-- Logo ---->

 

مسئله ملی و مشخصه انترناسیونالیستی برنامه دنیای بهتر

 

رفیق فرشاد.ک از فعالین کمونیست شهرهای ایران سه سئوال را از رهبری حزب حکمتیست پرسیده اند، ما این سئوالات را در نشریه پرتو جواب خواهیم داد. در این شماره جواب به اولین سئوال ایشان را ملاحظه میکنید.

رفیق فرشاد مطرح کرده اند: آيا قرار دادن بحث رفع ستم ملي  در برنامه يك دنياي بهتر تناقضي با مشخصه انترناسيوناليستي كمونيسم كارگري ندارد؟

رحمان حسین زاده:

به نظر ما این تناقض وجود ندارد.به این دلیل سر راست چون متاسفانه ستم ملی و ایجاد شکاف و خرافه ملی توسط بورژوازی یک مانع پیش پای مبارزه آزادیخواهانه و مبارزه طبقه کارگر ایران است. حتی در بخشی از جامعه ایران، در کردستان ستم ملی به کشمکش ونزاع خونینی تبدیل شده است که بورژوازی دو طرف چندین دهه است بر جامعه تحمیل کرده واز مردم قربانی گرفته اند. برنامه حزب کمونیستی در ایران نمیتواند این واقعیت تحمیلی وتلخ را نبیند و برای رفع آن راه حل نشان ندهد. برای درک شفافتر این موضوع،  به بهانه این پرسش لازمست به نگرش کمونیستی ناظر بر درج رفع ستم ملی در برنامه دنیای بهتر رجوع بکنیم.

طبیعی است هویت انترناسیونالیستی و مضمون سوسیالیستی ارکان هر برنامه کمونیستی را تشکیل میدهد. اما مانیفست کمونیسم و حزب کمونیستی دخالتگر و تغییر دهنده که قصد تغییر سوسیالیستی و انقلابی  جامعه ای را دارد باید ناهنجاریهای اجتماعی آن جامعه را ببیند و راه حل پایان دادن به آن ناهنجاریها را ارائه کند. مانیفست کمونیست که از بیش از صد و پنجاه سال قبل توسط مارکس و انگلس تدوین شده، برنامه کمونیستی حزب بلشویک دوران لنین و دیگر برنامه های کمونیستی تدوین شده، این مشخصه زنده و دخالتگرانه را داشته اند. برنامه کمونیستی ، برنامه ایست که اساسا خصلت پایه ای کمونیستی یعنی مبارزه برای لغو کار مزدی و پایان دادن به تقسیم طبقاتی و استثمار انسان به دست انسان و واژگونی نظم سرمایه و ایجاد جامعه آزاد و برابر انسانی را تصویر کرده است و در همانحال و توأما  مبارزه برای رفع تمامی موانع موجود سد راه این مبارزه اساسی و همه مبارزاتی را که بهبود فوری شرایط زندگی و کار و مبارزه طبقه کارگر و مردم تحت ستم را تسهیل میکند، دست نشان میکند. این خصوصیت جامع و زنده و دخالتگرانه برنامه کمونیستی  به شیواترین وجهی در بخشی از برنامه دنیای بهتر تحت نام "انقلاب و اصلاحات" درج شده که در اینجا گوشه ای از آن را نقل میکنم.

"سازماندهی انقلاب اجتماعی طبقه کارگر امر فوری جنبش کمونیسم کارگری است. انقلابی که کل مناسبات استثمارگر سرمایه داری را واژگون میکند و به مصائب و مشقات ناشی از این نظام خاتمه میدهد. برنامه ما، برقرار فوری یک جامعه کمونیستی است. جامعه ای بدون تقسیم طبقاتی، بدون مالکیت خصوصی بر وسائل تولید، بدون مزدبگیری و بدون دولت. یک جامعه آزاد انسانی متکی بر اشتراک همگان در ثروت جامعه و در تعیین مسیر و سرنوشت آن. جامعه کمونیستی همین امروز قابل پیاده شدن است. اما آن انقلاب عظیم کارگری ای که باید این جامعه آزاد را متحقق کند، بمجرد اراده حزب کمونیست کارگری رخ نمیدهد. این یک حرکت وسیع طبقاتی و اجتماعی است که باید در ابعاد و اشکال مختلف سازمان یابد. موانع گوناگونی باید از سر راه آن کنار زده شود. این تلاش فلسفه وجودی حزب کمونیست کارگری و مضمون فعالیت هر روزه آن را تشکیل میدهد. اما در همان حال که این مبارزه برای برای سازماندهی انقلاب کارگری جریان دارد، میلیاردها انسان همچنان در تکاپوی هر روزه برای تامین معاش و آسایش خود در متن یک جهان سرمایه داری اند. مبارزه انقلابی برای برپایی یک دنیا ی نو، از تلاش هر روزه برای بهبود وضعیت زندگی مادی و معنوی بشریت کارگر و در همین دنیای موجود جدایی پذیر نیست. از نظر سیاسی کمونیسم کارگری نه فقط سازماندهی انقلاب علیه نظام موجود را با تلاش برای تحمیل اصلاحات هر چه وسیعتر به آن در تناقض نمی بیند، بلکه حضور در هر دو جبهه مبارزه را شرط حیاتی پیروزی نهایی طبقه کارگر میداند"

با این متد و با این نگرش حاکم بر برنامه دنیای بهتر به طور کنکرت به چرایی درج بند رفع ستم ملی در برنامه دنیای بهتر بر میگردیم.

