از رحمان حسين زاده

به رئيس و اعضاى دفتر سياسى

رونوشت ليدر حزب !

موضوع: اعتراض به آذر ماجدى و على جوادى

با سلام

در جلسه پالتاکى چهارشنبه شب دفتر سياسى به تاريخ ٢٣-٦-٢٠٠٤ آذر ماجدى و على جوادى در ميان صحبتهايشان نکاتى را مطرح کردند. همانوقت نوبت گرفتم و اما کفايت مذاکره اعلام شد و نتوانستم در جواب آنها اعتراضم را اعلام کنم. اکنون نکاتم را کتبى به اطلاعتان ميرسانم.

١- آذر ماجدى در حاشيه اشاره به وجود اختلافات سياسى گفت "مثل ميرزا بنويس شکايت مينويسيم". اسد گلچينى به سهم خودش همانجا جوابش را داد. من يکى از "ميرزا بنويسهايى" هستم که به همراه اسدگلچينى مشترکا، اتفاقا از آذر ماجدى نزد هيئت دبيران شکايت کرديم. از نظر ما، همانطور که اسد در جلسه هم گفت، آذر ماجدى بدترين نوع توهين را که در يک حزب سياسى (ونه حتى کمونيستى) احتمال مطرح کردنش هست، در جلسه رسمى هيئت دبيران نثار طيفى از کادرها و اعضاى اين حزب کرد، بسيار طبيعى بود همه حاضرين در جلسه عکس العمل نشان دهند، که متاسفانه فقط به من و اسد گلچينى محدود ماند. ما اين شکايت را پيگيرى ميکنيم و اميدواريم هيئت دبيران در اولين فرصت ممکن به آن رسيدگى کند. به بهانه "نظر سياسى و اختلافات سياسى" و "ميرزا بنويس ناميدن" نميشود، عليه شاکيان فضا درست کرد و مانع طرح شکايات و پيگيرى آنها شد. به نظرم اختلافات سياسى عميقى در سطح استراتژى، تاکتيک، روش و منش و سبک کار و تئورى حزب و حزبيت، و به نظرم حتى درک متفاوت از کمونيسم کارگرى به عنوان تئورى، جنبش و تحزب داريم، اينها بخشا مطرح شده و به نظرم در ادامه و اميدوارم در فضاى سالم جوانب مختلف آن مطرح شوند. نکته اينجاست هيچ درجه از اختلافات سياسى موجب نميشود، به بهانه اختلاف سياسى نرمها و استانداردهاى سياسى و تشکيلاتى و يا حرمت و کرامت کادرها و اعضاى اين حزب را خدشه دار کنيم. نظر سياسى و اختلاف سياسى و موقعيت تشکيلاتى و عضو رهبرى بودن قرار نيست مصونيت از پيشى براى هيچکدام از ما ايجاد کند. اتفاقا تا اين لحظه هم چيزى که به پيشبرد مباحث سياسى ما لطمه زده، نقص اصول سياسى و حزبى و توهين و بى حرمتى و کمپينهاى محفلى و شخصى است که بايد به آنها پايان داده شود.

طبيعى است در هر حزب و سازمان سياسى در شرايط بروز اختلافات و شکافهاى جدى، اتفاقا برخوردها و روشهاى متفاوت پيش ميايد و حساسيت بيشتر رهبرى به عنوان حافظ اصول و مناسبات تعريف شده را ميطلبد. نفس طرح شکايات به عنوان يکى از اقدامات (وباز تاکيد ميکنم به عنوان يکى از اقدامات) و اينکه حزب مرجع و مکانى داشته باشد که به شکايات و اعتراضات منصفانه رسيدگى کند، آرامش خاطرى به صفوف حزب ميدهد که جلو حق کشيها و بى پرنسيبى ها گرفته ميشود. متاسفانه در اين دوره چنين فونکسيونى در ميان ما عمل نکرده و به همين دليل احساس نا امنى و بدبينى و حق کشى، و پچ پچيسم و محفليسم را دامن زده است.

جهت اطلاع، قبلا و تحت رهبرى منصور حکمت در حزب کمونيست ايران هم با اين پديده روبرو شديم. با بروز اختلافات چپ و راست، انواع شکايات مطرح شد و مشخصا از کسانى از رهبرى جناح راست قبل از پلنوم شانزدهم آن حزب، شکايات مطرح شد. منصور حکمت در پلنوم شانزدهم دقيقا اين را مطرح کرد، که موضوع اختلاف سياسى و کيس نقص اصول و بى پرنسيپى از هم جدا است و رهبرى به اين دومى بايد رسيدگى تشکيلاتى و برخورد انظباطى بکند. (رفقاى علاقمند ميتوانند به نوارهاى آن مراجعه کنند). کميته اجرايى وقت آن حزب و در راس آن حميد تقوايى در جريان است که کميسيون تشکيل شد و به شکايات رسيدگى شد و فرد مورد نظر تنبيه شد. در همان دوره در سازمان کردستان آن حزب که من و مجيد حسينى در رهبرى آن بوديم، به شکايات رسيدگى شد و نه تنها کسانى از جناح راست بلکه کسانى از جناح چپ را هم تنبيه تشکيلاتى کرديم. ميخواهم تاکيد کنم اختلاف سياسى را با کيس نقص اصول و پرنسيب و رعايت نکردن موازين و حرمت حزب و انسانها بايد از هم تفکيک کنيم و هر کدام را از مسير درست خود پيش ببريم.

