پيام کنگره حزب حکمتيست به اعضا و کادرهاي حزب در ايران

 

رفقاي عزيز!

کنگره دوم حزب با موفقيت به پايان رسيد. همانطورکه در اطلاعيه پاياني کنگره نيز آمده است، در مدت شش روز کنگره، نمايندگان شما و شرکت کنندگان در کنگره، مهمترين مسائلي که پيشاروي مردم ايران، طبقه کارگر و کمونيستها قرار دارد را مورد بحث و بررسي قرار دادند و در مورد نحوه دخالت حزب مان  تصميم گيري کردند.

در اين شش روز بحثها و جدلهاي بسيار با ارزش و مهمي شد. از اوضاع سياسي ايران تا خطر جنگ و چه بايد کرد، از مصافهاي حزب حکمتيست تا موانع عروج طبقه کارگر به عنوان صاحب جامعه، از کميته هاي کمونيستي تا گارد آزادي، از تحزب کمونيستي تا چگونگي به هم بافتن مردم و نقشه براي پيشروي و راههاي درهم شکستن موانع و مشکلات و يافتن راه حل و نقشه پيشروي، در اين کنگره مسئولانه مورد بحث و  بررسي قرار گرفت. سرانجام  پس از شش روز مباحث پرشور در فضايي صميمانه، با روشني بيشتر و اتحاد و انسجام بالاتر، براي اجراي نقشه ها  و تصميمات کنگره دوم توافق کرديم.

 

آنچه اين کنگره را از ساير کنگره ها متمايز ميکرد، اعتماد و اميدمان به صفي از کمونيستها، رهبران، کادرها و اعضا حزب در داخل ايران بود. اين را مي شد دردل تمام مباحثات ديد. اعتمادي که پايه در دنياي واقعي موجوديت حزب در ايران دارد. شما در اين منجلاب جنايت سرمايه، بطور واقعي بعنوان رکن اصلي متحقق کردن نقشه هاي کنگره، در طرحهايي که ريخته مي شد و تصميمات و جهت گيريهايي که اتخاد ميشد، حضور داشتيد.

 

رفقاي عزيز!

 

پيشروي تا کنوني حزب حکمتيست، بخصوص مديون شما است. و از اين پس نيز حضور چشمگير جريان کمونيستي مان، دخالتگري و ايفاي نقش جدي در جامعه ايران، بر دوش شما عزيزان است.  در دنياي پر از جنايت امروز، در دنيايي که همه چيز از جان آدميزاد گرانتر است، در مقطعي که ارتجاع در سراسر جهان جنگ و فقر و خفقان بر سر انسانيت ميبارد، و در شرايطي که تحزب کمونيستي، اين مهمترين ابزار قدرتمند کردن مردم، مورد آماج حملات چپ سنتي آماتور قرار گرفته است، حزب ما و کمونيسم نوع مارکس- حکمت با شکل دادن به تحزب آگاهانه کمونيستي، با درايت، هوشياري سياسي، راديکاليسم عميق و کمونيستي دريچه اي از اميد به روي بشريت گشوده است.

 

حزب ما، هرچند باندازه کافي قدرتمند و بزرگ نشده باشد، هرچند که هنوز بايد بيش از پيش بر اعتبار و نفوذش افزوده شود، هر چند که هنوز پروژه ها و کارهاي بسيار بزرگ تري در مقابل خود دارد، با اين حال امروز امکاني  فراهم کرده است که کارگر، زن، مرد، پير و جوان ميتوانند به آن اعتماد و اتکا کنند، حول آن جمع شوند و آن را ظرف اعتراض خود بدانند. اگر يک رکن فراهم کردن اين امکان خط مارکسيستي – کمونيستي و دخالتگري و امکانسازي حکمتيست است، رکن ديگر آن تلاش شما است. شما با وصل کردن و بهم بافتن جمع وسيعي از کمونيستها و آزاديخواهان حول پرچم آزادي و برابري در شهرهاي ايران، از تهران و مشهد و مازندران، تا اصفهان و شيراز و کرج، از تبريز و اورميه تا سنندج و مهاباد، از بندرعباس تا قزوين و ...  امکان متحد و متشکل شدن مردم را فراهم کرده ايد. شما با تلاش مستمرتان افق پيروزي مردم را در مقابل چشمان همگان قرار داده ايد و در دل  زنان، جوانان، کارگران و هزاران هزار انسان شريف و آزاده، تخم اميد کاشته ايد. درود بر شما!

 

رفقاي عزيز!

تلاش اين دوره شما علاوه بر اينکه حزب و جريان سياسي ما را بار ديگر بر نقشه جغرافياي سياسي ايران حک کرد، آن را در ميدان اعتراض و مبارزه مردم هم به يک نيروي واقعي مبشر اتحاد و قدرت مردم تبديل کرد. اين مايه افتخار ما و همه انسانهاي شريف و آزاديخواه است. کنگره حزب به اين نقش ارزنده شما واقف بود، به آن افتخار کرد و به همگي شما درود فرستاد.

 

جاي همگي شما در اين کنگره، در کنگره حزبتان، بسيار خالي بود. عليرغم فاصله جغرافيايي تان از کنگره، يک رکن اصلي تصميمات و نقشه هاي حزب، اتکا بر وجود قدرتمند شما رفقا در ميدان مبارزه روزانه عليه جمهوري اسلامي، و دفاع  هميشگي تان از آزادي و برابري و سوسياليسم بود.

 

رفقا!

راه سختي تا رسيدن به اينجا پيموده ايم. اما اين هنوز شروع کار ما است. شرايط سختي در پيش داريم. کابوس حمله امريکا به ايران، تضمين تبديل شدن به نيروئي قدرتمند که بتواند در چنان شرايط دشواري تاب بياورد و مردم را براي دفاع از حرمت و کرامت خود، براي دفاع از زندگي و امنيت شان سازمان دهد دنيائي از کار در مقابل مان قرار ميدهد.

 به روشني ميدانيم که هنوز جرياني به آن قدرتمندي که ميخواهيم نيستيم. هنوز بايد براي تبديل شدن به آن نيرويي که در اين اوضاع بحراني و متشتت بتواند مردم را براي دفاع از زندگي خود و براي دستيابي به يک زندگي انساني در صفوف ميليوني متحد کند و به ميدان بياورد، کارهاي بسيار بزرگتري داريم! دريايي از  کار در مقابل ما قرار گرفته است. ميدانيم که هنوز دستمان به نيرو و امکانات عظيمي که براي موفقيت پروژه هايمان به آن نياز داريم نمي رسد! در عين حال ميدانيم که تبديل امکانات کوچک به نيروي عظيمي که بتواند کوهها را از جا بکند، در گرو انجام آن کارهاي بزرگي است که در کنگره مورد بحث قرار گرفت. و آن کارهاي بزرگ تنها و تنها به همت انسانهاي زنده، آگاه و متحد در حزب ما، ممکن است. در اين امکان بر روي ما باز است، ما مصميم که دنيا را يکبار ديگر بلرزانيم . اين شورانگيز ترين واقعيت کنگره دوم مان بود.

 

 بار ديگر دست تک تک شما عزيزان را به گرمي ميفشاريم و براي همگي تان آرزوي موفقيت داريم.

 

٢٣ مهر ماه ١٣٨٦ ، ١٦ اکتبر ٢٠٠٦