-- Logo ---->

توحشى بنام سنگسار

مصطفی رشیدی 

 

يکبار ديگر اين جمله را بخوانيد:

... این احکام حدود بیست روز پیش در مورد سه محکوم به ارتکاب زنای محصنه به اجرا گذاشته شد هرچند یکی از سه نفر توانست از گودالی که تا کمر در آن مدفون شده بود بگریزد و به این ترتیب، جان به در برد ...

جمله فوق از اظهارات عليرضا جمشيدى سخنگوى قوه قضاييه در روز ٢٤ ديماه نقل شده است. عباراتى که با خونسردى به استحضار خبرنگاران خارجى و داخلى، و از طريق رسانه هاى جمعى به آگاهى عموم جامعه رسيده است. به اين ترتيب خبر سنگسار سه نفر در شهر مشهد در روز ششم ديماه  را مقامات جمهورى اسلامى رسما تاييد کردند. مقام محترم رژيم اسلامى، نه نيازى به توضيح، نه نيازى به شرم، نه نيازى به وعده کنترل و بررسى و نه نيازى به ماست مالى اين "واقعه" در خود احساس نميکند.  دنياى ما دنياى نسل کشى، توحش، جنون و جنايت است. و اينجا از مراکز پرتپش آن، جمهورى اسلامى است.

اين سه نفر، از جمله همانند ساير قربانيان سنگسار، کس و يا کسانى را نکشته بودند، دارايى کسی را به تاراج نبرده بودند، از قاچاقچيان درجه اول مواد مخدر، تروريست، شکنجه گر، و امثال آن نبودند. از قماش اينگونه مجرمان در سرتا پاى خود رژيم فراوان ميتوان يافت. محاکمه آن سه نفر، همانند ساير قربانيان سنگسار، حتى نيازى به شاکى خصوصى نداشته است. در هيچ کجا و با هيچ مصداقى و نه در مقابله با هيچ جرمى رفتارى چنين وحشيانه قابل توجيه نبوده و نيست. اتفاقا فلسفه سنگسار براى دين مبين و براى حکومت جمهورى اسلامى در کور بودن آن است. فلسفه سنگسار در اينست که با دست بردن در خصوصى ترين جنبه زندگى انسانها، با معرکه گيرى علنى  و به وقيحانه طرزممکن، دلبخواهى و ديمى، و در نهايت ظرفيت حيوانى؛ به انسان و انسانيت و عواطف و تصميم و احترام وى تف کرد. جمهورى اسلامى بيش از تمام تاريخ قرون وسطى  به سنگسار نياز دارد.  سخنگوى قوه قضاييه در نشستهاى مختلف خود، همواره از قصاص، از مجازات پرتاب از پشت بام مجرمين، از بيرون آوردن چشم، از قطع دست و پا، از شکنجه و از اعدامهاى علنى دست جمعى خبر داده اند.  بدون سنگسار، اما، هنوز  کُمِيت حکومتشان کماکان لنگ ميماند.

سحرگاه روز ششم ديماه در گورستان بهشت رضا در مشهد چه گذشت؟ کوچکترين تصور از اين واقعه موى بر تن انسان راست ميکند. عليرضا جمشيدى در تلاش براى روشن کردن واقعه انصافا سنگ تمام ميگذارند. سال قبل از طرف محمد لاريجانى، رياست کميته حقوق بشر قوه قضاييه، در مورد عدالت اسلامى موجود در سنگسار، و "شانس مجرم" براى بيرون کشيدن خود از خاک، روشنگرى کافى صورت گرفته بود!  جنبه مهم و اساسى ابراز وجود عليرضا جمشيدى و قوه قضاييه در اين بود که  سنگسارها در جمهورى اسلامى ادامه خواهد يافت.  ايشان رسما اعلام کردند که وعده هاى قبلى از طرف شاهرودى دال بر لغو سنگسارها پوچ و غير معتبر است. ايشان رسما اعلام کردند که به اندازه کافى از قضات و علما هستند که قربانيان بيشترى را به پاى مرگ هولناک سنگسار بفرستند. وعده عدم اعدام نوجوانان زير ١٨ سال نيز با همين سرنوشت روبرو گرديده بود.

هم اکنون دو نفر زن ديگر در پرونده سنگسار شدگان شهر مشهد در انتظار سرنوشت مشابه بسر ميبرند. از تعداد واقعى محکومين به سنگسار رقم درستى در دست نيست. هر هفته ليست تازه ترى از افراد در زندانهاى مختلف منتشر ميگردد که با کابوس سنگسار دست و پنجه نرم ميکنند. اين کابوس همه انسانها در ايران تحت حاکميت جمهورى اسلامى است. بايد بخاطر بسپاريم که براى ما چاره اى بجز سرنگونى اين رژيم و خلاصى يکباره از کل اين کابوس وجود ندارد. همين چند ماه پيش بود که حکم رئيس قوه قضاييه مربوط به لغو احکام سنگسار در دست رسانه ها و جريانات اصلاح طلبى در بوق و کرنا دميده شد. بايد بخاطر بسپاريم که توهم و توهم پراکنى نسبت به جمهورى اسلامى را بايد با افشاگرى و مقابله روبرو کنيم. وباز باید تاکید کرد جمهوری اسلامی وهمه بساط و قوانین آن را باید در هم کوبید.

***