رفيق حميد گرامى با سلام هاى گرم لطفا نامه من را در اختيار دفتر سياسى بگذار. با تشکر از! صالح سردارى به! رفيق حميد تقوايى موضوع ! جواب به نامه شما با سلام هاى گرم رفيق حميد عزيز مى خواستم که در پاسخ به نامه شما چند نکته را به اطلاع برسانم. من هنوز هم عليرغم بخش اول و توضيحى نامه شما در مورد برخورد به محمد فتاحى مثل شما فکر نميکنم. اگر بحث از خراب کردن فضاى بحث ها باشد، اين تنها بحث تشکيلاتى از نوع بحث محمد فتاحى نيست که فضا را به اين وضعيت رسانده است. اگر اينطور مى بود من حتما تذکر شما را مى پذيرفتم. رفيق حميد فکر نمى کنيد قبل از نوشته محمد فتاحى فضا خراب شده بود؟ شما در نامه ات اشاره کرده ايد که اينها مباحث سياسى هستند. رفقايى که در اين بحث سياسى بدون استدلال و بدون اينکه خود را ملزم به اثبات آن بدانند احکام بسيار مهمى را در مورد شخصيت هاى حزبى صادر کرده و حتى به سابقه ها هم چنگ انداخته که تجديد نظر در برنامه و ضدايتى با شورا و .... را ثابت کنند، فضا را خراب نکرده اند؟ شما درنامه اى به ثريا نوشته اى که " نقد من به صدوراحکامى است عليه قرار آنهم نه خود قرار بلکه عليه متدولوژى و ديدگاه پشت آن بود بى آنکه يک کلمه استدلال شود، من اين شيوه را غلط و مضر بحال هر بحث و برحورد نظرى ميدانم و برخورد به نوشته تو همين بود. اينکه ميخواستى تنها اعلام موضع بکنى و اين را هم در نوشته ات گفته اى فرقى در مسئله نمى دهد. تصورکن اگر هريک از ما ميخواست در پاسخ به ديگرى بدون استدلال و بحث چنين احکامى را صادر کند چه وضعيتى پيش مى آيد. سنگ روى سنگ بند نمى شد. حساسيت من به اين دليل بود نه رنجش شخصى. روشن است هرکسى حق دارد هر نقدى بکند و دليل هم ارائه ندهد اما بحث بر سر حق بيان نيست بر سر چگونگى استفاده از اين حق است" رفيق حميد عزيز واقعا نامه هاى على جوادى و محمد ٓسنگران و مهرنوش و کاظم را يکبار ديگر نگاه کنيد فکر نمى کنيد اين نقد تو شامل آنها هم مى شود؟ واقعا از اين دست نيستند؟ هيچ حکمى در آنها صادر نشده؟ آيا شامل "سنگ روى سنگ بند نمى شد" نمى شوند. در اين مورد مى شود به فاکت هاى ديگرى هم اشاره کرد. بهرحال از نظر من اينها بيشتر به خراب کردن فضاى بحث ها دامن زدند تا نامه محمد فتاحى. نکته اى ديگر شما در نامه ات نوشته اى " رفيق صالح بيشتر از اين پرونده من را سنگين تر نکنيد." رفيق حميد منظورت چيست؟ به قول خودت همه حرف تان را بزنيد. من براى شما تا به حال چه پرونده اى درست کرده ام که اکنون با اين نامه دارم آن را سنگين تر مى کنم؟ کسى که اين جمله را بخواند تصويرى از آن ميگيرد، انگار کسانى مثل من تا حال مشغول پرونده سازى عليه شما بوده اند و با اين نامه هم دارم پرونده شما را سنگين تر مى کنم. رفيق حميد مصرانه مى خواهم اگر چنين مسئله اى بوده حتما دفتر سياسى را در جريان بگذار. چون اين حکم سنگينى است. شما نوشته اى همه حرفتان را بزنيد. و اشاره کرده اى که من به موردى ديگر بدون که اسم ببرم اشاره کرده ام . راستش رفيق حميد عزيز اگر در ٓن جلسه مورد نطر من به اين مورد اعتراض نکرده ام فقط به خاطر حفظ فضاى سياسى و سالم و بدور از تنش و... بوده است. من در جلسه ايکه دفتر سياسى در اين مورد خواهد گرفت، اين مورد را هم به اطلاع مى رسانم. در خاتمه من با درخواست شما از دفتر سياسى براى بررسى اين مسئله مخالفتى ندارم. زيرا فکر ميکنم در جلسه حضورى و بحث هاى حاشيه آن ما بيشتر مى توانيم همديگر را بفهميم. به اميد اينکه بتوانيم اين دوره را با دردسر کمترى پشت سر بگذاريم. برايتان آرزوى موفقيت مى کنم ١٥ سپتامبر ٢٠٠٣ |