حسین مرادبیگی
اعتصاب و اعتراض و جنگ و گریز کارگران نیشکر هفت تپه و خانواده هایشان این روزها در مقابل حکومت اسلامی و نیروهای سرکوبگرش، بیانگر کشمکشی است که بین طبقه کارگر و دیگر مردم زحمتکش در ایران با جمهوری اسلامی بر سر نفس زندگی روزانه خود و فرزندانشان در جریان است. به تحمیل 30 سال فقر و فلاکت حکومت اسلامی به طبقه کارگر و مردم زحمتکش، یورش سبعانه یکی دو سال اخیر و گرانی سرسام آور قیمتها را اضافه کنید تا عمق فاجعه ای را که جمهوری اسلامی برای طبقه کارگر و مردم محروم تدارک دیده است دریابید!
اعتصاب و اعتراض کارگران نیشکر اعتراضی است به این فلاکت در پیش رو. صدای اعتراض آنان صدای اعتراض کارگران و مردمی است که زندگی و معیشت روزانه شان توسط جمهوری اسلامی به گرو گرفته شده است. کارگران نیشکر اکنون نماد مقاومت طبقه کارگرند، باید به یاری آنان شتافت.
بیش از 12 روز است که این کارگران در اعتصاب به سر می برند، دولت و هیئت مدیره از رسیدگی به خواستهایشان سر باز میزنند. مزدوران حکومت اسلامی به صف اعتراضی کارگران و خانواده هایشان وحشیانه یورش می برند. آنان را مورد ضرب و شتم قرار میدهند. فعالین و رهبران اعتراضی آنان را دستگیر کرده و به محاکمه میکشند. "جرم" این کارگران این است که خواهان پرداخت حقوقهای معوقه خود هستند که گرانی سرسام آور و فشار زندگی روزانه با جیب خالی، زندگی آنان و خانواده هایشان را در معرض نابودی کامل قرار داده است. جمهوری اسلامی به جای رسیدگی فوری به خواستهایشان، باتوم و گاز اشک آور تحویل آنان میدهد.!
این وضعیت کارگران و فرزندانشان است که تولید کنندگان مستقیم ثروت جامعه اند و به نان شب محتاجند، در مقابل، اوباش ریز و درشت حکومت اسلامی و کارفرمایان و سرمایه داران بر کلفتی بسته های اسکناس های خود میافزایند، حوزه های علمیه و خیل آخوندهای مفت خور و کل بوروکراسی و دستگاه سرکوب حکومت اسلامی نیز ثروت و درآمد این کشور را به گلوی خود میریزند!
این وضعیت را نباید تحمل کرد. باید به کمک کارگران نیشکرهفت تپه شتافت و آنان را در احقاق حقوقشان یاری داد. نشانه هایی از حمایت مردمی از کارگران نیشکر گزارش شده است، لازمست کل شهر شوش و اطراف آنان را حمایت کنند. کارگران دیگر رشته های تولیدی هم ضروری است که به کمک کارگران نیشکر بشتابند و از مبارزه آنان برای گرفتن حقوق ناچیز خود حمایت کنند. پرچمی که کارگران نیشکر در این دوره بلند کرده اند پرچم مقاومت و اعتراض طبقه کارگر به سه دهه تحمیل فقر و گرسنگی حکومت اسلامی سرمایه به طبقه کارگر در ایران است. باید اهمیت آن را درک کرد. باید از آنان در مقابل حکومت اسلامی دفاع کرد. دست را به کلاه خود گرفتن اشتباه است. حکومت اسلامی سرمایه به تدریج و یکی یکی سراغ دیگر کارگران رشته های تولیدی دیگر نیز خواهد آمد.
شرکت خانواده های کارگری در اعتراض و اعتصاب کارگران نیشکر هفت تپه اقدام فوق العاده به جا و درستی است و باید کارگران دیگر رشته های تولیدی و کار نیز برای احقاق حقوق خود آنان را شرکت دهند. مرد سالاری حاکم بر جامعه نباید مانع شرکت خانواده های کارگری در اعتراض و اعتصاب کارگران شود. خانواده کارگری یک واحد کارگری است که چوب استثمار و توحش بورژوا - اسلامی را یک جا میخورد.
