وضعیت پرمشقت مردم در غزه – مرگ جورج حبش

مصاحبه پرتو با فاتح شیخ

۴ فوريه ۲۰۰۸

 

 

پرتو: مردم غزه زیر فشار محاصره ضدانسانی اسرائیل، با عبور از موانع مرزی "رفع"، برای خرید نیازمندیهای روزانه به بازار شهرهای مصر ریختند. این مرزشکنی تا چه حد به دادشان رسیده و یا اوضاع را تغییر داده است؟

فاتح شیخ: مسلما گشودن مرز مصر توسط مردم غزه گشایش محدود و موقتی در گذران به بن بست رسیده آنها ایجاد کرد، اما تغییری در اوضاع اسفبارشان نداده است. زندگی مردم غزه بطور مضاعف به گروگان گرفته شده است: در درجه اول توسط اسرائیل با حملات روزمره، تحمیل کشتار و ناامنی دائم بر زندگی شان و با دیوارکشی و محاصره تنگ اقتصادی که راه دسترسی شان به نیازهای روزانه را تماما بسته است. اسرائیل به بهانه حماس، مردم غزه را مجازات جمعی می کند؛ می خواهد اراده مبارزاتی شان برای رهائی از اشغال و اسارت را در هم بشکند. حماس هم که از عهده تعرضات همه جانبه اسرائیل بر نمی آید، با گروگان گرفتن مشقت و استیصال مردم فقط سلطه نیمه ساقط شده اش را نگه می دارد و می خواهد از راه فشار آوردن به مصر، محمود عباس را به قبول سلطه اش بر غزه وادارد. در این شطرنج خونین و فلاکت آور، مردم غزه برای تامین نان شبشان هیچ مفری نداشتند جز اینکه پاسگاههای مرز "رفع" را برچینند و به بازار شهرهای مرزی مصر سرازیر شوند. در این وسط البته بازاریان "محترم" اینور و آنور مرز، کسبه "حبیب الله" مصری و فلسطینی، با کسب فرصت بیرحمانه جیب مردم کارگر و زحمتکش غزه را تا ته خالی کردند. مردم هرچه از مرغ و خروس و بز و گوسفند و  شتر داشتند با خود بردند و مفت فروختند تا نیازهای اولیه زندگیشان را به قیمتهائی که بلافاصله چند برابر بالا رفته بود بخرند و برگردند. پس از چند روز نیروهای مرزی مصر در توافق با حماس کنترل نسبی مجددی برقرار کردند و اکنون خالد مشعل در قاهره دارد با مقامات مصری چانه می زند تا حاصل سیاسی اش از وضعیت مشقت بار مردم را بچیند. کابینه محمود عباس هم جز اعلام موضع "محکوم کردن" اسرائیل گرهی از کلاف سردرگم زندگی مردم غزه باز نکرد. با اینحال همچنان بر موضع عدم مذاکره با حماس پا فشرد. نتیجه اینکه سطح معیشت اکثریت آن یک میلیون و نیم ساکنین غزه بشدت سقوط کرده، طوریکه محال است حالاحالاها به سطح قبل از این رویداد برگردد. از این اوضاع، هم اسرائیل، هم هر دو نیمه سلطه فلسطین و هم غارتگران و مفتخوران بازار، هر یک به سهم خود بهره می برند در حالیکه مردم غزه هر روز خانه خرابتر می شوند.      

