بهرام عزيزم سلام

............

اوضاع بشدت مرا نگران کرده است. بخشا اين مردم ديوانه که به دنبال جمهوري اسلامي براي رسيدن به بمب اتمي به خيابان ها ميايند و بخشا اين معطلي و پاسيفيسمي که همه جا ميبيني. اطلاعات مدام دارد ملت را صدا ميکنند و شاخ و شانه ميکشد. راستش کمي گيج شدم. نميدانم که چه بايد کرد؟ ннн... با بچه ها ساعت ها در اين باره صحبت کرديم. نتيجه اين شد که سراغ تو بيايم. لطفاً برايم بنويس

........

امير

 

امير عزيز، گفته بودي که اوضاع قدري نگران کننده است. فاکتورهايي که به آنها اشاره کرده اي کاملا واقعي هستند و نگرانيت هم کاملا بجا. رژيم اسلامي همانطور که در قطعنامه دفتر سياسي هم گفته ايم اساسا در جواب به مشکلات داخلي اش است که دست به تحريکات اتمي ميزند، خود اوضاع سياسي منطقه و اوضاعي که ارتش و دولت آمريکا و متّحدين شان در خاورميانه در آن گير کرده اند و سر کار آمدن حماس در فلسطين و غيره امکانات منطقه اي و جهاني جديدي را براي رژيم ايجاد کرده است. صورت مسئله رژيم اسلامي هماني است که در دوره خاتمي هم بود: مردمي که رژيم اسلامي را نميخواهند.

پروژه خاتمي شکست خورد ولي صورت مسئله براي رژيم کماکان هماني است که بود. رژيم اسلامي تلاش دارد با استفاده از اين امکانات جهاني که در اختيار دارد از يکطرف در شيپور احساسات ناسيوناليستي مردم بدمد و بخشي از آنها را عليرغم مخالفت شان با رژيم دول خودش بسيج کند و از طرف ديگر همين دعواي اتمي مبنايي بشود که کل رژيم را متحد تراز پيش نگه دارد، در اين نکته آخر  تا همين الان موفق بوده است. کل جناح هاي رژيم حول سياست امروز رژيم متحد شده اند، اتحادي که همانطور که خودت هم گفتي پيشاپيش و در اساس عليه مردم هست و همين نقشي را که ما بعنوان جنبش و حزب حکمتيست ها ميتوانيم و بايد ايفا کنيم را برجسته ميکند.

تا همينجا رژيم اسلامي تلاش کرده است که پا به پاي تحرکات بين المللي اش فعالين سياسي را تحت فشار قرار دهد. رژيم، حداقل فعلا، امکان اين را ندارند که مستقيما به کل جامعه تعرضي سياسي و حتي فرهنگي را آغاز کند. چهره زندگي در خيابان هاي تهران يا شهرهاي بزرگ هنوز تغييري اساسي نکرده اند ولي فعالين سياسي مداما از طرف ارگانهاي اطلاعاتي رژيم در عرصه هاي مختلف مورد مزاحمت قرار گرفته اند. فعلا به نظر من تلاش آنها اين است که رعب و وحشت بوجود آورند. نا امني و عدم اطمينان از آينده را بخصوص بين فعالين سياسي، مستقل از اينکه چه گرايش سياسي دارند را دامن بزنند و از اين طريق دامنه عمل آنها را محدود کنند. اين که اين پروسه به کجا خواهد انجاميد هم خود مستقيما به توازن قواي بين مردم و رژيم برميگردد که خود اين هم تابعي از اين است که ما چه ميکنيم؟ سوال اين است که فعالين سياسي تسليم اين فشار رژيم ميشوند؟ يا اينکه در عين دقت عمل، کارشان را خطاب به مردم ادامه ميدهند؟

تا آنجا که به ما، حزب حکمتيست ها برميگردد، ما خودمان را بخشي و يا فاکتوري از تغيير در اين شرايط ميبينيم. طيبعي است که تلاش داريم تا اوضاع را بيشتر عليه رژيم و بيشتر به نفع مبارزات مردم تغيير دهيم. چگونگي اين را بارها صحبت کرده ايم و در ادامه تلاش خواهم کرد به جوانبي از آن بپردازم. اما تا همين جا نگراني تو کاملا بحق و بجا است. ما مستقل از اينکه فعالين مان در چه عرصه اي و کجا مشغول هستند، بايد امروز بخصوص بقول معروف بي گدار به آب نزنيم. اگر سابقا ميتوانستيم اشتباهاتي را هر از گاهي داشته باشيم، امروز بخصوص بايد با دقت بيشتري عمل کنيم و کارمان را دامنه دارتر از سابق ادامه دهيم.

