اول ماه مه، مرگ بر سرمایه داری و جناح های سبز و سیاهش
اسد گلچینی
برای جنبش سبز و چپ های سبز و پسته ای، چهارشنبه سوری و تشیع جنازه همسر منتظری هم فرجی برای ادامه جنبش و انقلاب بود! روز کارگر برای اینها چه مکانی خواهد داشت؟
از جمعبندی استراتژیست های جنبش سبز و چپ های سبز شده بعد از شکست در ۲۲بهمن، این بود که "متوجه" شدند نیروی کارگران و اعتراض و اعتصاب آنها را همراه نداشتند. این در حالی است که جنبش سبز و چپ امثال حزب کمونیست کارگری و راه کارگر و بسیاری گروه و سازمانهای دیگر بسیار آگاهانه جنبشی را سازمان و انتخاب و رهبری کردند که میدانستند رهبری و تشکیلات و سازمان و نیرویش نه تنها به کارگر و منافعش ربطی ندارد بلکه جنبش سرمایه داران سبز است که توده های مردم را برای اهدافی که دارند رهبری میکنند. چپ با همه توان و حرارت کارگران را فراخوان میداد که به جنبش سبز ملحق شوند و هیزم این جنبش در جنگ سبز با جناح سیاه جمهوری اسلامی شوند. این جنبش آنقدر به منافع خود آگاه بود که میدانستند که اگر خواهان آزادی چند کارگر زندانی از زندان بشوند جنبش و اهدافشان از پایه دگرگون میشود. چپ ها همراه شدند و بعضا آنچنان سینه چاک شدند که موسوی را هم قدم و همراه خواندند و کشتی گرفتن با او را کنار گذاشتند، خواستند بر ارابه آنها بپرند و شریک شوند نتوانستند. اکنون طبقه کارگر و معلمان قرار است نیروی پیشبرنده جنبش اینها و انقلابشان باشند. قبلا فراخوان میدادند که کارگران به جنبش سبز رفته و انقلاب و جنبششان را به پیروزی برسانند، اکنون که کارگران قرار است نیروی فعاله جنبششان بشود، لابد اول ماه مه فرصت مناسبی برای نیرو بخشیدن به همان جنبش و در ادامه اعتراضات ضد رژیمی اینها در تشیع جنازه منتظری و همسرش است و میتواند نقطه عطفی در تاکتیکهای جدیدشان بشود!
اما اول ماه مه روز جهانی کارگر است و برای کارگران آگاه روز سازماندهی مبارزه طبقاتی بر علیه سرمایه داری است. روز اتحاد کارگران بر علیه استثمارگران و دولت سرمایه داران است که از قبل ابزارهای سرکوب و تحمیق، شرایط کنونی را بر کارگران و مردم محروم جامعه تحمیل کرده اند. اول ماه مه روز همبستگی بین المللی کارگران بر علیه طبقه سرمایه دار به عنوان یک طبقه جهانی است، نه تنها سرمایه داران سبز داخلی بلکه سرمایه داران سبز انگلیسی ، آلمانی و امریکایی و عراقی و سویدی و تایلندی و جناح های مختلف انرا که تحت نام کارگر و سوسیال دمکرات و سرخ و مردم، را هم شامل میشود. ما کمونیستها در این روز طبقه کارگر را بیشتر به این حقایق باید اشنا کنیم که کارگران و طبقه کارگر بر علیه همه دسته های مختلف سرمایه داری هستند با هر نام و نشانی که هستند.
اول ماه مه در ایران روزی برای اعلام خواست های طبقه کارگر و محکومیت کل بورژوازی است. روزی است برای ایجاد صف همبسته و متحد از همه کارگران در مقابل همه سرمایه داران سبز و سیاه و کوچک و بزرگ. روز جهانی کارگر روز همبسته شدن کارگران آگاه است که میدانند تنها در اتکا به تشکیلات و سازمان خود کارگران قادر به همبسته کردن صفوفشان و مبارزه برای حقوقشان هستند. این رفقا با شناخت درست از ماهیت جنبش سبز و دنباله روان چپ و راست آنها که بنام کارگر فعالیت میکنند تصویر درستی از زدودن بخشی از موانع ذهنی بر سر راه اتحاد خود را بدست میاورند.