قبلا اشاره کردم که ستم ملی یکی از ناهنجاریهای اجتماعی جامعه ایران است که بر عکس آن تصور خام و اولیه که ناسیونالیستهای دو طرف این ماجرا به منظور پرده پوشی منافع زمینی و واقعی ارائه میدهند، وجود آن از تفاوت زبانی و نژادی و جغرافیایی و قیافه و .... ناشی نشده است. بر عکس در طول تاریخ، بورژوازی در هر جغرافیا وکشوری و از جمله در ایران به منظور تامین منافع اقتصادی و سیاسی خود، به منظور تحمیل استثمار طبقه کارگر و تامین اسارت و بردگی کارگران و تامین شرایط کار ارزان ، منفعت خود را در قالب منفعت عمومی و ملی قلمداد میکند. ملت خودی و غیر خودی را علم کرده و به این ترتیب صفوف انسانها و طبقه کارگر را شقه شقه کرده است. تحت این نام تعصب و ایجاد دشمنی در صفوف کارگران و مردم را کاشته و گسترش داده است. تحت این نام حاکمیت طبقاتی خود را به عنوان حاکمیت "عمومی و ملی " بر مردم تحمیل کرده و برای آن مشروعیت کسب کرده است. در نتیجه در راستای این منفعت طبقاتی به تفاوت زبانی و جغرافیایی و قیافه و غیره پناه برده و از آن به ناحق پرچم سیاسی اعمال ستم ملی و یا در مقابل آن پرچم اعتراضی رفع ستم ملی را ساخته اند. به این شکل بورژوازی و ناسیونالیسم،  ملت و هویت ملی و ستم ملی را ساخته اند. ملت و هویت ملی ساختگی و لاجرم به تاثیر از آن ستم ملی از موانعی است که پیش پای مبارزه شفاف و سر راست طبقاتی قرار میگیرد. برنامه حزب کمونیستی این مانع پیشرفت جامعه و مبارزه طبقاتی را باید به عنوان یک معضل ببیند و از سر راه بردارد. ضرورت درج رفع ستم ملی در برنامه دنیای بهتر از اینجا ناشی شده است. اتفاقا رفع ستم ملی ابزارتحمیق خرافی ناسیونالیستی را از دست بورژوازی دو طرف میگیرد و راه را باز میکند به قول برنامه دنیای بهتر" که کلیه ساکنین کشور مستقل از ملیت یا احساس تعلق ملی خویش، اعضای متساوی الحقوق جامعه باشند و هیچ نوع تبعیضی چه مثبت و چه منفی در قبال مردم منتسب به ملیت های خاص معمول داشته نشود. حزب کمونیست کارگری تلاش برای جایگزین کردن هویت طبقاتی و انسانی عام و جهانی کارگران بجای هویت ملی را یک وظیفه حیاتی خود میداند" . همچنانکه می بینیم به این ترتیب تاکید  برنامه بر پایان دادن به خرافه ملی و ستم ملی راه را برای پیشروی سوسیالیستی و انترناسیونالیستی طبقه کارگر فراهم میکند و نه تنها درج آن تناقضی با مشخصه انترناسیونالیستی برنامه ندارد، بلکه در خدمت تقویت خصلت انترناسیونالیستی است.

بر عکس کمونیسم ملی و ناسیونالیسم چپ و سنتی  درج رفع ستم ملی در برنامه ما در جهت برنامه پردازی و ایده آلیزه کردن مسئله ملی نیست، بلکه در راستای زوال یکی از پدیده های زشت جامعه سرمایه داری است. قاعدتا در جامعه ای به درجه ای مترقی می بایست سطحی از حقوق مردم تضمین میشد که درج مطالباتی چون رفع ستم ملی و لغو پوشش اجباری و تضمین حقوق اولیه مردم و دفاع از حقوق کودک و حقوق زنان و شهروندان جامعه و ایجاد موازین اجتماعی و فرهنگی پیشرو نمی بایست در برنامه کمونیستی جایی پیدا میکردند، متاسفانه حاکمیت بورژوازی و جمهوری اسلامی در ایران چنان کشور را به قهقرا برده اند، که مبارزه برای این حقوق اولیه و ابتدایی انسانی وظیفه فوری کمونیستها و برنامه کمونیستی است.