به کاري که امروز بخصوص بايد بکنيم اشاره اي ميکنم. روشن است که بايد با مسئوليت کامل حساس بودن شرايط امروز را براي مردم توضيح دهيم. بايد به مردم نشان دهيم که هدف اصلي رژيم آنها هستند که دليل اين تحريکات بين المللي رژيم چيست؟ ميشود از ادبيات رسمي حزب در اين مورد استفاده کرد و آنها را به شيوه هاي و در قالب هاي مختلف و مناسب و به بهانه هاي گوناگون به مردم گفت و منتشر کرد و تبليغ کرد. در عين حال بايد ناسيوناليسم را بيشتر از هر وقت ديگر نقد کرد. ناسيوناليسم از هر طرفش، چه آنها که در شيپور رژيم اسلامي ميدمند و حول آن متحد شده اند و چه آنها که عليه رژيم اسلامي بر تناقضات قومي تاکيد ميکنند، از الاحواز تا جريانات فاشيستي که خود را ترک و کرد و عرب معرفي ميکنند. مهم در اين ميان البته نقد کساني است که دل به عمليات نظامي آمريکا و متحدينش بسته اند، سلطنت طلبان و اپوزيسيون راست بخصوص. بايد به مردم نشان دهيم که همه اين ها در بهترين حالت سناريو عراقيزه کردن ايران و کشتار کودکان و مردم را در کوچه و خيابان تدارک ميبينند.

يکي از نتايج و يا اهداف رژيم اسلامي اين است که با برجسته کردن اين دعواي اتمي مطالبات اساسي و اصلي مردم عليه خود را به حاشيه براند. اين را بايد ما مانع شويم. آنها تلاش ميکنند به مردم بگويند که در حالي که دنيا عليه ما است، شما مطالبه اضافه دستمزد ميکنيد؟ و يا اينکه مطالبه پرداخت حقوق معوقه ميکنيد؟ آزادي بيشتر در دانشگاه ها ميخواهيد؟ و کلا فضايي را که در جريان جنگ با عراق به جامعه تحميل کردند را مجددا ايجاد کنند. مستقل از کوچک بودن دامنه امکانات رژيم به نسبت گذشته، اين تلاش را دارد. ما بايد سعي کنيم که نه تنها به مردم بگوييم که بايد مطالبات شان را هرچه بيشتر مطرح کنند، بلکه مستقيما آن را سازمان هم بدهيم. مثلا ٨ مارس در راه است. بايد براي مثال از اين مناسبت استفاده کرد و اساسي ترين مشکل رژيم اسلامي Ц که زنان باشد- را يکبار ديگر برجسته و بزرگ مقابل همه قرار دهيم. نبايد اجازه دهيم که اين مناسبت مشمول اوضاعي شود که رژيم ايجاد کرده است. مشخصا در مورد ٨ مارس بايد بيشتر صحبت کرد، اينجا منظورم اين است که نبايد اجازه دهيم که مطالبات سياسي، اجتماعي، اقتصادي و فرهنگي مردم به اصطلاح درجه ٢ شوند!

بايد به مردم در عين حال نشان دهيم که راه براي جلوگيري از اين خوابي را برايمان داده اند وجود دارد. همين جا ضرورت گارد آزادي و روشن کردن اهداف آن و دعوت به پيوستن به آن مطرح ميشود. که خوب در اين باره بارها صحبت کرده ايم.

امير جان،

ميشود به اين اقلام همانطور که ميبيني اضافه کرد و طبيعي است که همه اين ها را هم يکجا يکنفر نميتواند انجام دهد، مهم اين است که خودمان را بعنوان بخشي از تلاشي ببينم که با اين نقشه سراسري به جنگ اوضاع و نقشه هاي رژيم ميرود و در چهارچوب فعاليت هاي حزبي مان بخشي يا کل اين را انجام دهيم.

سلام من را به به همه بچه ها برسان و اميدوارم که اين جواب کوتاه را فعلا از من قبول کني

قربانت

بهرام مدرسي