هنوز
مدعی تلاش
برای روشن شدن
اختلافات
سیاسی هستید؟
نامه
دوم سیاوش
دانشور
بروشنی
گفته های من
در نامه اولم
را ثابت میکند
و برای این امر
من از سیاوش
باید تشکر
کنم.
اما
قبل از وارد
شدن در مضمون
نوشته و
ادعاهای رفیق
سیاوش تذکر یک
نکته را لازم
میدانم.
رفیق سیاوش
عزیز در بحث و
جدل ما با هم
نه من وظیفه
آموزگازی شما
را متقبل شده
ام و نه چنین
وظیفه و رسالتی
را برای شما
قائلم. ما
آدمهای سیاسی هستیم
که ما با هم در
مورد بسیاری
از مسائل
سیاسی اختلاف
داریم منجمله
حزب، اصول و
پرنسیبها و
کدهای سیاسی و
رفتاری رهبری
حزب.
در
مورد کنگره
چهار حزب
رفیق
سیاوش عزیز
کنگره چهار
حزب برای من و
بخش وسیعی از
رهبری و
کادرهای این
حزب کنگره
اتحاد حزب،
کنگره ای که
در آن حزب
کمونیست
کارگری باید
اعلام میکرد
که با مصوباتش
( که علاوه بر قطعنامه
مورد نظر شما
قطعنامه های
دیگر و بیانیه
هایش هم بود)
آماده کسب
قدرت سیاسی
است، کنگره
اعلام قدرت
این حزب در
همه ابعادش
بود. کنگره
چهار ادامه
کنگره های قبل
این حزب بود. علاوه
بر این، این
کنگره باید
نشان میداد که
حزب کمونیست
کارگری ایران
یک حزب سیاسی
است و به
اختلافات
سیاسی هم با
سنت متمدنانه
و سیاسی خود برخورد
میکند.
خوشبختانه
این کنگره در
نتیجه تلاش
بخشی از رهبری
و کادرهای حزب
همین تصویر را
بدست داد و
نشان داد که
ماجراجویی در
این حزب جایی
ندارد. این
کنگره با همه
مصوباتش و
قدرتنمایی که
حزب در آن کرد
نتیجه کار بخش
جدی از رهبری
حزب (مستقل از
هر جناحبندی)
و کادرهای این
حزب بود و اگر
اشتباه نکنم
من هم بعنوان
عضو رهبری این
حزب نقش موثری
در برگذاری آن
نه فقط اجرایی
که در تدارک
سیاسی آن
داشتم. لطفا
شما بگویید این
موضع طلبکار و
حق به جانب را
از کجا آورده
اید؟
اما
در مورد گفته
شما که «افراد
فهيم و سياسى
در دفتر سياسى
نظر مخالفشان
را در مورد
کنگره چهارم و
مصوباتش گفته
اند.» رفیق
سیاوش عزیز
میتوانید بگوئید
این
فرمولبندی را
چه کسی در
کدام جلسه گفته
است؟ این صرفا
تعبیر
دلبخواهی و
جناحی شما
نیست؟ واقعا
به امانتداری
شما باید اعتماد
کرد؟
در
مورد کیس
سازمان آزادی
زن! رفیق
عزیز، شما و
رفقای دیگری
اصلا امکان
ابراز نظر در
مورد کل این
اسکاندال را
به دفتر سیاسی
این حزب دادید
که کل نظر من
را بدانید که
امروز این اندازه
حق به جانب
بازخواست
میکنید؟
تقاضای یک
گزارش از لیدر
حزب با چنان
تعرضی از طرف
رفقای هم
بلوکتان
روبرو شد که
خود اینکه
دفتر سیاسی،
که اتفاقا و
دست بر قضا
کارش نظارت بر
کار لیدر در
فاصله دو
پلنوم است،
اجازه دارد
چنین گزارشی
را بخواهد به
موضوعی تبدیل
شد. واقعا درک
اینکه «در کار
اجرایی حزب
دخالت نکنید» اسم رمز
«به شما مربوط
نیست» است اینقدر
سخت است؟
رفیق
سیاوش عزیز من
به بسیاری از
بیحرمتی ها،
پرونده سازی
ها، جعل واقعیات
و تاریخ این
حزب که در این
میان اتفاق
افتاده
معترضم و
انتفاد دارم،
من همانقدر به
بیوه مائو
گفتن به رفیقی
معترضم که به
جنگ سردی
خواندن انتقاد
رفیقی دیگر و
اگر شما و
رفقای دیگری
اجازه دخالت
را بدهید در
مورد کل این
ماجرا مستقل
از دوری و
نزدیکی سیاسی
افراد به خودم
نظرم را
میگویم.
