حميا تقوايى عزيز در اختيار رفقاى دفتر سياسى قرار دهيد. رحمان

نکاتى در مورد قرار پيشنهادى در مورد شوراها

به رفقاى دفتر سياسى ! با سلام و خسته نباشيد.

من الان در کردستان عراق هستم و متاسفانه به اين دليل که دسترسى لازمه را به انترنت ندارم، نميتوانم در جلسه پالتاکى امشب شرکت کنم. در نتيجه خيلى خلاصه نکاتم را در مورد موضوع شوراها که طرح شده تکرار ميکنم، چون در جلسه اخير دفتر سياسى همين نکات را طرح کردم.

بدوا اين نکته را تاکيد کنم شورا و جنبش شورايى و سازمان دادن آن به عنوان ابزار مبارزاتى و سازمان توده اى و به عنوان ارکان جمهورى سوسياليستى جزو مفروضات حزب ما و جنبش ماست. اين را برنامه ما و ادبيات ما و مباحث پايه اى که در اين مورد منصور حکمت دارد به ما گوشزد ميکند. و به نظرم در اين دوره بيشتر هم بايد به آن پرداخت. در ادبيات و نشريات و رسانه هايمان جوانب مختلف آن لازمست تبليغ شود. به نظرم در اين سطح اختلافى نيست. بحث امروز و قرارى که پيشنهاد شده طرح شعار روز "زنده باد شوراها" و "پيش بسوى تشکيل شوراها" است. طبق نوشته کتبى رفيق حميد تقوايى اين "شعار مثل آزادى و برابرى شعار روز" و "بسيار بيشتر از آزادى و برابرى با حزب ما تداعى ميشود" در اين ديدگاه که پشتوانه قرار پيشنهادى است شعار زنده باد شوراها اگر نگويم پروزنتر حداقل هم وزن شعار استراتژيک ما يعنى آزادى و برابرى مطرح ميشود. من با اين استنتاج از مباحث شورايى حزب و طرح اين شعار در اين ظرفيت معين و در اين دوره معين مخالفم و دلايلم اينست.

١- شعار "زنده باد شوراها" هيچگاه و در هيچ دوره اى جايگاه موازى با "آزادى و برابرى" را براى ما ندارد. تا آنجا که استنباط من است نه برنامه ما و نه کوه ادبيات حزب و نوشته هاى منصور حکمت چنين جايگاهى را به آن نميدهد و ما را مجاز به چنين استنتاج و مقايسه اى نميکند. شعار "زنده باد شوراها" به نسبت شعار استراتژيک ما جايگاه تاکتيکى ترى دارد، که در دوران معين ميتواند طرح شود. براى نمونه حدود دو دهه است ما شعار "آزادى و براى، حکومت کارگرى" را مطرح ميکنيم اما ضرورت طرح شعار "زنده باد شوراها" موضوعيت پيدا نکرد. اگر فکر کنيم الان موضوعيت پيدا کرده است، نشان ميدهد جايگاه تاکتيکى تر و دوره ا ى ترى دارد.

٢- در نتيجه بنا به استدلالاتى که در دفاع از اين قرار شده هم وزن "آزادى و برابرى" طرح شده که نادرست است. بر همين اساس فوکوس تيز حزب را که در اين دوره بر "آزادى و برابرى" متمرکز شده کمرنگ ميکند و فوکوس ما را پخش ميکند، که با آن موافق نيستم. يک نقطه قدرت ايندوره ما مشخص بودن و تيز بودن شعارهاى ما بود. با چند شعاره کردن نبايد اين تيزى را از دست داد. ٣- نکته ديگر منصور حکمت از کنگره دوم در مبحث قدرت سياسى بر تصرف قدرت سياسى توسط حزب تاکيد کرد و آن را "کفر" اعلام کرد. اين مبحث و اين "کفر" فورا و در همان کنگره و بعدا در بيرون کنگره اين مبحث را به دنبال داشت که "طبقه کارگر چه ميشود" و "تشکلهاى کارگرى و توده اى و شورا چه ميشود" را به دنبال داشت. هيچگاه در جواب به موضع دفاعى نيفتاديم و جواب اين نبود "در دوره نزديک شدن به قدرت " به شوراها و تشکلهاى توده اى جايگاه بيشترى ميدهيم. چون چنين تقابل مکانيکى حزب و تشکل توده اى موضوعيت هم نداشته و ندارد. درک من از مبحث قدرت سياسى نادر اين بود که بر خلاف طرز فکر تاکنونى چپ حزب چشم دوخته به قدرت، ملزومات اينکار را راسا فراهم ميکند، خود را قوى و گسترده ميکند، حزب در آستانه قدرت، خود و سازمان حزب خود را توده اى ميکند و طبعا حول خود و در عرصه هاى اجتماعى متعدد انواع تشکلهاى توده اى و قبل از ديگر اشکال توده اى اساسا مجمع عمومى و شوراها را هم سازمان ميدهد. اما نکته اصلى در مبحث نادر اين بود که حزب نوک پيکان و مبتکر اينکار و منتظر نميماند. وى فوکوس را بر آنجا گذاشت که تماما ابتکار در دست حزب است. به تصور من حزب در آستانه قدرت در جامعه ٦٠ ميليونى ميتواند راسا يک ميليون انسان را تحت فرمان مستقيم حزب درآورد و چنين حزبى انواع شوراها و تشکلهاى توده اى و ابتکارات اجتماعى در راستاى قدرت را هم سازمان داده است. بر خلاف نکته رفيق حميد بحث اين نيست که گويا کسانى ميگويند تا بعداز تصرف قدرت خبرى از شورا نيست و گويا اين "درک خطى" وجود دارد که سازمان حزب و فقط سازمان حزب گسترش ميابد و مثل بادکنک فقط در آن فوت ميکنيم تا گنده شود، به نظرم اين ساده کردن بحث مخافين اين قرار پيشنهادى است. نکته اينست فوکوس کجاست؟. به نظرم اين قرار و مطرح کردن شعار "زنده باد شوراها" در اين مقطع اين تاکيد بر تصرف قدرت توسط حزب را کمرنگ ميکند و فورا اين مبحث را به دنبال خواهد داشت که "خود را اصلاح کرده اند آن تاکيد قبلى بر تصرف قدرت توسط حزب را ندارند" به نظرم کمرنگ کردن نقش و تصوير از حزب براى گرفتن قدرت درست در دورانى که به آن نزديک ميشويم گمراه کننده است.

