-- Logo ---->

فاشیسم اسلامی  و افغانیهای مقیم ایران

سعید آرمان

قریب به سه‌ میلیون پناهجوی افغانی مقیم ایران سه دهه است در زیر شدیدترین فشارها و تحقیرهای سیستماتیک دولتی و بعضا ناسیونالیسم و شوینیسم عظمت طلب ایرانی قرار گرفته‌ و برای تامین معاش و زندگی بخور و نمیر و تامین آینده‌ای برای خود و فرزندانشان مقاومت کرده‌اند. در این 30 سال از محدودیتهای شغلی گرفته‌ تا ممنوعیت ازدواج و مانع تراشی برای تحصیل کودکان و ممانعت از بزرگسالان برای تحصیلات عالی در دانشگاه‌ها تا دستگیری و دیپورت و انداختن پائین از ساختمانهای در حال تاسیس و عدم مداوا و پذیرش آنان در بیمارستانها صرفا بخاطر افغانی بودن و نداشتن هزینه‌ بیمارستان همه‌ و همه‌ از نعمات و برکات و ترحم اسلامی وحوش حاکم بر ایران بوده‌ که میلیونها انسان شریف افغانی را در ایران در بر گرفته‌ است. 

رژیم اسلامی در تحمیل این حقارت و زورگویی تنها نبوده‌ است و باید ناسیونالیسم گندیده‌ و عظمت طلب ایرانی و نهاد بین المللی "کمیساریای عالی سازمان ملل در امور پناهندگان" را اضافه کرد که با نشست های سه‌ جانبه‌ خود همراه‌ با نمایندگان دولتهای ایران و افغانستان و با "سخاوتمندی" تمام در اعطای مبلغ صد دلار آمریکایی و چند کیلو آرد در اخراج پناهندگان افغانی که‌ نام آن را "بازگشت داوطلبانه‌" گذاشته‌اند، سهم جدی داشتند.

سایت "تابناک" بتاریخ 26 اردیبهشت سال جاری به‌ نقل از "اداره کل امور اتباع و مهاجرین خارجی استانداری گیلان" از ممنوعیت سکونت و تردد اتباع افغانی از تاریخ اول تیر امسال در این استان خبر داده‌ است. در این اطلاعیه‌  به گزارش خبرنگار مهر در رشت، بر اساس اطلاعیه این اداره کل، تمام مدارک اقامتی و هویتی اتباع افغانی به جز دارندگان گذرنامه با پروانه اقامت معتبر از تاریخ مذکور فاقد اعتبار خواهد بود.

دراین اطلاعیه آمده است: "
بر اساس مصوبه کمیته دائمی اتباع بیگانه از تاریخ اول تیرسال جاری، گیلان جزء استانهای ممنوعه برای سکونت و تردد اتباع افغانی در نظر گرفته شده است از اینرو تمام اتباع افغانی مقیم گیلان باید قبل از موعد مقرر با هماهنگی این اداره کل، استان را ترک کنند". همین چند سطر محتوی فاشیستی اطلاعیه‌ استانداری گیلان را به‌ گویاترین شیوه‌ بیان میکند. برخورد نازیهای آلمان را در اذهان تداعی میکند. این اطلاعیه‌ در ادامه‌ به‌ مردم بابت هر گونه‌ همکاری با افغانیهای مقیم این استان اخطار میدهد و آنان را از دادن کار و اجاره‌ مسکن به افغانها منع میکند.
"به‌ موجب این اطلاعیه، مدیران صنوف به ‌ویژه بنگاه‌های معاملات ملکی، کارفرمایان و پیمانکاران مشاغل مختلف نیز باید با توجه به قطعی بودن ممنوعیت حضور اتباع افغانی در استان گیلان از انجام هرگونه معامله در خصوص رهن یا اجاره منزل و یا به کارگیری آنان در مشاغل گوناگون خودداری کنند". مقامات جمهوری اسلامی به‌ این شیوه‌ افغانیهای مقیم این استان را از حق حیات محروم و راهی برای زندگی کردن برایشان باقی نمیگذارند..

دراین اطلاعیه تاکید شده است: "
با توجه به اینکه تمام مدارک اقامتی و هویتی اتباع افغانی از تاریخ اول تیر ماه فاقد اعتبار است، بر همین اساس "هر گونه خدمات رسانی به اتباع موصوف باعث اخلال در امر بازگشت شده و به عنوان جرم تلقی می‌شود" که برابر مقرارت با افراد خاطی برخورد خواهد شد".

