهد بود. رابعا از لحاظ سياسى قطعنامه ها و مصوبات کنگره چهار ازجانب بخشى از کميته مرکزى صريحا بزير سئوال رفته است. صريحا ميگويند اين قطعنامه ها حاصل سازش و التقاطى است. بعبارت ديگر بخشى ازکميته مرکزى منتخب کنگره ٤ اعلام ميکند که سياستهاى مصوب اين کنگره، يعنى خط رسمى حزب را قبول ندارد و يا در بهترين حالت ملاحضات جدى بر آن دارد. روشن است که تنها کنگره ٥ ميتواند اين مساله را يک طرفه کند. سياستهاى کنگره ٤ را مورد تاکيد قرار دهد، آنها را تصحيح کند و يا تماما رد کند. و به هر نتيجه اى رسيد مطمئن باشد کميته مرکزى حاصل کنگره ٥ ارگان مدافع سياستهاى مصوبه است و نه ارگان سازش با اين سياستها. رفقاجوهر و اساس ضرورتهائى که برشمردم را ميتوان در يک جمله خلاصه کرد: کل کميته مرکزى سياستهاى رسمى حزب، و صفبندى در کميته مرکزى تناسب واقعى نظرات در حزب را نمايندگى نميکند و تا زمانى که اين تناقض حل نشود رهبرى خود جزئى از صورت مساله خواهد بود و نه راه حل مساله. رفقاى مخالف برگزارى کنگره آنرا مراسم تدفين حزب ميدانند و اين تصوير را بدست ميدهند که گويا کنگره براى درهم کوبيدن فرد يا افراد معينى و يا تصفيه و خلع يد از افراد معينى تشکيل ميشود. اين تصوير واقعى نيست. جوهر بحثها و اختلاف نظرات ما سياسى است و اکثريت قريب باتفاق رفقاى منتقد نظرات کورش اساس بحث و نقدشان کاملا سياسى بوده است. ما نه نظراتمان را پنهان کرده ايم، نه به بحث و ابراز نظر سياسى نام تفتيش عقايد گذاشته ايم و نه نتيجتا احتياجى به باز کردن مباحث شخصى و سابقه و خصايل افراد داشته ايم. بخش وسيعى از کادرهاى اين حزب بحث و موضع سياسى روشن و شفاف و اعلام شده اى در مورد اختلاف نظرات موجود دارند و با مواضع و مباحث سياسى خود به کنگره خواهند آمد. اگر رفقاى همراه کورش نيز با نظرات سياسى خود به کنگره بيايند، و ابراز نظر در کنگره را تفتيش عقايد ندانند، هيچ دليلى ندارد که کنگره متشنج شود و يا به حرمت و حيثيت فرد يا افرادى کمترين خدشه اى وارد شود. رفقابايد کنگره را در اولين فرصت ممکن برگزار کرد و تمام تلاش خود را بکار بست که کنگره اى کاملا سياسى و متين داشته باشيم. براى خروج از وضعيت حاضر راه ديگرى وجود ندارد. زنده باد حزب کمونيست کارگرى حميد تقوائى ١٣ اوت ٢٠٠٤ |