-- Logo ---->

 

کنگره سوم حزب حکمتیست از نگاه چند نماینده

 

 اكتبر: به نظر شما کنگره چه جایگاهی در فعالیتهای حزب خواهد داشت؟

آرش حسيني : قبل از اینکه سوال  شما را پاسخ دهم جا دارد احساس واقعی خود را از اینکه برای اولین بار در کنگره اي کمونیستی و در بین رفقایی که از بهترین کمونیستهای این جامعه میباشند، کسانی که هر یک تاریخ 30 سال مبارزه و رهبری جنبشهای مختلف اجتماعی را در ایران و کردستان  داشته اند ابراز نمایم. باعث خرسندی من بود که این کنگره در پر تلاطم ترین شرایط سیاسی و اقتصادی ایران و جهان برگزار شد و کنگره سعی کرد حزب را متوجه این مسئله کند، به عنوان تنها جریان جدی و مصمم و دخالتگر در وضغیت حاضر ميتواند چه نقشی در رهبری و سازماندهی طبقه کارگر ایفا کند . یکی دیگر از جنبه هایی که در کنگره مورد بحث قرار گرفت بحران ومعضلات و موانع تحمیلی بر سر راه جنبش طبقه کارگر بود که در بررسی و موقعیت طبقه کارگر و موانع و مصافهای پیش روی این جنبش بحثهای مختلفی ارائه شد و به نتایج مفیدی دست یافتیم .

 

اكتبر: چه نکات مهمی را در باره و در مورد جایگاه کنگره 3 حزب میخواهید به همه کمونیستها و بویژه حکمتیستها در کرذستان بگویید ؟

آرش حسيني : با توجه به شرایطی که سرمایه داری هار و عریان در ایران بر روی طبقه کارگر و جامعه ایران تحمیل کرده ما شاهد دور جدیدی از تحرکات سیاسی و توده ای ، دور جدیدی از تحزب در ایران شده ایم ، در واقع این شرایط به انرژی همه ما ، به قابلیت تک تک ما و کمک تک تک ما احتیاج دارد این کنگره باید این روحیه عمومی جامعه را در خود وفق دهد و در عین حال انتظار از حزب را بیان میکند . این کنگره باید اول ماه مه امسال را نمایندگی کند ، باید مبارزه  کارگران و معلمان را نمایندگی کند ، باید سیزده آذرهای با شکوه را در سرتاسر دانشگاههای ایران نمایندگی کند  و گارد آزادی را به عنوان بازوی  مسلح در ذفاع از این دست آوردها و تقویت آن و هرچه بیشتر در سطح جامعه گسترش دهیم .

 

اکتبر:چه نکا ت مهمی را در باره و در مورد جایگاه کنگره 3 حزب میخواهید به همه کمونیستها و بویژه حکمتیستها در کردستان بگویید؟

سالار کرداری:

به  نظر من  این کنگره به نوعی اثبات حقَانیت جنبش کمونیستی /حکمتیستی  در همه ابعاد بود . این کنگره با انگشت گذاشتن بر روی نقاط ضعف به صورتی واقع بینانه وعینی تمام تلاشش را به کار گرفت که  عملی ترین بدیل را برای ادامه کار با کمترین ضعف ارائه دهد. در این حال بُعد وسیع کاری و گستردگی سازمان های تشکیلاتی  مقداری اغفال در زمینه هایی به  وجود آورده بود که در این کنگره به درستی تاکید به کار هماهنگ در میان لای لای این حزب کمونیستی  شد. این کنگره  برای رفقایمان در ایران و در کردستان   باید به مثابه ی تایید بیشتر بر کار روتین و موضع مستحکم در قبال تعرض های رژیم جانی ,  و ارتجاع قومی، مذهبی و ناسیونالیستی باشد که هر روز حمله ی تازه ای را به معیشت مردم محروم و در راس آن طبقه ی کارگر وقشر زحمت کش جامعه انجام می دهند . در آخر  باید بگویم کنگره3 حزب حکمتیست را یک هدیه ی نوروزی بدانیم و با افتخار اعلام میکنم اگر ما چنین حزب و عملکردی را در گذشته میداشتیم ،چه بسا  که انقلاب 57  راهی   متفاوت می پیمود .برگزاری موفقیت آمیز  این کنگره رابه تمام کمونیستها وطبقه ی کارگر ایران و علی الخصوص کردستان تبریک بگویم .