نمیتوانید حق
اظهار نظر در
مورد کل ماجرا
را از من
بگیرید و صرفا
بخواهید یک
گوشه کوچک از برخوردها
را نقد کنم و
اگر نکردم
فریاد بلوکی رفتار
کردن را به من
بزند! برای
شما که با کل
اقدامی که
رئیس سازمان
آزادی زن
انجام داده
موافقید و ملاحظات
کوچکی دارید
اعلام موضع
ظاهرا آسان
است. اما
سیاوش عزیز
ظاهرا نزدیکی
سیاسی تان به
رئیس سازمان
آزادی زن و عضویت
ایشان در دفتر
سیاسی حزب
ظاهرا مجوزی
است که فریاد
آی بی اصولی شد،
موازین سیاسی
و حزبی زیر پا
گذاشته شد،
زود باشید
موضع بگیرید، را سر
دهید و بی
حرمتی به عضو
دیگر کمیته
مرکزی این حزب
و جنگ سردی
گفتن به او و
متهم کردن او
به راه
انداختن
کمپین جنگ
سردی در جلسه
رسمی هیات
دبیران حتی
نگرانتان
نمیکند و با
خونسردی تمام
از کنار آن
میگذرید. همانطور
که خونسرد از
کنار اینکه
رفقایی در
دفتر سیاسی
این حزب را در
کنار رهبری
حزب دمکرات
گذاشتن به
نظرتان بحث سیاسی
می آید و
گوشزد رحمان
حسین زاده که
اینها عواقب
سنگینی
دارد غریب و
تهدید آمیز!
رفیق سیاوش در
حزبی که من و
شما عضو آن
هستیم سابقا گفته
های بسیار
کمتر از این
عواقب بسیار
سنگینتری را
برای گوینده
آن به دنبال
داشت.
و اما
در مورد حزب
سیاسی یا
دادگاه! گویا
این هم فرمولی
است برای
اینکه هر
شکایتی از بی
پرنسیبی، از
زیر پا گذاشتن
موازین حزبی
به اختلافات
سیاسی بر
میگردد.
میتوانید این
را دقیقتر
معنی کنید؟
آیا یعنی با
رفیقی که از
او شکایت شده
بحث سیاسی
کرد؟ یا یعنی
اگر رفیقی
اصولی را زیر
پا گذاشت باید
بدلیل اختلاف
سیاسی از آن
بگذریم؟ یا
بدلیل دوری و
نزدیکی سیاسی
با او موضع
بگیریم؟ آیا
این یعنی در
زمان اختلاف
سیاسی هر نوع
برخوردی
آزاد؟ آیا در
حزب سیاسی
جایی برای
دفاع از
موازین و
کدهای سیاسی و
تشکیلاتی
مستقل از
سیاست
و نظر سیاسی
و اختلاف نظر
سیاسی و
جایگاه سیاسی
افراد وجود
دارد؟
اگر کسی از
بی اصولی
رفیقی شکایت
کرد باید
بگوییم خوب
اختلاف داریم
و اینها پیش
می آید؟ یا
باید گفت
مستقل از هر
اختلاف سیاسی،
مستقل از هر
فاکتور سیاسی
دیگری موازین
و اصولی هست
که باید در
خود از آنها
دفاع کرد و در
مقابل هر نوع
بی اصولی
ایستاد؟
رفقای عزیز این
حکمی خطرناک
برای یک حزب
کمونیستی است.
این چک سفید
دادن به
افرادی است که
به بهانه اختلاف
سیاسی خود را
مجاز به هر بی
پرنسیبی
میکنند.
رفیق
سیاوش آیا
میدانید در
دوره
اختلافات
درون حزب کمونیست
ایران
کمیسیونی
برای رسیدگی
به بی پرنسیبیهای
که عمر
ایلخانی زاده
در رابطه با
مخالفین
سیاسی خود
کرده بود
تشکیل شد و
کسی هم فریاد این
یک حزب سیاسی
است نه دادگاه
را سر نداد؟ بلکه
خونسرد به تک
تک شکایتها
رسیدگی شد؟
راستی
چه کسی وسط
بحث سیاسی جار
و جنجال
میکند؟ کسی که
میگوید
اختلافات
سیاسیمان را
به نحوی که حزب
کمترین لطمه
را ببینند پیش
ببریم و در
کنار آن مانند
هر حزبی در
دوره متعارف
زندگیش به انتقادات
سبک کاری، به شکایات،
به زیر پا
گذاشتن اصول (از
طرف هر کسی
صورت گرفته
باشد مهم
نیست) بپردازیم
؟ یا کسی که به
بهانه اختلاف
سیاسی هر نوع
انتقادی از روش
های کار،
اقدامات و بی
اصولی ها را
ناوراد،
میرزا
بنویسی،
توطئه و هر
نوع تاملی
برای نحوه
پیشبرد مباحث
را به اینکه
کاسه ای زیر
نیم کاسه است
ربط میدهد و
اعتراض نامه
پشت اعتراض
نامه صادر
میکند و بهانه
جویی میکند؟
در
خاتمه سیاوش
عزیز ما اعضا
رهبری حزب
کمونیست
کارگری ایران
هستیم و ظاهرا
هردو تصمیم
داریم این حزب
را سیاسی نگه
داریم. بحث با
رفقای رهبری
حزب و دفتر
سیاسی مستلزم
استدلالهای
محکمتر و
رعایت احترام
و کدهای
رفتاری بالاتری
است. مگر
اینکه شما
تصمیم دیگری
داشته باشید.
اینرا نه
بعنوان معلم
که بعنوان
رفیقی یاد آوری
میکنم.
با
احترام مجدد
آذر
مدرسی
2
جولای 2004