رفقاى عزيز دفتر سياسى! با سلام دوباره به همگى، ميخواهم در رابطه با يادداشت قبلى ام که اعتراض برخى رفقا را موجب شد توضيح مختصرى بدهم: مقدمتا بگويم مطمئنا اگر اکنون همان يادداشتها را مينوشتم برخى نکات و جملات آنرا دقيق تر مينوشتم. - رفقا باور کنيد من نخواستم بهيچوجه بحث روشنفکر و پراتيسين و غيره را طرح کنم. حتما فرمولبندى من طورى بوده است که نتوانستم منظور خودم را بيان کنم. من خواسته بودم بگويم که بحث بر سر آرايش رهبرى (هرنوع آنرا) نبايد به پروسه و به سرانجام رساندن تقابل نظرات و سياستهاى مختلف در بالاى حزب گره زد. هر کدام مکانيسمهاى جداگانه خود را دارند. ميتوان استدلال کرد که اين موضع درست نيست. تعجبم از رفقا آذر و حميد اين بود که چگونه بحث من را در کانتکست و کانتراست روشنفکر و اهل حرف و پراتيسين قرار داده بودند؟ من قائل به اين تقسيم بندى نيستم و چنين منظورى هم نداشته ام. آيا واقعا من را نمى شناسند که برايم تاريخ و پيشينه ميسازند؟ فقط يادآورى کنم که من در همين پلنوم قبلى در رابطه با آرايش بالاى حزب موضع ديگرى داشتم! - من درآن يادداشت در باره مکانيسمهاى پيشبرد اختلاف نظرات در بالاى حزب چيزى ننوشته بودم. نميدانم چرا نتيجه گرفته شده است که من مخالف شفافيت دادن به مباحث و اختلاف نظرات هستم و بدتر از آن کار تئوريک و نظرى را در پوشش کنايه آميز "کار روشنفکرى" تحقير هم کرده ام؟ خود من مگر کم از جانب مخالفين و دوستان نيمه راه چه در حزب قبلى و چه در جريان مستعفيون آوريل بعنوان روشنفکر دنباله رو و فالانژ منصور حکمت مورد حمله قرار گرفته ام؟ در آخر يادداشتم توصيه کرده بودم که بهتر است حزب دراين پلنوم به اتفاق آرا ليدر را انتخاب کند(اگر اين طرح مورد توافق قرار گيرد). گفته بودم پلنوم آگاهانه سازش کند، آگاهانه کارى کند که رو به جامعه واحد ظاهر شود. چرا اين ميتواند به اين معنى باشد که نبايد از ليدر موعود نقشه عمل و پروژه و طرح و پلاتفرم خواست و يا عاليترين نهاد حزب مکانيسمهائى براى نظارت بر کار او را تعيين نکند؟ اين نظر من و يک توصيه است، ميتوان عليه آن حرف زد. واقعا نميدانم چند رفيق ديگر در اين مورد با موضع من سيهم اند. رفقا! يک پلنوم مهم و حساس را پيش روى داريم، همه ما ميدانيم که بر سر پاره اى مسائل اختلاف نظر داريم. همان مسائل و موارد اختلاف را صريح و بدون حشو و زوائدى، که اذعان ميکنم در يادداشت منهم وجود داشت، روى ميز پلنوم بگذاريم و با درايت و صراحت و صميميت به آنان بپردازيم. برايتان آرزوى سلامت دارم: ايرج فرزاد ٢٦ فوريه ٢٠٠٣ |