در کنار این اقدام به جا و درست، ذکر چند نکته لازم است:
کارگر مسئول پائین بودن یا بالا بردن بهره وری، مسئول گرانی و تورم، مسئول پائین آمدن قیمت محصولات داخلی، بستن کارخانه، کمبود مواد خام و بهم خوردن نسبت عرضه و تقاضا و غیره و غیره نیست. برعکس، دولت و سرمایه داران همه اینها را بهانه میکنند تا آن را به جان دستمزد کارگر بیاندازند و او را به ریاضت کشی و کار بیشتر و مزد کمتر مجبور کنند. اینها مشکل دولت و سرمایه داران است خودشان بروند آن را حل کنند. مگر محصولی را که در پایان خط تولید بیرون میاید، تحویل کارگر میدهند؟ سرمایه کاری کرده است که کارگر تنها آن بخشی از تولید را از آن خود بداند که بصورت دستمزد به او تحویل میدهند، آنهم با وضعیتی که می بینید با هزار حیله از آن میزنند. دیر آن را پرداخت میکنند و بعضا ورشکستگی را بهانه میکنند و آن را اصلا پرداخت نمیکنند. همین که کارگر برای امرار معاش خود مجبور میشود، توان و نیروی جسمی خود را در اختیار دیگری قرار دهد محصول از خود بیگانگی بشر و ننگ بشر است. لذا دلسوزی کارگر برای موارد بالا و یا ارجاع کارگر به مافیای شکر که گویا با وارد آوردن شکر موجب نازل شدن قیمت شکر داخلی و در نتیجه بیکاری کارگر میشود، تنها مایه توهم کارگر به دولت و سرمایه داران و کارفرمایان میشود که از مصببین اصلی بیکاری و بی حقوقی و گرسنگی دادن به کارگر و فرزندان کارگران هستند. مگر منطق سرمایه چیزی جز این بوده است. مگر سرمایه همه جا جز با عرق و خون کارگر بارور شده است.
سرمایه با دولت و سرمایه دار و کارفرما و بوروکراسی و دستگاه سرکوبشان اکنون خود مافیای اصلی است. روزانه کرور کرور انسان از بی غذائی و بی داروئی و بی مسکنی و جنگ این ها جان خود را از دست میدهند. سرمایه صفی از کارگران را به نام "ارتش ذخیزه کار" بیرون خط تولید نگاه میدارد تا بخش شاغل آن را به جان هم بیاندازد و دستمزدها را پائین نگاهدارد. مافیا از این عیانتر! می بینند که کودکان کارگران گرسنگی میکشند، اما از دادن حقوق معوقه پدر یا مادران آنان خودداری میکنند! به جای آن باتوم و گاز اشک آور تحویلشان میدهند، در زندان را نشانشان میدهند یا نیروهای ویژه را جهت سرکوب بیشتر آنان فرامیخوانند. کافی است در کیسه گشاد یکی از اوباش مفت خور اسلامی را کمی تنگ تر کنند تا حقوقهای معوقه این کارگران را فورا پرداخت کنند.
کارگر مجبور است کار کند، میخواهد کار باشد و زندگی خود و فرزنداش را تامین کند. وقتی کار نیست، باید خواهان کار یا تامین زندگی و بیمه بیکاری مکفی برای خود باشد. دولت در قبال تامین زندگی روزانه کارگر مسئول است، یا کار و یا باید زندگی روزانه او را تامین کند. کارگر بیکار باید خرج دوا و درمان و ایاب و ذهابش نیز در مدت بیکاری توسط دولت پرداخت شود. کارگر بهای اینها را قبلا و هم اکنون دارد با خون خود پرداخت میکند! میگویند نیست و نمیشود؟ با هزار مثال ساده میشود ثابت کرد که برای مثال در ایران تا دلت بخواهد ثروت و امکانات تامین رفاه هست و میتوان در ایران برای 70 میلیون که سهل است برای چند برابر این جمعیت و در همه دوران برای کل ساکنین آن رفاه و زندگی شایسته انسان را تامین کرد. نظم حاکم اگر چنین کاری را نمیتواند، اگر قدرت دست کارگر و مردم و ما باشد، برای همه مردم ایران هرکس به اندازه نیازش را تامین خواهیم کرد. امکانات هست، زیاد هم هست، پرداخت حقوق معوقه و تامین بیمه بیکاری مکفی برای کارگر آماده به کار خیلی هم ساده است. اما آن را توی کیف سرمایه داران و گلوی آخوندها و کل دم و دستگاه جهنمی اسلامی میزیزند. باید آن را از گلوی آنان در آورد و آن را در میاوریم.
مساله فوری اکنون حمایت از خود کارگران نیشکرند. نباید آنان را تنها گذاشت، خسارت تنها گذاشتن آنان قبل از همه دامن طبقه کارگر را میگیرد. کارگران نیشکر هفت تپه به حمایت مردمی و سراسری کارگران و دیگر مردم معترض به جمهوری اسلامی نیاز دارند. باید به یاری آنان شتافت!