-- Logo ---->

قدرت مردم تنها اهرم مهار گرانی و اختناق! 

ثریا شهابی

تظاهرات هزاران نفره مردم در مشهد علیه گرانی و اختناق، روز جمعه 24 خرداد، جلوه ای از قدرت مردم را به نمایش گذاشت. شعارهای این تظاهرات، "مرگ بر دیکتارتور"، "نیروی انتظامی خجالت خجالت" . "دولت بی لیاقت استعفا استعفا" و "موجم اگر میروم،  گر نروم نیستم"، و " ما هستیم،  ما هستیم!" بود.

در این حرکت هزاران نفر، متحد و همدل به میدان آمدند تا در مقابل گرانی و اختناق افسارگسیخته، سدی بسازند. اعلام کردند که آماده اند! هستند! نشان دادند که میخواهند و میتوانند متشکل شوند، فریب وعده های دروغین احمدی نژاد شیاد، علیه گرانی را نمی خورند! میدانند که دولت خود بزرگترین باند و مافیای احتکار قدرت و ثروت در جامعه است، میدانند که مافیا قدرتش را با زور و دیکتاتوری نگاه داشته است! و نسخه مرگ را برایش پیچیدند و فریاد زدند "مرگ بر دیکتاتور".  

اما  مردم ایران هر روز علیه گرانی و برای آزادیهای سیاسی، از جایی و به بهانه ای، اعتراض میکنند. نقطه شروع  میتواند اعتراض به هر جز کوچک یا بزرگی از نابسامانی، تبعیض و بی حقوقی، باشد. از غذای بد سلف سرویس دانشگاه، یا تذکر اسلامی به زن، از پرداخت نکردن حقوق کارگر، تا آزادی زندانیان سیاسی، دامنه وسیعی از تقابل هر روزه مردم با حکومت در ایران است. مردم دشمنانشان را خوب می شناسند. بعلاوه بر حق و حقوق انسانی خود هم واقف اند. این حرکت هم چون اغلب حرکات اعتراضی مردم،  مورد حمله مامورین انتظامی قرار گرفت.

امروز در ایران همه چیز برای برگرداندن چرخ وارونه  زندگی، فراهم است. مردم بسیاری آماده اند، پرچم خواستهای انسانی شان را بردست دارند، و هر روز آرزو میکنند که هرچه زودتر شر این حکومت نکبت و تباهی از سرشان کم شود. این نیرو آماده حرکت است و فریاد "ما هستیم"، "موجم اگر میروم،  گر نروم نیستم" فراخوانی برای پیشروی است! نیروی و قدرتی که بتواند گرانی و خفقان را نه تنها مهار کند، که به گور بسپرد، آماده است.

اما پیشروی ملزومات دیگری هم دارد. موفقیت و پیشروی بدون رهبری اگر هم ممکن باشد، به سرعت قابل بازپس گیری است. جبهه اعتراض به گرانی و اختناق گردان میلیونی مردم در ایران را همراه خود دارد و میلیونها نفر از این گردان آماده حرکت اند. آیا این انتظار که نیروی مردم به رهبری که قادر باشد او را به مقصد برساند، دست یابند، خیالپردازی است؟ اگر نیست، آن نیرو کدام است و چرا باید به آن اعتماد کرد؟

واقعیت این است که برای پیشروی و تضمین موفقیت،  باید به رهبری و نیرویی متوسل شد که بتواند به زور خود؛ حق همه مردم را بگیرد. نیرو و رهبری که بتواند نشان دهد که اگر بخواهد میتواند چرخ زمام داری سروران جامعه را از کار بیاندازد! نیرویی که بتواند همه صاحبین قدرت، از احمدی نژاد و رفسنجانی تا وزارت اطلاعات و قوه قضائیه و مدیر و صاحب کار مفت خور را در مقابل خود، به زانو در آورد!

علت گرانی و فقر، توان کار و ثروت سازی کارگران و کارکنان جامعه است! همه "سروران جامعه" از احمدی نژاد و رفسنجانی و تا سرمایه دارن و کارفرماهای مفت خور، همه  شریک و همدست به فقر کشاندن اکثریت مردم ایران اند! عمری از گرده نسلها کارکن و کارگر جامعه کار ارزان و مفت کشیده اند و سرانجام به خاطر اینکه دیگر سود کسب و کار و صنعت شان به اندازه گذشته پررونق نیست،  و مثلا از تجارت و بورس و ارز میتوانند پول بیشتری به  جیب بزنند، او را چون شیئی دور انداخته اند و همه خانواده اش را به گرسنگی محکوم  کرده اند! و بی شرمانه  به آنها وعده "مبارزه با مافیای احتکار" میدهند!

باید طبقه کارگر را  برای به زانو در آوردن دولت  که خود با احتکار و تصرف میلیاردها سرمایه و ثروت جامعه، بزرگترین مافیای احتکار در جامعه را سازمان داده است، به میدان آورد. این نیرویی است که میتواند صف میلیونی مردم معترض به گرانی را هدایت کند. این نیرویی است که باید صف میلیونی نیروی مردم  آماده برای گرفتن حق شان را هدایت کند و نه تنها بیمه بیکاری مکفی برای همه زنان و مردان آماده به کار را به زور بر فرق سر این جانوران اسلامی بکوبد، که بیش از آن مردم را برای همیشه از فقر و محرومیت و خفقان اسلامی نجات دهد.

سر کیسه گشاد مملو از ثروت این جانوران حاکم، حکومت و دولتی که میلیارد ها دلار درآمد نفت را خرج خودش، دستگاه سرکوب و لفت و لیس اش میکند و تظاهرات مسالمت آمیزعلیه فقر و گرانی را با نیروی انتظامی و دستگری و گلوله جواب میدهد، را تنها میتوان با قدرت و زور باز کرد. این قدرت باید برای رهبری مردم به فغان آمده از گرانی و اختناق به میدان بیاید.

طبقه کارگری که شاهرگ حیات جامعه از بالا تا پایئن آن به کار او زنده است، تنها نیرویی است که میتواند این مردم را رهبری کند! این انتظار که کارگران نفت و  برق و آب و گاز و حمل و نقل و باراندازان و ... یک روز و فقط یک روز با فرمان ایست به گرانی و برای بیمه بیکاری مکفی گوشه ای از قدرت شان را در مقابل این خدایان فقر نشان دهند، غیر قابل وصول نیست! بی تردید تنها اعلام چنین آمادگی لرزه بر اندام تمام جانوران حاکم بر ایران خواهد انداخت و آنها را ناچار به شنیدن صدای اعتراض به گرانی و فقر اکثریت مردم خواهد کرد. این نیرو میتواند به میدان بیاید. حزب حکمتیست برای به میدان آوردن این نیرو و در راس آن خود را آماده میکند. باید به این حزب پیوست و برای به میدان آوردن قدرت کار، قدرتی که میتواند نان، رفاه، شادی، آزادی و برابری را برای همه مردم ایران از حلقوم مفت خوران سرمایه و دولتشان بیرون بکشد، متحد و متشکل شد.

***