۲۲ بهمن ۵۷، روز قیام پرشکوه و عظیم میلیونی مردم ایران علیه سلطنت و دیکتاتوری خاندان پهلوی، قیام و انقلابی که شاه را به زیر کشید و به دیکتاتوری سلطنتی خاتمه داد، نیمه تمام، توسط دسته دیگری از دیکتاتورها و دشمنان مردم، این بار اما در میان صفوف خود مردم، به محض تولد شکست خورد!
ارتجاع اسلامی، به رهبری خمینی و طیفی از اعوان و انصار مرتجع اش، چون رفسنجانی و بنی صدر و موسوی و خامنه ای مجهز به شبکه قانونی مساجد و منابر و آیت الله های مشروع، توسط انقلابیون با هر"انتقاد" و "مرزبندی" در صف مردم انقلابی پذیرفته شده بودند. انقلابیونی که متوهمانه، کمونیست های معترض به حضور دشمنان مردم در صف دوستان مردم را به "بحث بعد از مرگ شاه" و "همه با هم" حواله دادند.
در فردای قیام خودبخودی ۲۲ بهمن، ارتجاع اسلامی سوار بر گرده میلیونها انقلابی متوهم، با حمله به دستاورهای مردم، چون آزادی مطبوعات و اجتماعات و شوراهای کارگری و تشکل های مردمی، با صدور فتوا - حکم جهاد علیه کفار- حمله نظامی به انقلابیون در کردستان، و سرانجام با براه انداختن یک هالوکاست تمام عیار اسلامی در سراسر ایران و برقراری اختناقی مذهبی – فاشیستی، بر آن قیام شکوهمند غلبه کرد. انقلاب و قیامی که شاه و سلطنت قادر به مهار و مقابله با آن نبودند، توسط جنبش ارتجاعی دیگری تماما درهم کوبیده شد. مرگ ۲۲ بهمن، خاکسپاری کامل آمال و آرزوهای قیام میلیونی مردمی انقلابی در یک مبارزه ماورا طبقاتی، جشن تولد جمهوری اسلامی بود.
امسال در سالگرد ۲۲ بهمن، برمتن عظیم ترین شکاف تاریخی در صف هئیت حاکمه ایران، جدال دوجناح سبز و سیاه بورژوازی ایران، مراسم دولتی جشن تولد جمهوری اسلامی را به کانون بحرانی دیگری در جامعه تبدیل کرده است. در شرایطی که هرامکان تحرک و ابراز وجود کمونیستها، طبقه کارگر، زنان و جوانان آزادیخواه و برابری طلب با زندان و شکنجه و سرکوب بسته شده است، ارتجاع اسلامی سبز، با پادوئی تمام و کمال جریانات ملی – مذهبی، مشروطه خواه و توده و اکثریت و چپ حاشیه ای و به کمک امثال بی بی سی، جدال خود با اسلام سیاه را به جدال مردم با جمهوری اسلامی تبدیل کرده است. مراسم ۲۲ بهمن ، روز قدرتنمایی و زورآزمایی در میان دو جناح ارتجاعی است، برای ایجاد تعادل و توازن در صفوف حاکمیت شان!
در این مراسم، خامنه ای و احمدی نژاد با قدرت نمایی نظامی و نمایش ماشین سرکوب، موسوی و کروبی با نمایش صف میلیونی توده هایی که با توهم مبارزه برای آزادی و برابری و حق زن به اعتراضشان رنگ سبز زده اند، خود را برای این مراسم آماده میکنند. پابپای تدارک رهبران اسلامی، بخش اعظم اپوزیسیون، اسلامی و غیر اسلامی و راست و چپ، تحت رهبری موسوی مردم را به شرکت در این مراسم همگانی اسلامی، تحمیق، جنگ داخلی و گمراهی دعوت میکنند.
اسلام سبز به خشم و میلیتانسی جوانان برای معامله گری و امتیازگیری نیاز دارد و آن را "به رخ" اسلام سیاه میکشد. به موازات آن جناح رقیب علیه آن میلیتانسی، چنگ و دندان تیز میکند! جناح سبز در حالی که مزورانه خشم و اعتراض جوانان را وسیله فشار، وجهه معامله و مصالحه قرار میدهد، دست در دست اسلام سیاه بنام "خشونت نکنید" علیه خشم و عصیان جوانان، چوبه های دار و میدانهای تیرشان را آماده میکنند! قرار است قربانیان این مراسم اسلامی باز جوانان شجاع، عاصی و پرشوری باشد، که نفرت از شیرازه جنایتی چون احمدی نژاد و خامنه ای، آنها را تنها، در میدان، در اختیاررهبران جنبش "سبز" گذاشته است.