٢- على جوادى در جواب به اشاره مجيد حسينى به شکايات اسعد کوشا از او، با لحن توهين آميزى مسائلى را به ميان کشيد، که توضيحاتى را ضرورى ميکند.

١- على جوادى بيربط به موضوع خود را با منصور حکمت مقايسه کرد و اشاره کرد که زمانى در کردستان به منصور حکمت گفته اند، "منصور نکبت". قبل از هر چيز برايم بسيار آزار دهنده است، شاهد اين هستم، جهت استفاده ناروا، مصلحتى و روز، انسان حاضر شود، جمله ناسزاى ناسيوناليستها و دشمنان کور کمونيسم و منصور حکمت را که بيست سال قبل گفته اند و به فراموشى سپرده شده، دوباره احيا کند. و از آن مهمتر در وسط بحث سياسى و تشکيلاتى که درگير آن هستيم، پاى منصور حکمت را به ميان بکشد، به عنوان مقايسه با شخص خود و عليه کسانى که سراسر زندگى سياسيشان و در انواع تندپيچها در کنار منصور حکمت بوده اند.

استناد کردن و نقل قول سياسى آوردن از منصور حکمت يک چيز است و موقعيت خود را با منصور حکمت مقايسه کردن يک چيز ديگر، اين دومى نه تنها روشى به شدت ناسالم، بلکه غيرابژکتيو و نشانه دنياى اتوپيکى است که فرد ميتواند حول موقعيت خود به آن دچار شود. توصيه ام به همه اعضاى رهبرى، و از جمله على جوادى اينست، در وسط مباحثات سياسى و تشکيلاتى که هست، به اين شکل پاى منصور حکمت عزيز همه مان را به ميدان نکشيم. اين حداقل انتظار است که اتوريته و محبوبيت شخصى منصور حکمت نبايد قربانى کشمکشهاى جناحى شود. ٢- انتظار داشتم کسانى که نزديکى سياسى بيشترى با على جوادى دارند، و در مقطع بيست سال قبل بيشتر در جريان بوده اند، به او تذکر ميدادند، از سر بى اطلاعى و بى خبرى همينطور فاکت را پرت نکند. به او يادآور ميشدند، که آن زمان هم آن ناسزا عليه منصور حکمت را در وهله اول امثال حزب دمکرات و ناسيوناليستهاى ديگر دم گرفتند. و دقيقا در دفاع از کمونيسم منصور حکمت، کمونيستهاى متعهد به خط مشى منصور حکمت، در راس مبارزه سياسى و نظامى قرار گرفتند، که پشت حزب دمکرات و امثالهم را به ديوار کوبيدند. حزب دمکرات و ناسيوناليستها را حالى کردند، نميتوانند، به آسانى به جنبش کمونيستى و رهبرى آن بتازند. حاليشان کردند، چنين کارى و ناسزا گويى از جانب آنها ريسک دارد و جواب سخت ميگيرد. و محض اطلاع على جوادى، مجيد حسينى و امثال وى در راس اين مبارزه و تلاشهايى بوده اند که پديده کمونيسم منصور حکمت را از چنين تندپيچها و کشمکشهاى بسيار سخت عبور داده اند و ريشه آن را در جامعه کوبيده اند. در برخورد به چنين تجربه و شخصيتهايى درايت حکم ميکند، با مکث و احتياط بيشتر برخورد کرد.

٣- نکته ديگر اينکه على جوادى اطمينان دارد، که ادعاهاى اسعد کوشا، اتهام است، در اينصورت اين همه برافروختگى او را درک نميکنم. لابد مرجعى اين شکايات را رسيدگى ميکند ودو طرف اظهار نظر خواهند کرد. اين اعتقاد را دارم، در حزب کمونيست کارگرى مرجع ذيصلاح و تعريف شده براى اين موضوع ميتواند منصفانه قضاوت کند. به هر طرفى که خطا کرده باشد، برخورد مناسب خواهد شد. يک نمونه اينکه محمد آسنگران ادعاهاى سنگينى را در رابطه با من مطرح کرده است. در اين رابطه از محمد آسنگران شکايت کرده ام و شخصا با خونسردى منتظر اقدام هيئت دبيران هستم. لابد اگر ادعاهاى او ثابت شود، به من برخورد مناسب خواهد شد. در غير اينصورت او جواب مناسب را خواهد گرفت.

٤- در خاتمه اين را دوباره تاکيد ميکنم، به بهانه اختلافات سياسى نبايد مصونيت تشکيلاتى از پيشى را تئوريزه و يا عملى کرد. اعضاى رهبرى اين حزب آدمهاى زنده سياسى هستيم، صرفنظر از نظر سياسيمان ممکن است خطاى تشکيلاتى هم بکنيم. در حزب کمونيست کارگرى قرار نيست اعضاى رهبرى ساحت مقدسى داشته باشيم، که به آسانى نشود، مورد شکايت قرار بگيريم. چنين موضوعات و شکاياتى در قالب اصولى و درست خود بايد طرح شوند و جواب روشن و بى ابهام و اصولى را بگيرند.

در مورد رفقا على جوادى و آذر ماجدى همين اتفاق افتاده است و انتظار اينست اين رفقا با خونسردى به موضوع برخورد کنند و سعى کنند نشان دهند ادعاى شاکيان درست نيست. به نظرم به عنوان رهبرى حزب وظيفه داريم سريعا کانال رسيدگى به اين شکايات را تعيين کنيم، تا موضوع کش پيدا نکند و به نتيجه مناسب برسد و نتيجه را به طرفين و هر سطح از حزب که لازمست اطلاع دهيم.

٢٥-٦-٢٠٠٤