رفيق کورش،

لطفا يادداشت زير را براى رفقاى دفتر سياسى بفرست.

با تشکر، فاتح بهرامى - ٢٤ ژوئن ٢٠٠٤

----------------------------------

به رفقاى دفتر سياسى،

درباره قرار رفيق مصطفى صابر (توزيع محدود اسناد) و پاسخ رفيق کورش مدرسى

رونوشت: رفيق حميد تقوائى

رفقا،

رفيق مصطفى صابر پيشنهاد کرده است که بجاى توزيع همه اسناد در ميان کادرها، منتخبى از اسناد که اختلافات سياسى را منعکس ميکند به تشکيلات داده شود و دلايلى را براى آن برشمرده است. منهم فکر ميکنم که اگر چنين قرارى، با کمى اصلاح، تصويب بشود که همه مباحث سياسى را شامل بشود بهتر است، و عواقب زيانبار براى تشکيلات حزب و رهبرى آن و تشکيلات ندارد. اما توضيحاتى که رفيق کورش در مخالفت با قرار رفيق مصطفى ميدهد من را کاملا متقاعد ميکند که بايد همه اسناد را داد و بنابراين منهم کاملا با قرار رفيق مصطفى مخالفم. دلايلم اينست:

١- رفيق کورش "بخش زيادى" از اختلاف خود با "طرف مقابل" را مربوط به "منش و روش تشکيلاتى، مواضع سيال و عدم پايبندى مطلق به توافقات" ميبيند که بنظر وى در مباحث شفاهى منعکس است و مثالهاى آنهم عبارتند از "تدارک سياسى کنگره چهارم، آرايش بالاى حزب، بحث علنيت و شفافيت، جمعبندى از پلنوم ١٨، کانديد نشدن براى ليدرى حزب، راه حلهائى که براى انعکاس اختلافات و حزب وحدت حزب مطرح شده، سازمان تلويزيون و غيره". وقتى چنين باشد واضح است که نميشود کسى به رفيق کورش پيشنهاد بدهد که فقط "بخش کوچکى" از مباحث، مباحث مربوط به اختلافات سياسى، را به کادرها بدهيم اما "بخش زيادى" از آنرا ندهيم. واضح است که اطلاع تشکيلات از اختلافات سياسى زيانبار نيست، در سنت تاکنونى حزب چنين نبوده و امکان رسمى و علنى و کانال حزبى باز کردن براى بحث درباره اختلافات سياسى و جدل حول آنها نميتواند باندازه کش پيدا کردن عدم اطلاع کميته مرکزى و کادرها زيانبار باشد. اما اگر رفيق کورش فکر ميکند که عواقب دادن همه اسناد مخرب است و در نگرانى رفيق مصطفى شريک است، لابد براى تاکيد خود روى دادن همه اين اسناد با علم بر مخرب بودن آن فکر کرده است و خودش را در قبال آن مسئول ميداند.اما در مورد "افشا گرى". هم در اين نامه اخير رفيق کورش و هم در جلسه دفتر سياسى او انتشار اين اسناد را "افشا گرى" ميداند. نامه رفيق کورش و نکاتى که بعنوان "بخش زيادى" از اختلاف خود با طرف مقابل به آن اشاره ميکند و ضرورت دادن همه اسناد را از آن نتيجه ميگيرد بروشنى نشان ميدهد که اين رفيق کورش است که ميخواهد درباره منش و روش تشکيلاتى و عدم پايبندى مطلق طرف مقابل به توافقات افشا گرى کند. انتشار بحث اختلاف سياسى بر سر شورا يا رهبرى يا حزب و قدرت سياسى و اوضاع ايران که افشاگرى نيست. مگر خود ايشان نميگويد که حرفهاى اثباتى مان را در همين موارد در بولتن ها بزنيم؟ بنابراين آنچه افشاگرى ميشود مربوط به همين است که اين "طرف مقابل" چه منشى دارد، چقدر "فراکسيونى عمل ميکند"، چطور فردا ممکن است باز هم "پاپوش" بدوزد، يا آنطور که مثلا در همين جلسه ديشب دفتر سياسى مطرح شد چقدر "عوامفريب" است و چقدر کارهايش "عين بى تمدنى" است، و ... بهرحال اميدوارم و حتما بايد تلاش کرد در متن اين "افشاگرى" حقيقت عيان شود تا هر کسى صادقانه بتواند اگر اشکالى در روشش بوده آن را تصحيح کند.