روز اول ماه مه روز اتحاد کارگران است و هر فعال و سازمان و گروه و تشکل کارگری قاعدتا باید بر اساس متحد کردن کارگران و نه گروه و جمع هایی که بر اساس سیاسی و عقیدتی متشکل هستند به سازماندهی تجمع های اول مه میپردازند.
کمیته های تدارک برگزاری اول ماه مه که هدفش سازماندهی همه توان و نیروی کارگران و دوستداران آنها است همواره راه حل ما برای سازماندهی تجمع های اول ماه مه در هر جایی است که برای دست اندرکاران این کمیته ممکن باشد. این میتواند سنت قوی اجتماعات در اول ماه مه را هر چه با شکوهتر حفظ کند و ما تلاش میکنیم این سنت قوی و مناسب را حفظ کنیم و به این ترتیب هر نوع گروه گرایی و سکتاریسم را مانع شویم و این در سی سال گذشته از تجارب اجتماعات کارگران در اول ماه مه بوده است. سال گذشته کارگران تشکل های مختلف قدمهای مهمی در این زمینه برداشتند و این حرکت مهم را باید عمق داد، توده ای کرد و این با شرکت دادن کارگران در محل های کار و زندگی در مراسم های این روز ممکن است و در محل کار و شهرهای مختلف و در هر حرکت محلی و سراسری سنت اول ماه مه و مضمون ضد سرمایه داری این روز و اتحاد و همبستگی اش را از همیشه برجسته تر کرد.
مشخصا روز کارگر روز مرگ بر سرمایه داری سبز و سیاه است، این روز در عین حال روز آگاهی کارگران به نیروی خود و صف آگاه خود و پرچم روشن و سوسیالیستی اش در برابر جنبش سبز سال ٨٨ در ایران است. شاخص پیشروی کارگران نه تنها در اتحاد و همبسته شدن در این روز بلکه آگاهی بر جنبشی هم هست که توده های مردم و اکثریت چپ ایران که هر کدام اسم دلبخواهی انقلاب، جنبش سرنگونی، جنبش مردمی، و ... را بر آن نهادند باید باشد.
به این ترتیب است که قطب نمای هر کارگر و فعال کارگری در روز کارگر و مراسم هایش نه روزی صرفا بر علیه رژیم و در ادامه تشیع جنازه منتظری و همسرشان، و یا جبران شکست بخشی از سرمایه داران از بخش دیگر و یا شکست چپ های سبز و پسته ای همراه با آنها، بلکه روزی برای همبسته شدن کارگران و آگاه شدن به ضرورت اتحاد ، سازمان ، وحدت و تشکیلات طبقاتی شان بر علیه کل سرمایه داری در ایران و در همه دنیاست. در این روز کارگران با عقیده و گرایشات مختلف سیاسی در کنار هم بعنوان کارگر و طبقه کارگر تجمع میکنند.
شاخص پیشروی کارگران آگاه و کمونیست و شاخص طبقه کارگر در این روز این است که در این روز و روز بعد از اول ماه مه طبقه کارگر هر چه متحد تر و آگاه تر و همبسته تر شده است.
اول ماه مه را هر جا که ممکن است و به هر تعداد که ممکن است، در کنار هم از چند محفل خانواده گی تا صد ها و هزاران نفر در محل کار و زندگی خود و در اجتماعات اول ماه مه برگزار کنیم. سنت برگزاری مراسم های روز جهانی کارگر در ایران را با همه توان باید حفظ کرد و ارتقا داد. پرچم همبستگی طبقاتی و مبارزه بر علیه کل سرمایه داری و هر دو جناح سبز و سیاه آن را برافرازیم.