رفيق محمد فتاحى عزيز لازم ديدم در رابطه با مضمون نوشته "همه چيز غير از شورا" نظرم را برايت بنويسم. گرچه اين نوشته بدلايلى که قبلا توضيح دادم سنديت و رسميت ندارد اما در هر حال نظراتى است که بروى کاغذ آمده و لازمست کتبا جواب بگيرد. در يک کلمه بگويم نوشته تو تماما در نقطه مقابل آن اصولى است که مدعى دفاع آنست. يعنى در نقطه مقابل فضا و مناسبات سالم حزبى، حفظ حرمت رهبرى حزب و حفظ اتحاد حزب. همه چيز هست به غير از يک بحث سياسى! صريح و بى پروا به رفقا محمد آسنگران و بخصوص على جوادى اهداف و انگيزه هائى نسبت داده اى که از سطح نقد نظر و نوشته آنها بسيار فراتر ميرود و کل شخصيت سياسى آنها و صداقت و انگيزه هايشان در يک بحث سياسى مشخص را زير سئوال ميبرد. اين نوشته نمونه مجسم بى حرمتى به کادرها و رهبرى حزب است. اين را تحليلا و منطقا نميگويم، نوشته تو صريحا و بى هيچ تفسير و تعبيرى بى حرمتى به رهبرى است. ميشود پاراگراف به پاراگراف اين را نشان داد. اما من لزومى نميبينم وارد جزئيات بشوم. نوشته خودت را يکبار ديگر بخوان و انصاف بده که اگر کسى انگيزه و هدف خود تو را در يک بحث سياسى به نياتى نظير "شيطان سازى" از ليدر حزب و "کمپين در افشاى ليدر" منسوب ميکرد و بعد هم تذکر ميداد که "چه تان شده؟" و "ترمزهايتان را چک کنيد"، چه احساسى بتو دست ميداد. رفيق محمد، اگر همه مثل تو بحث کنند و چنين شيوه اى در ميان ما رسم شود از فضاى سالم در حزب و وحدت و انسجام حزبى چيزى باقى نخواهد ماند. من اين شيوه بحث را غير اصولى و مضر و مهلک به حال حزب ميدانم و معتقدم رهبرى حزب بايد قاطعانه جلوى چنين شيوه هائى بايستد و آنرا تقبيح و محکوم کند. با درود حميد تقوائى ٩ سپتامبر ٢٠٠٣ رونوشت به دس جهت اطلاع |