 

پرتو: آیا این اوضاع تاثیری بر سیر مذاکرات فلسطین - اسرائیل گذاشته و یا تغییری در موازنه قدرت بین حماس و محمود عباس داده است؟  

فاتح شیخ: قبل از این رویداد هم مذاکرات با موانع مهمی از طرف اسرائیل روبرو شده بود. اقدام اخیر اسرائیل برای تشدید بحران در سلطه فلسطین و تضعیف موضع آن در مذاکرات بوده است. واضح است که روند مذاکره لطمه دیده، بی قدرتی و بی ابتکاری هر دو بخش سلطه فلسطین در برابر قلدری اسرائیل به طرف اسرائیلی امکان طفره رفتن بیشتری داده است و چنانکه دیدیم آمریکا و اتحادیه اروپا هم کاری در جهت مهار اسرائیل نکردند. با انتشار متن نهائی گزارش "وینوگراد" (در ارتباط با جنگ اسرائیل علیه لبنان) اهود اولمرت اکنون نیاز بیشتری به فرعی تر کردن مذاکره با فلسطینی ها دارد تا بتواند خودش را از خطر سقوط در ببرد. البته این می تواند موقت باشد. فاکتورهای جهانی و منطقه ای قویتری آمریکا و اروپا را ناگزیر از فشار آوردن برای تشکیل دولت فلسطین می کند تا سدی در برابر پیشروی جمهوری اسلامی در منطقه بپا کنند. در مورد موازنه قدرت بین حماس و محمود عباس، این رویداد نمی توانست تغییری ایجاد کند، روند بن بست و زیر فشار بودن حماس همچنان ادامه دارد و محمود عباس نیازی به کوتاه آمدن در برابر حماس احساس نمی کند. سرنوشت مردم برای هیچیک از دو طرف جز در حد اهرم فشار سیاسی جایگاه دیگری ندارد.       

 

پرتو: جایگاه جورج حبش در جنبش فلسطین و تاثیر مرگ او بر این جنبش را چگونه می بینید؟

فاتح شیخ: جورج حبش يك  ناسیونالیست عرب  و یکی از دوستان شناخته شده جمال عبدالناصر در دهه ۵۰ به حساب میآمد. بعد از جنگ شش روزه، به جنبش فلسطین پیوست و چهره شاخص جناح چپ و میلیتانت و افراطی آن جنبش و در سراسر عمر مبارزاتی اش مدافع سکولاریسم بود.  

جورج حبش عملا از سال ٢٠٠٠ بخاطر بیماری از صحنه سیاست و از رهبری "جبهه خلق برای آزادی فلسطین" کنار رفته بود. این سازمان را او پائیز سال ١٩٦٧ به دنبال شکست سخت ناسیونالیسم عرب در "جنگ شش روزه" تشکیل داد و تا سال ٢٠٠٠ رهبر آن بود. با توجه به هفت هشت سال کنار بودن از سیاست، مرگ او طبعا تاثیر بالفعل مهمی بر جنبش فلسطین نگذاشت. علاوه بر این، استراتژی سیاسی جورج حبش و سازمان او بعنوان جناح میلیتانت جنبش فلسطین، مبنی بر اصل "عدم مذاکره" با اسرائیل و استفاده از قهر برای رهائی از اشغال اسرائیل، سالها پیشتر از کناره گیری اش، یعنی از همان دهه هشتاد قرن گذشته به حاشیه رفته بود. جنبش فلسطین هم در نتیجه شکست عمومی ناسیونالیسم عرب (که خود مشتقی از آن و تابع افت و خیز آن بود) و هم در نتیجه تحولات بین المللی و تضعیف بلوک شوروی در برابر غرب، مانند دیگر جنبش های مرتبط با مساله ملی به غرب رو آورد و بتدریج راه "مذاکره" در کنار تحرک مقاومت توده ای ("انتفاضه") را به قیمت کنار گذاشتن قهر در پیش گرفت. این روند ازجمله سیاست میلیتانسی جورج حبش را به حاشیه راند. با این حال سازمان حبش در کنار الفتح و "جبهه دمکراتیک برای آزادی فلسطین" نایف حواتمه همچنان یکی از سه رکن "سازمان آزادیبخش فلسطین" (ساف) بود. در واقع جورج حبش و سازمان و خط مشی او تنها با هواپیماربائی ها و انفجارات دهه هفتاد تداعی می شود و از آن پس حتی در مقایسه با سازمان نایف حواتمه وزنی در جنبش فلسطین نداشته است.