به دفتر سياسى و رفيق حميد تقوايى ! با سلام

من چند روزيست که به دليل مشکل فنى کامپيوترى، امکان اين را نداشتم اسناد حميد و نوشته هاى رفقا را مطالعه کنم و از اسد گلچينى خواسته بودم، حداقل اينرا به رفقا حميد و کورش اطلاع دهد. امروز اين امکان برايم فراهم شد. به اين دليل با تاخير اظهارنظر ميکنم. در هر حال ميبخشيد.

مقدمتا چند نکته را بگويم، اولا به نظر من هم، اسناد حميد اصلاحات و تدقيق ميخواهند و بدرست رفقا هر کدام جوانبى را گفته اند و شايد کاملتر از بقيه در نوشته مصطفى صابر آمده است. دوما: واضح است الان نبايد اين اسناد به راى گذاشته شود و آن هم اينترنتى و بدون بحث کافى. سوما ادامه بحث در اين چارچوب و غور و تفحص بيشتر روى اسناد پيشنهادى حميد را کارساز نميدانم، چون فکر ميکنم مشکل جاى ديگريست و نه اين اسناد. در اين رابطه کمى بيشتر توضيح ميدهم و پيشنهاد عملى خود را مطرح ميکنم. با خواندن اسناد و بويژه نوشته هاى رفقا به وضوح ميتوان متوجه شد که تبيين مشترکى از ضرورت صدور اين اسناد وجود ندارد. هر کس دارد از زاويه معينى ضرورت صدور اين اسناد را پيشنهاد ميکند و نوع ملاحظات هم از اين زاويه مطرح ميشوند. سئوال اينست اين اسناد ميخواهد به کدام دوره سياسى، کدام مرحله و کدام نياز سياسى جنبش ما جواب دهد؟ آيا براى دوران قبل از سقوط جمهورى اسلامى است يا براى دوره بعد از آن؟ آيا در مقابل دولتى که سر کار ميايد (هر چند موقت) مطرح ميشود يا در مقابل احزاب؟ آيا براى افشا و کوبيدن نيروهاى سياسى است ؟ يا براى تحت فشار قرار دادن که به يکسرى موازين اوليه که به نفع مردم است متعهد شوند يا نه؟ براى نمونه شخصا براى دوره قبل از سقوط جمهورى اسلامى خلائى در سياست و استراتژى حزب حس نميکنم و بر اساس سخنرانى نادر در کنگره، قطعنامه هاى آن کنگره، ميتوانيم پيشروى کنيم. صرفنظر از نحوه طرح اين مبحث از پلنوم به بعد، در اين مبحث مسئله مهمى که توجه من را جلب کرد و اهميت دارد، اين نکته است که با سقوط و يا فروپاشى جمهورى اسلامى، در آن اوضاع پر پيچ و خم سياسى، در آن شرايط شير توشير و در آن دوره متلاطم و تغيير دولتها حزب ما چه کار ميکند و چگونه کارى ميکند، که نيروى مهمى در معادله قدرت باشد و با طرح خود به کم دردسرترين شيوه جامعه را به جلو سوق دهد. از نظر من اسنادى که منتشر ميشود، بايد مخاطرات آن دوران را ببيند و جوابى براى آن دوران باشد و از هم اکنون توجه آن جامعه را به تاکتيک و روش خود در آن دوران جلب کند، از اين زاويه از هم اکنون نيروهاى اصلى مدعى قدرت را تحت فشار قرار دهد. در نتيجه قبل از صدور هر اسنادى اول بايد تبيين و تحليلمان را از سير اوضاع و اين دوره مشخص کنيم. اين سطح از بحث هم مطرح شده و حول آن بحثهاى قطبى هم به وجود آمده است. به درست و به هر دليلى در جلسه قبلى دفتر سياسى شرايط را براى ادامه موثر اين مبحث که به نتيجه اى برسد تشخيص نداديم و آن را به جلسه آتى د.س موکول کرديم. به نظرم نتيجه طبيعى ادامه پيدا نکردن اين مبحث در آن جلسه ميبايست اين باشد، نوشتن قطعنامه و بيانيه را به بعد از تعيين تکليف اين مبحث و تبادل نظر کافى حول تبيينمان از سير اوضاع موکول کنيم. به نظر من در غياب نبودن تبيين يکدستى از سير روند اوضاع سياسى، هر سندى و هر کس ديگرى هم بنويسد، درست مثل همين اسناد پيشنهادى حميد با انواع ملاحظات روبرو خواهد شد. در نتيجه من ادامه تمرکز بحث بر اين اسناد پيشنهادى حميد را مفيد نميدانم و حتى گمراه کننده ميدانم و به اين دليل خودم هم وارد طرح ملاحظات بر روى اين اسناد نميشوم. در نتيجه پيشنهاد ميکنم بحث را در اين سطح ادامه ندهيم. پيشنهاد من: به نظرم در وهله اول لازمست در جلسه آتى دفتر سياسى همانطور که قرار گذاشتيم به اصل مبحث برگرديم. منظورم از اصل بحث الزاما چسبيدن به نوشته ها قبلى و هر کس چسبيدن به "اعلام مواضعهايى" نيست که نوشته ايم. سر راست و صميمانه به روند اوضاع بعد از سقوط جمهورى اسلامى و احتمالات پيشارو بپردازيم و سعى کنيم جواب روشنى به آن بدهيم و طبعا در بطن اين بحث در جاى مناسب به مباحث قبلا مطرح شده هم برخورد کنيم. از رئيس دفتر سياسى ميخواهم در جلسه آينده يک روز کامل به اين مبحث اختصاص داده شود. حتى به خاطراينکه خود را خيلى محدود در قالب اعلام "مواضع" در جلسه رسمى ندانيم، اين يک روز را "سمينار سياسى" دفتر سياسى بناميم، تا هر کدام در فضاى ريلاکس تر و به دور از نگرانى "اعلام مواضع" و تعصب از پيشى، بحثهاى سياسى مان را داشته باشيم. روز دوم به تصميمات و از جمله تصميم در مورد سرنوشت اين مبحث و تصميمات ناشى از آن و از جمله اسناد منتج از آن اختصاص دهيم.

موفق باشيد - رحمان حسين زاده

٢٦-٩-٢٠٠٢