٤- موضوع شورا و چک سفيد: اين را من در جلسه دفتر سياسى گفتم. منظورم اينست که اگر داريم چاره جويى ميکنيم براى جهش به طرف قدرت سياسى، ما بايد بر همان ابزار و امکانى تاکيد کنيم که تماما جهت و قطب نما و هدايت و تاثيرگزارى آن دست خودمان است به عنوان مقايسه من با اعتماد و اتکا بسيار بالايى ميتوانم به حزب چک سفيد بدهم، اما به همان اندازه نميتوانم به جنبش شورايى که قاعدتا همه چيز آن دست ما نيست چک سفيد بدهم. منظور من در همين حد و در اين ظرفيت است يعنى ميخواهم نقطه تاکيد متفاوتم را روشن کرده باشم. اما متاسفانه در همان جلسه چنين تعبير شد که گويا زيرپاى بحث شورا را خالى ميکنم و گويا من گفته ام "اگر شورا بگوييم، سوسياليسم را کمرنگ کرده ايم". چنين قضاوتى درست نيست. قاعدتا با توضيحاتى که داده ام بايد اين نکات جواب گرفته باشد.

خلاصه کنم من فکر ميکنم بيش از دوران گذشته لازمست مبحث مجمع عمومى و شورا را به عنوان ابزار مبارزات توده اى، به عنوان سازمان توده اى و به عنوان ارکان جمهورى سوسياليستى و شکل حاکميت مستقيم مردم تبليغ کرد و توضيح داد. اما از آن شعار روز حزب و تازه هم وزن "آزادى و برابرى" را استنتاج کردن غلط است و بويژه که جايگاه برجسته حزب براى تصرف قدرت را هم مخدوش ميکند. بارديگر سئوال من از طرح کنندگان قرار اينست که آيا دو شعارى را که طرح کرده اند روزمره و مثل ايندوره که "آزادى و برابرى" را گفتيم طرح کنيم و تبليغ کنيم؟

چند نکته فرعى در حاشيه نوشته رفيق حميد:

- دادن اين تصور که گويا در اين مباحث به طور "استراتژيک و عمومى تر نقد تبليغ شورا شده است، شورا قابل اعتماد نيست و يا تبليغ شورا زود است و يا اينکه ديدگاهى است که شورا و حزب را در مقابل هم قرار داده و همچنين طرح و تبليغ شورا را قبل از دوره تصرف قدرت سياسى زودرس ميداند"، به نظرم نتيجه گيرى درستى از بحثهايى نيست که در جلسه دفتر سياسى شد و مقدارى اختيارى رديف شده اند. در بالا من گفته ام اختلاف کجاست و فکر ميکنم در نوشته رفيق حميد "زنده باد شوراها" تاسطح اينکه "بسيار بيشتر از آزادى وبرابرى با حزب ما تداعى ميشود" و مثل "آزادى و برابرى شعار روز است و يک پيش شرط تعيين کننده کسب قدرت" است. به طور نامتناسبى تاکيد و برجسته شده است.

رحمان حسين زاده

٣٠-٧-٢٠٠٣