خط و نشان کشیدن هایشان علیه هم، علیه "مخالفین نظام" و "قانون اساسی" و "مخالفین انقلاب اسلامی"، وعلیه "خشونت کنندگان"، بیش از هرچیز رو به مردم، طبقه کارگر، کمونیست ها، زنان و جوانان آزادیخواه و برابری طلب دارد. این جدال، جنگ ما مردم نیست. پیروزیشان پیروزی ما نیست، اما شکست شان بر سر ما خراب خواهد شد. نباید قربانی و گوشت دم توپ جنگ جنایتکاران شد. قرار است بنام مخالفت "با خشونت" از ما، مردم و طبقه کارگر و کمونیست ها قربانی بگیرند. نباید اجازه داد شکست شان را به پای ما بنویسند و به هزینه ما هزیمت کنند!
مردم، جوانان انقلابی، زنان و طبقه کارگر، ابایی از قهرمانی، فداکاری، شجاعت و شهامت در جنگ خود با دشمنانشان ندارند. اما این نزاع، جنگی در صف دشمنان مردم است که پیروزی و شکست هریک، به ضرر مردم است. باید اعتراض و مبارزه خود را از زیر دست و پای این مترجعین بیرون کشید و برای این کار قبل از هر چیز صف اعتراض خود را از سبز جدا کرد.
مراسم اسلامی ۲۲ بهمن، مراسمی علیه مردم است نباید در آن شرکت کرد. خشم و عزم و اراده جوانان پرشوری که سرآسیمه بدنبال آزادی و برابری بی مهابا به میدان میآیند، نباید در خدمت مرتجعین دیگری چون موسوی و رفسنجانی و کروبی و خاتمی قرار گیرد. این ها سازندگان و سرداران این جهنمی هستند که برای مردم ساخته اند، شریک جرم خامنه ای و احمدی نژاد اند، برای حق مردم به میدان نیامده اند. درد این ها تداوم حاکمیت زور و سرکوب و ثروت اندوزیشان است.
مراسم اسلامی سالگرد ۲۲ بهمن، روز وفاداری همگانی، و روز اتحاد بورژوازی برای حفظ و بقا نظام شان است. این روز احقاق حقوق مردم، روز اعتراض به نابرابری زن و مرد، روز اعتراض به بی حقوقی کارگر، روز اعتراض به اختناق و اعدام و برای آزادی زندانی سیاسی نیست. این روز روز اتحاد دشمنان مردم علیه تحرک مستقل توده ای مردم برای آزادی و برابری است.
در سالگرد ۲۲ بهمن باید درسهای بیادماندی آن تجربه پرهزینه را آموخت. مبارزه ماوراطبقاتی علیه دیکتاتوری، "همه با هم" امروز علیه این "دیکتاتور"، همان محصولی ببار خواهد آورد که امروز بعد از سی سال سرکردگان آن، چون موسوی، تلاش میکنند دستهای خون آلود خود را از جنایات آن بشویند. تنها طبقه و جنبشی قادر به سرنگونی انقلابی جمهوری اسلامی و جایگزینی آن با نظامی برابر و انسانی است که منفعتی در حاکمیت بورژوازی و هیچ جناحی از آن نداشته باشد، بتواند از پیش خود را حول اهداف روشن انقلابی و انسانی متشکل کرده باشد، و نیروی خود را به میدان آورده باشد. باید به صف کمونیسم طبقه کارگر پیوست تا مرگ و سرنگونی جمهوری اسلامی را بلاواسطه پیش درآمد ساختن جامعه ای مرفه، شاد، انسانی، آزاد و برابر برای همه کرد.
مرگ بر جمهوری اسلامی
زنده باد جمهوری سوسیالیستی
حزب کمونیست کارگری حکمتیست
١٦ بهمن ٨٨١٣- ٥ فوریه ٢٠٠٩