قطعنامه تحریم علیه ایران: برزخ بحران هسته ای  

 

رحمان حسین زاده

 

پنج عضو دائم شورای امنیت و آلمان در فکر تهیه یک قطعنامه جدید علیه ایران هستند.

اين قطعنامه  نشانه تحول مهمی در ماجراي كشمكش هسته اي نیست. تلاش برای تدوین چنین قطعنامه ای را باید در بطن موقعیت کنونی دو طرف در این رویداد و در سطح منطقه دید. آمریکا در کشمکش هسته ای با برزخ و استیصال روبرو است. قدرت مانورزیادی ندارد. همه میدانند حربه "گزینه نظامی" که قبلا به آن پناه میبرد، آن جدیت لازم را ندارد.اقدامات تحریمی تاکنونی هم جواب مطلوبی برایش نداشته است. سفراخیر بوش هم به خاورمیانه وکشورهای عربی نتوانست آن جبهه مقابله با  جمهوری اسلامی که مورد نظر بوش بود را به وجود بیاورد. همه میگویند که سفر بوش ناکام ماند. در این چارچوب و با فشار آمریکا و کشورهای اروپایی بحث تدوین یک قطعنامه تحریمی جدید علیه جمهوری اسلامی مطرح است.آنچه در فکر تدوین آن هستند، تدوین یک قطعنامه ضعیف و شکننده و از سر ناچاری است.  وزیر خارجه روسیه به عنوان یکی از شرکت کنندگان در تدوین این قطعنامه اعلام کرده ، "قرار نیست تحریمها تشدید شود، بلکه خاصیت هشدار دهنده برای جمهوری اسلامی دارد". چین یک پای دیگر این ماجرا همزمان بزرگترین قرار داد معاملاتی گاز با ایران را دارد می بندد. تلاشهای آمریکا و کشورهای اروپایی بیشتر خاصیت پروپاگاند و تبلیغی دارد تا ما به ازاء عملی جدی. به جای اینکه نشانه قدرت آمریکا و غرب در این ماجرا باشد، بیشتر اهرم سیاسی تبلیغی برای سازش و معامله سراین پرونده با جمهوری اسلامی است. کشمکش آمریکا و غرب با جمهوری اسلامی بیشتر به طرف سازش با هم چرخیده است.  جمهوری اسلامی  که موقعیت منطقه ای خود را بهبود بخشیده و به عنوان قدرت منطقه ای  پذیرفته شده ، فکر میکند در موقعیت مناسبی برای سازش و حل این مسئله و دیگر مسائل فیمابین است. چراغ سبزهای اخیر خامنه ای، دیدار البرادعی با وی ، رابطه نرمالتر جمهوری اسلای با آژانس اتمی و حتی اظهارات آرام تر احمدی نژاد در یکی دو ماه اخیر نشانه های این روند است. صدور قطعنامه فعلی بیشتر این خاصیت را دارد که در معامله احتمالی در مورد این قضیه امتیازات کمتری به جمهوری اسلامی بدهند.

بايد تاكيد كرد كه روسيه و چين نه تنها در این ماجرا و تحولات منطقه، بلکه در سطح جهانی وزنه مهم تری  پیدا کرده اند. یکی از آثار شکست آمریکا در عراق و ناکامیهای دولت سوپر راست بوش در پیشبرد پروژه "نظم نوین جهانی و ضربه پیشگیرانه"، قدرتمند شدن موقعیت روسیه و چین در اقتصاد و سیاست جهانی است. بحث تقسیم مجدد جهان اتفاقا اشاره به تعیین سهم بیشترقدرتهای جدید و بویژه سهم روسیه و چین در آرایش سیاسی و اقتصادی جهانی است. واضح است به دنبال ناکامیهای آمریکا در منطقه، چین و روسیه در خاورمیانه میداندارتر شده اند. بویژه به متحدان نزدیک جمهوری اسلامی تبدیل شده اند. چین و روسیه در کشمکش آمریکا و جمهوری اسلامی بیشتر نقش کند کننده سیاستهای آمریکا را داشته اند تا تشدید کننده آن بر علیه جمهوری اسلامی. در تهیه این قطعنامه هم همین نقش را دارند.

مساله اصلی كماكان اين است كه صدور قطعنامه سوم تحریم، مثل تمام موارد قبلی بیشترین ضرر آن علیه مردم است. این قطعنامه هر چند هم در مناسبات بین آمریکا و غرب و جمهوری اسلامی کم خاصیت باشد، اما بیشترین خاصیت را برای جمهوری اسلامی دارد که به این بهانه به سفره خالی مردم و به معیشت و زندگی کارگر و مردم در جامعه ایران تعرض کند. جمهوری اسلامی به بهانه " تحریم شديم، واردات و صادرات کالاهایمان را کنترل و محدود کردند، تحت فشار قدرتهای غاصب هستیم" بی مسئولیتی خود را در قبال جامعه توجیه میکند. تعرض به معیشت و زندگی مردم را تشدید میکند. در نتیجه بار دیگر مردم تحت فشار قرار میگیرند. به همین دلیل این اتفاق از جانب ما و مردم محکوم است . طرفین این ماجرا باید رسوا شوند. ماهیت حرکت ضد انسانی تحریم باید افشاء شود.

 

* بر اساس مصاحبه ای با تلویزیون پرتو تنظیم شده است.