-- Logo ---->

 

فاجعه غزه و جشن جمهوري اسلامي

مظفر محمدی

جمهوري اسلامي و دولت احمدي نژاد، به دنبال آتش بس در غزه باجمع آوري بسيجيان و جيره خوارانش در دانشگاه تهران، به اصطلاح پيروزي حماس را در اين جنگ جشن گرفت!

تاريخ بايد اين رياكاري دشمنان مردم فلسطين و غزه را به ثبت برساند. برپايي جشن و پايكوبي بر اجساد كشته ها و ويراني هاي غزه در واقع دهن كجي به بشريت است. اين كاري اي  است كه تنها از عهده  جمهوري اسلامي بر مي آيد! از عهده جانياني كه قبلا رقص ايدئولوژيك و اسلامي بر اجساد كودكان فرستاده شده روي مين در جنگ ايران و عراق را تمرين كرده اند.

وارونه كردن حقيقتي به اين تلخي و  فاجعه اي انساني در اين ابعاد،‌ تنها ديپلماسي و سياست نيست. بلكه فريب و تحميق و رياكاري آشكار و دشمني با بشريت و قبل از همه با مردم غزه است. و صد البته لاپوشاني بربريت دولت فاشيست اسراييل هم هست.

از طرف ديگر ناسيوناليسم ايراني به بهانه اينكه جمهوري اسلامي "پولهاي خزانه ايران را به جيب عرب هاي حماس ميريزد"، تروريسم حماس را عامل حمله اسراييل به غزه قلمداد كردند. اين ها عملا در كنار پرو پاگاند ارتش اسراييل و تبليغات ضد انساني دولت فاشيست اسراييل كه مطالبه و تلاش مردم فلسطين براي زيستن در صلح و تشكيل دولت مستقل خود را يك حركت تروريستي جلوه ميدهد، قرار گرفتند. اين هم روي ديگر دشمني با مردم غزه است كه بايد در تاريخ وذهنيت طبقه كارگر و مردم زحمتكش ايران ثبت گردد.

 

اما واقعيت چيست؟ 

در جنگ اسراييل عليه مردم نوار غزه  بيش از ١٢٠٠ فلسطيني  كه بنا به شهادت ناظرين بين المللي اكثرا غير نظامي و حدود ٤٠٠ نفرشان كودكان زير ١٥ ساله بوده اند كشته و بيش از ٥٠٠٠ نفر زخمي شدند كه بسياري از آنها فلج شده  و قادر به بازگشت به زندگي عادي نيستند. علاوه بر اين، ويراني وحشتناك مناطق مسكوني، بيمارستانها، مدارس، فروشگاه ها و ساختمانهاي عمومي را شاهد بوديم كه با خاك يكسان شدند و اكنون مي بينيم كه  بيش از ٨٠ در صد از يك و نيم ميليون مردمي كه در نوار غزه زندگي ميكنند براي تامين نان و آب روزانه خود به كمكهاي خارجي محتاج اند. در نهايت ديوار و سيم هاي خاردار محاصره فلسطينيان نوار غزه به مثابه يك زندان، تنگ تر شده است. و باز همزمان تعداد ساكنان شهركهاي اسراييلي نشين در كرانه هاي غربي رود اردن از ٥٠٠ هزار تجاوز كرده است  و تعداد راه بندهاي نظامي در اين مناطق از ٦٠٠ بالا رفته است.

اين فاجعه انساني را پيروزي حماس و اسلام  به حساب آوردن تكرار فلسفه ضد انساني شهادت و مرگ و ايدئولوژي اسلامي خون بر شمشير پيروز است، مي باشد. سرنوشت حماس هر چه باشد، در اين بربريت، مردم غزه قتل عام، سركوب، خانه خراب، گرسنه، تحقير و مايوس گشته اند. نام پيروزي نهادن  بر چنين فاجعه اي بيشرمي آشكار بيش نيست.

واقعيت اين است كه دولت اسراييل اين جنگ وحشيانه و نابرابر و مغاير با معيارهاي قوانين بشري را بر اساس حسابگري و منطقي كه  در ٤٠ سال گذشته  از زمان اشغال كرانه باختري رود اردن و ساير اراضي  منطقه در برخورد به مساله فلسطينيان داشته،  انجام داده و به اهداف ضد انساني خود رسيده است. اين جنگ و اشغالگري وسركوب و كشتار و بربريت، از آغاز تا كنون اسراييل را به قدرت بلامنازع منطقه خاورميانه تبديل كرده است. و اين كاري است كه بدون حمايت بيدريغ نظامي و تبليغاتي و سياسي و ديپلماتيك امريكا و ديگر متحدان اسراييل غير ممكن بود. دولت فاشيست اسراييل با طرح گزينه تشكيل يك كشور فلسطيني مستقل همواره مخالف بوده و با جنگ اخير بار ديگر نشان داد كه هيچ علاقه اي به اين گزينه ندارد و آن را رد ميكند. اسم بردن از دولت مستقل فلسطين براي اسراييل صرفا  يك امر و ابزار تبليغاتي به كمك متحدان خود همچون دولت امريكا و كشورهاي عربي متحد امريكا است كه به علاقمنديشان به ادامه روند صلح  صرفا تظاهر ميكنند.

در چنين سناريوي ضد بشري پذيرفتن حقوق انساني مردم فلسطين جا و معنايي ندارد. اين دهن كجي به پروسه صلح و مساله دولت مستقل فلسطين را آريل شارون در كمال بيشرمي به تمسخر گرفته و گفته است: " آنقدر روند صلح را دوست دارم كه ميخواهم تا ١٠٠٠ سال ديگر هم  ادامه پيدا كند!!"

 حمله اخير نيز برنامه حساب شده دولت اسراييل براي غيرممكن كردن  پروسه صلح و تضمين ايجاد كشور مستقل فلسطين است. بنا بر اين بر خلاف دشمنان مردم فلسطين، جنگ غزه و آتش بس متعاقب آ‌ن، نه پيروزي حماس، بلكه  شرايط مورد نظر اسراييل را تقويت ميكند و براي مردم فلسطين جز زيستن در فقر و ياس و ضعف و نااميدي بيشتر چاره و راهي باقي نگذاشته است.

ما در غزه با فاجعه اي روبرو هستيم كه بانيانش را بايد به عنوان بربرهاي قرن بيست و يكم در مقابل بشريت امروز ودادگاه عادلانه به محاكمه كشاند و كليه خسارتهاي وارده بر مردم را از حلقومشان بيرون كشيد.

 طبقه كارگر بين المللي و بشريت متمدن قرن بيست و يكم بايد راه ايجاد صلح واقعي و يك همزيستي انساني بين طبقه كارگر و توده هاي مردم در فلسطين و اسراييل و تضمين دولت مستقل فلسطين را هموار كرده و به چند دهه حقارت و كشتار جمعي و جنايت اسراييل عليه مردم  فلسطين خاتمه دهد.