٢- "راه هنوز باز است"؟ راهى که رفيق کورش آنرا هنوز باز ميداند، بازگشت به پيشنهاد بولتن براى ارائه بحثها بطور اثباتى، بجاى دادن اسناد است. من هنوز نميدانم وقتى که "بخش زيادى" از اختلافات رفيق کورش بر سر همين مسائل تشکيلاتى و منشهاست چگونه ميخواهد مشکل را با بولتن حل کند؟ ثانيا تاکنون و بعد از دو سال که بحث را هنوز نداده ايم. آنزمان که دادن بحثها به کميته مرکزى مطرح بود و قرارش را تصويب کرديم و هنوز بحث کادرها هم نبود، و هنوز مسائل تشکيلاتى و منشها به معضل اصلى بدل نشده بود، چرا بحث ها را نداديم؟ اگر قرار است در بولتن هر سوالى بشود و لابد پاسخ دهندگان هم همان نکاتى را خواهند گفت که در نوشته ها و بحثهاى شفاهى سياسى در جلسات موجود است آنگاه چرا بولتن و خود بحث هامى موجود نه؟ ميشود با بولتن وضعيت فعلى بالاى حزب و تشکيلات را تا دو سال ديگر نگهداشت؟ نه. اين راه زمانى بسته شد که بحث را نداديم و در عوض انواع و اقسام روايتها از مباحث درونى از طريق کانال هاى غير حزبى و محفلى به درون تشکيلات رفت. امروز وضعيت ديگرى است. در جلسه دفتر سياسى هم گفتم که دو هفته قبل از اينکه رفيق کورش و رفيق رحمان بحث فراکسيونى عمل کردن حميد تقوائى را در جلسه مطرح کنند نقل مجالس تشکيلاتها بود. امروز اين "طرف مقابل" کسى است که مثل مستعفيون به قدرت سياسى نظر ندارد! بولتن امروز جواب اين را نميدهد.

و بالاخره سر وحدت حزب، منهم معتقدم کسى نميتواند با خودش وحدت کند و دو طرف بايد به وحدت برسند. و در اين مورد البته همانطور که در جلسه دفتر سياسى هم گفتم با نظر رفيق کورش اختلاف دارم و معتقدم که حميد تقوائى براى تامين وحدت حزب "پارتنر" نداشت و دلايلم را هر کجا اين بحث مطرح شد خواهم گفت.

در پايان ميخواهم يکبار ديگر اشاره کنم که منهم فکر ميکنم انتشار کليه بحثها زيانبار است. جاهائى بحث در جلسات تند شده و از هر طرف بحثهائى مطرح شده که دادنش به کادرها به نفع حزب نيست. ميشود آنها را نداد، ميشود آن تکه ها را حذف کرد، ميشود از دادن نامه ها يا بحثهاى شفاهى که چيزى راجع به سياست و نظرات طرفين و اختلافات سياسى مطرح نميکند و نفعى به حال حزب و رهبرى و کادرها ندارد و فقط روحيه نامناسب و عصبانيت و عکس العمل هاى آنى را منعکس ميکند امتناع کرد. کاش ميشد اين مورد توافق دو طرف باشد براى اينکه جلو افتادن حزب به يک مسير نامطلوب را بگيريم. اينراه بنظر من درستتر است و بيشتر به نفع حزب است. اما بحث و روايت رفيق کورش از اختلافات اين راه را بسته است. من طرفدار روشى مشابه بحث مصطفى که البته شامل همه بحثهاى سياسى باشد هستم اما در عين حال طرفدار سياست "همه يا هيچ" نيستم. اگر قرار باشد که يا اسناد را ندهيم يا کلش را بدهيم، و مجبور باشم بين اين دو يکى را انتخاب کنم من طرفدار اين هستم که کلش را بدهيم و همان قرار مصوب دفتر سياسى را اجرا کنيم.

با ارادت،

فاتح بهرامى

٢٤ ژوئن ٢٠٠٤