-- Logo ---->

 

کارگران و وظایف عاجل

 مظفر محمدی

بحران اقتصادی سرمايه داري ايران  و سیاست  تامین کار ارزان برای سودآوری بیشتر سرمایه، زندگی فلاكتباری را به مردم و بویژه به طبقه كارگر و اقشار زحمتكش جامعه تحمیل كرده است. بيکارى ميليونى کارگران و زحمتکشان و کاهش شديد سطح معيشت آنان، فلاکت رشد يابنده توده‌هاى وسيع زحمتکش، تورّم شديد، کاهش قابل ملاحظه توليد، و... موجبات تباهي فيزيكي و روحي ده ها ميليون زن و مرد و كودك در ايران را  فراهم آورده‌‌است.

 

خطر گرسنگي و فلاكت كم تر از خطر جنگ نيست. طبقه سرمايه دار جنگ مرگ و زندگي را به طبقه كارگر تحميل كرده است. اين مبارزه طبقاتي را بايد سازمان داد. توجيه گرسنگي خانواده هاي كارگري، نپرداختن بموقع دستمزد كارگران، بيكار سازي و اخراج و محول كردن اينها به بهانه هايي چون مافياي اقتصادي، خصوصي سازي و غيره ،‌ حقه بازي ورياكاري بورژوازي و نمايندگانشان بيش نيست. اينها بهانه هايي براي شانه  خالي كردن از زير بار مسووليتهايي است كه دولت در قبال وضعيت كنوني بر عهده دارد. معني عملي اين كار براي كارفرماي شركت هفت تپه، درخواست از كارگران براي مبارزه با واردات شكر و يا كار كردن بدون اجر و مزد تا زماني است كه سوددهي  شركت تضمين شود!  طبقه كارگر نبايد به اين دام و دنباله روي از بورژوازي بيفتد. رقابت بين نهادها و بنيادهاي اقتصادي توليدي و تجاري وابسته به دولت يا بخش خصوصي  و بين گروههاي سياسي و شبه نظامي از سپاه پاسداران و بنياد مستضعفين و جانبازان و امتيازات و رانت خواري هايشان ربطي به طبقه كارگر ندارد.                      

 

ماهيت سرمايه داري، هر چه ارزان تر كردن كالاي كا رگر كه نيروي كار او است، ميباشد. وقتي قيمت همه كالاها  چند برابر ميشود، تنها كالاي كارگر براي فروش كه نيروي  كارش است  را در همان سطح نگه ميدارند و يا حتي پرداخت همين ناچيز دستمزد را هم به تعويق مياندازند. از قبل بحران اقتصادي و تورم و گراني، ثروتمندان ثروتمند تر شده و كارگران فقير و گرسته تر نگه داشته ميشوند. كالاي سرمايه داران روز به روز  گران تر و قيمت نيروي كار كارگريا  ثابت مانده  و يا اصلا  اين نيرو و كالا به فروش نمي رود و گروه گروه از كارگران بيكار ميگردند.
خطر گرسنگي و فلاكت، ضرورت اتحاد طبقه كارگر، جمع شدن و سازمان دادن  مصادره هاي انقلابي را ايجاب ميكند.

جنبش مجمع عمومي: جنبش مجمع عمومي ابزار اعمال اراده و عمل مستقيم كارگران است.جنبشي غير قابل كنترل و غير قابل تعطيل كردن است. مجامع عمومی كارگری سنگری است كه در آن طبقه كارگر میتواند اتحاد خود را برای جلوگیری از پاشیده شدن شیرازه خانواده های كارگری در نتیجه فلاكت، تامین و تضمین كند.

برگزاری مجامع عمومی كارگری بطور سازمانیافته و منظم، ضامن موفقیت كارگران در مقابله با خطر فلاكت و پس زدن تعرض كارفرماها و دولت به سطح معيشت طبقه كارگر است. سازماندهی مجامع عمومی منظم كارگری وظیفه عاجل  فعالین و رهبران كا رگران و كارگران سوسياليست و كمونيست بخصوص در مراكز كلیدی كار است. 
طبقه كارگر متحد و متشكل در مجامع عمومي كارگري  در مقابل وضع موجود، خواهان  تعيين و افزايش دستمزدها به تناسب تورم و توسط نمايندگان واقعي كارگران ، بيمه بيكاري مكفي براي همه افراد بالاتر از ١٦ سال و  ممنوعيت اخراج است.

عليه بيكاري: بيكاري منشا كار ارزان و سود كلان سرمايه داران و تحميل فقر و گرسنگي به طبقه كارگر و كودكان و خانواده هايشان اعم از شاغل و بيكار است.  راه مبارزه با بيكاري امروز ايجاد اتحاد و جنبشي عليه بيكاري است.

اتحادي از كارگران شاغل و بيكار كه شعار بيمه بيكاري مكفي براي همه بيكاران بالاي ١٦ سال، افزايش دستمزدها به تناسب  تورم و ممنوعيت اخراج كارگران را در  دستور خود بگذارد. ايجاد سد و صفي كه چماق تفرقه افكني در ميان كارگران را از دست بورژوازي بگيرد و طبقه  كارگر اعم از شاغل و بيكار را در مقابل سرمايه داران و دولتشان در يك صف واحد قراردهد.

  اتحاد كارگری علیه بیكاری، متشكل از كارگران شاغل و بیكار امری عاجل و حیاتی برای مبارزه و سازماندهی علیه خطر فلاكت است. تحقق و تضمین این امر بر عهده فعالین كارگری بخصوص در مراكز كلیدی و بزرگ كار قرار گرفته است. 

در  اوضاع و احوال كنوني  و براي مقابله با تورم و بيكاري و گرسنگي، وظيفه فعالين كارگري سوسياليست و كمونيست و محافل و شبكه هايشان اين است كه جنبش هاي اعتراضي و اقتصادي كارگران را به هم ببافند، گرايشات غيركارگري صفوف كارگران را اجتماعا نقد كنند، مجامع عمومي وشوراهاي كارگري را به مثابه تشكل توده اي طبقه كارگر سازمان دهند و اتحادي از كارگران شاغل و بيكار عليه بيكاري را در دستور خود بگذارند.

رهبران و فعالين كمونيست و سوسياليست صفوف كارگران بهمراه كميته هاي كمونيستي لولاي اتحاد كارگران براي مبارزه بي امان عليه خطر گرسنگي و تحقق خواستهاي كارگران از طرفي و رهبران جامعه و مبارزه مردم  براي ازادي و برابري از طرف ديگر هستند.