-- Logo ---->

خاتمی و ورشکستگان سیاسی

جمال کمانگر

هلهله و عوام فریبی حول  کاندید شدن خاتمی  در انتخابات ریاست جمهوری سال 88 در  میان آنچه به اصلاح طلبان کرد موسوم است دیدنی است. دیدنی به این دلیل  یکبار این جماعت سوار قطار خودفریبی شدند و جز خاک پاشیدن به چشم مردم کاری دیگری از پیش نبردند.و سر افکنده بعد از 8سال عمر خریدن برای رژیم در ایستگاه اول پیاده شدند! قرار است بار دیگر ناکامیهای بخش خودی و  در قدرت ناسیونالیست کرد محک بخورد. بخش اپوزیسیون هم با تاخیر اما قطعا دنباله رو این ماجرا خواهد شد. خاتمی 8 سال در قدرت بود. ارگانهای اجرایی و قانون گذاری را در اختیار داشت اما کارش سوپاپ اطمینان رژیم بود و از عهده این ماموریت به خوبی به نفع رژیم بر آمد.  امروز همین رسالت را بعهده خواهد داشت. اینکه دوباره صف پراکنده اصلاح طلبان تجزیه شده را دور هم جمع کند کمیک به نظر میرسد.  نه سال 88،  سال 76 است و نه مردم، همان مردم هستند. این هلهله و شادی هم زودگذر خواهد بود. اگر امروز ورشکستگان سیاسی  حضور خاتمی را این چنین دراماتیک میکنند و برایش شعر وابراز احساست میکنند را باید بخشی از این شوو مضحکی  دانست که برای گرم کردن بازار انتخابات رژیم خواهد بود.

  اگر وزیر کشور سابق عبدالله نوری" فدرالیسم را بهترین آلترناتیو برای اداره جامعه ایران میداند". اگر جلالی زاده با گفتن اینکه: "هیچ شخصی مانند خاتمی با اقبال اهل سنت و مردم مناطق مرزی محروم و قومیتهای مختلف به خصوص قوم کرد روبه رونیست." حکایت از چرخشی در سیاست در ایران است و حساب باز کردن روی عقب مانده ترین بخش از خواسته های مردم است. قومیت ، مذهب و زبان، بخش اصلی سخنان خاتمی در میان اصلاح طلبان کرد بود.آیا این شیفت جدید در سطح جناحهای رژیم خواهد بود ؟ آیا رژیم پیامدهای  شیپور شروع  مبارزات کارگری در فرانسه، یونان و روسیه را دیده و در مقابل آن به عقب مانده ترین احساسات مذهبی،قومی و زبانی متوسل خواهد شد؟! آیا بورژوازی میتواند با دامن زدن به احساسات قومی و مذهبی  طبقه کارگررا  دچار توهم و باعث تجزیه آن شود؟! آیا رژیم میتواند بخشی از طبقه کارگر را با این ترفند  با یکی از جناحهای خود همراه  کند؟ رژیم اسلامی همیشه امکانگرا بوده است و از امکانات موجود برای بقای خود استفاده کرده است.  تغییر این  وضع و جلو گیری از سناریوی رژیم تماما به  فعالین کارگری و کمونیستها بستگی دارد که در مقابل آن چکار خواهند کرد. فعالین کارگری، دانشجویی و کمونیستها باید  خود را برای دور دیگری از مبارزه و پس زدن  پروژهای رژیم آماده کنند. میدانی دوباره برای عوامفریبی باز شده است . اینکه خود انتخابات نه مشروعیت دارد و نه انتخابات است بلکه مضحکه ای بیش نیست جای خود بماند. اینها بخشی از توهماتی است که دوباره حول آمدن خاتمی در جامعه پاشیده میشود.

 جلالی زاده در ادامه سخنانش در مورد خاتمی گفت: "امروز یکی از جدی ترین مباحث در میان روشنفکران و مردم اهل سنت و کرد حضور آقای خاتمی در عرصه انتخابات است و این درخواست به طرق مختلف اعلام میشود. "

این سخنان پرده از رایزنیهای کل ناسونالیست کرد بر میِدارد که منتظر ظهور دوباره خاتمی برای سرپا نگه داشتن بازار کسادشان چه در اپوزیسیون و چه در پوزیسیون  بودند. . لابد حزب دمکرات کردستان ایران  هم" اتحادیه علمای دینی اش" را به همین دلیل سر هم کرده است که حالا که بحث  شریک شدن در قدرت است چرا که نه؟وقتی عبدالله نوری فدرالیست میشود، به نظر میرسد همه چی ممکن است !

 بی دلیل نیست که فقط با اعلام کاندید شدن خاتمی اکثر رسانه مهم خبری آنرا پوشش دادند. گمانه زنی در این مورد شروع شده است. اینکه خاتمی بار دیگر به میدان آمده است تا  چهره بزک شده ای از جمهوری اسلامی و اسلام به جهانیان ارائه دهد یا "با مشورت خامنه ای"  آمده است  فرقی در این حکم پایه ای ما در مورد خاتمی نخواهد داشت.

"....روند اوضاع سياسى درس جديد و به مراتب تلخ ترى به اپوزيسيون طرفدار رژيم خواهد داد. برخلاف تبليغات رياکارانه اين جريانات، انتخابات رياست جمهورى شروع ليبراليزه شدن مسالمت آميز رژيم از درون خود حکومت و به رهبرى خاتمى نيست. نه فقط خاتمى و ائتلاف مدافع او، بعنوان شرکاى قديمى حاکميت خونين اسلامى در ايران، ابدا چنين هدفى را دنبال نميکنند، بلکه روند رشد حرکت اعتراضى مردم و تناقضات و تنشهاى درونى رژيم اسلامى بسرعت معادلات سياسى کنونى را دگرگون خواهد کرد. هم مردم و هم کل رژيم بسرعت پديده خاتمى و تصورات و توهماتى که امروز تحت اين نام رواج داده ميشود را پشت سر خواهند گذاشت. روند اوضاع سياسى بسمت تلاطم هاى مهمى در درون رژيم و تقابل حاد تر و مستقيم تر مبارزات اعتراضى مردم و طبقه کارگر با حکومت ارتجاعى سير ميکند. جريانات اپوزيسيون طرفدار رژيم جزو اولين تلفات سياسى اين روند خواهند بود...".( منصور حکمت در مورد انتخاب خاتمی در سال 1376)

***