در اواخر سال گذشته‌ (دی ماه 1386 ) ‌ به گزارش سایت اینترنتی وزارت کشور ایران، به‌ نقل از تقی قائمی رئیس اتباع بیگانه‌ در وزارت کشور گفته شده‌‌ است که از این پس، قرار شده است مهاجرین فاقد مدرک قانونی، دستگیر شوند و به مدت پنج سال، در اردوگاه های اقامت اجباری نگهداری شوند.

رئیس اداره اتباع بیگانه ایران خاطر نشان کرد "اين اردوگاه ها شرايط زندان را خواهند داشت و به عنوان مجازات برای افرادی كه با ورود، اقامت و اشتغال غير قانونی، مرتكب تخلف شده اند، در نظر گرفته شده است".

رژیم جمهوری اسلامی ایران اینبار تعرض جدی تری را آغاز کرده‌‌ است و قصد یک جنگ تمام عیار با بالغ بر یک میلیون انسان کارکن و زحمتکش افغانی را در ایران دارد. انسانهایی که‌ قریب به 30 سال در این مملک جان کننده‌اند و در بنا کردن این جامعه‌ سهم جدی داشته‌اند و توسط سرمایه‌داران انگل این جامعه‌ و دولتشان به ظالمانه‌ترین شیوه‌ استثمار شده‌اند و میشوند. برای آنها امکاناتی برای زندگی کردن در زادگاهشان باقی نمانده‌ است و راهی برای بازگشت و سرپناهی برای زیستن ندارند. نسل دوم از این انسانها خاطره‌ و تعلقی به جامعه‌ای که‌ به‌ زور به‌ آن برگردانده‌ میشوند، ندارند و چرا و به چه‌ دلیلی باید برگردانده‌ شوند؟ این سیاست در حالی تدوین میشود که مقامات افغانی خود اذعان کرده‌اند که قادر به تامین مسکن کمتر از بیست درصد از پناهجویان دیپورت شده‌ به این کشور بوده‌اند. آنهم با چه‌ استانداردی به این بیست درصد کمک شده‌ است، خود جای بحث است..

باید مانع این تعرض فاشیستی به افغانیهای مقیم ایران شد. باید دولت ایران را ناچار به احترام گذاشتن به حق حیات برای آنان و برسمیت شناختن حق شهروندی کامل و تامین مسکن، کار و بهداشت و تحصیل برای تمامی افغانیهای مقیم ایران، کرد.

مردم ایران بویژه‌ مردم استان گیلان در بوته‌ آزمایش قرار گرفته‌اند.  آیا اجازه‌ عملی شدن این طرح بغایت نژادپرستانه‌ و فاشیستی میدهند، یا در تقابل آن و دفاع از همنوعان خود دوش بدوش آنان میایستند؟

کارگران آگاه‌ رسالتی بر دوششان افتاده‌ است که آیا در این صورت مسئله‌ که‌ رژیم "کارگر افغانی را عامل بیکاری کارگر ایرانی معرفی میکند"، را پذیرفته‌ است و ناظر تحقیر هم طبقه‌ایهایشان خواهند بود؟ یا در مقابل این سیاست ارتجاعی خواهند ایستاد و از حرمت انسانی و حق حیات این انسانهای کارکن و شریف جامعه‌، دفاع خواهند کرد؟!

آیا کمونیستهای آگاه‌ و متشکل و انسانهای آزادیخواه و برابری طلب در مقابل این تعرض افسارگسیخته‌ لب به اعتراض خواهند گشود و همراه با مردم و طبقه‌ کارگر دوش بدوش کارگران افغانی و سایر افغانیهای مقیم ایران این سیاست فاشیستی را پس خواهند زد؟ امیدوارم پاسخ این سوالات مثبت باشد و لازم است با یک مبارزه‌ همه‌ جانبه‌ در داخل و خارج ایران جواب بگیرد.

جدالی سرنوشت ساز برای بالغ بر یک میلیون افغانی مقیم ایران آغاز شده‌ است. فرصتی کوتاه‌ در پیش داریم و باید به‌ مکانیسم های چگونگی پیشبرد این نبرد دست ببریم. مردم ایران و ایرانیان آزادیخواه مقیم خارج را به این نبرد فرا بخوانیم. این که‌ آیا میتوانیم در این جدال فائق آئیم به‌ تلاش آگاهانه‌ و سازمانگرانه‌ و همه‌ جانبه‌ ما از خود کارگران و مردم افغانی داخل و خارج تا کارگران و کمونیستهای مقیم ایران و خارج کشور گره‌ خورده‌ است.