اکتبر:به نظر شما کنگره چه جایگاهی در فعالیتهای حزب خواهد داشت؟

سالار کرداری:در مورد کنگره که بدیهی است عالی ترین مرجع حزبی است باید بگویم در حزب ما شرکت کم نظیر رفقا در زمینه های مختلفِ  بحث  چهره ی دیگری را به کنگره بخشیده بود  که هرچند جای رفقای داخل در آن خالی بود با این وجود باز آکنده از شور کمونیستی بود. کنگره باید به بررسی کارنامه ی ما قبل از کنگره ی سا بق بپردازد و اهم فعالیت های خود را رو به آینده کانالیزه و روشن نماید. درمسائل مختلف کارگری ،زنان ، جوانان ، دانشجویی وسیاسی  با  ارایه ی آلتر ناتیو درست به فعالین و اعضا  خود بتواند افق روشنی را در زمینه مبارزاتی به آنها بدهد. کنگره جریان های فکری وعملی حزب را شکل ونظم می بخشد و همچنین اهم فعالیت های پیش  رو را روتین و زمینی میکند

 

اکتبر: چه نکا ت مهمی را در باره و در مورد جایگاه کنگره 3 حزب میخواهید به همه کمونیستها و بویژه حکمتیستها در کردستان بگویید؟

اسماعیل ویسی:

 قبل از هر چیز برگزاری موفقیت آمیز کنگره سوم را به طبقه  کارگر، رهبران عملی توده ای و اجتماعی، کارگران وفعالین کمونیست و تمامی انسانهای آزادیخواه و برابری طلب در سراسر ایران و کردستان تبریک میگویم. تاکید میکنم که در مدت زمان کنگره جای خالی و حضوردخالتگرانه شان در تمامی مباحثات احساس میشد.  امید هست که همگی دوش بدوش هم بتوانیم با برداشتن گامهای اساسی و روشن، واقعبینانه و هدفمند که از ویژه گی های  متدلوژی کمونیسم دخالتگرانه مارکس- حکمت است، مسایل مهم و مطرح در کنگره را در پراتیکمان دنبال کنیم. مبانی فکری ، سیاسی و فعالتی حزب حکمتیست همچنان بر این مبنی و در پرتو مباحثات مهم کنگره امیدوارم دنبال شود و با تلاش هماهنگ و سازمانیافته در گام اولیه برای سرنگونی حکومت اسلامی سرمایه داری و کل نظام و سیستم سرمایه داری و سازماندهی انقلاب اجتماعی طبقه کارگر که حزب ما برای انجام این امر مهم اجتماعی تشکیل شده تلاش کنیم و جهانی را از  منجلاب ضد انسانی نظام سرمایه داری نجات بدهیم!

شرکت کنندگان در کنگره با دخالتگرهای پیگیرانه خود تا آنجائی که ممکن بود، توقعات سیاسی فعالین کمونیست و کارگری و برابری طلب و آزادیخواهی را بر آورده کرده، و منعکس کننده توقعات شان در کنگره بودند. 

 کنگره سوم چون کنگره های پیشین کنگره ای روتین و نرمال بود. هر چند در شرایطی ویژه موقعیت اقتصادی- سیاسی در ابعاد جهانی و منطقه ای و جامعه ایران بود. که بنوعی رنگ و بوی خود را به کنگره و  مباحثات آن بمثابه حزبی سیاسی- اجتماعی که گریز ناپذیر هست، زده بود. حزبی که میکوشد با شناخت واقعی از موقعیت کنونی و تشخیص مؤلفه های مثبت و منفی و موانع سر راه پیشروی های آتی اش را بطور هدفمند تضمین کند و توقعات واقعی را در پیش پای خود و جامعه و فعالین جبش کمونیستی کارگری قرار بدهد.

 بر این اساس کنگره گزارش های مربوطه را  مورد ارزیابی و بررسی همه جانبه قرار داد و بر نکات مثبت و منفی فعالیتهای دوره گذشته و موقعیت کنونی حزب که بطور غیر قابل انکاری در صحنه سیاست جامعه ایران قرار دارد و یکی از مطرح ترین احزاب سیاسی و بنوعی وجودش تداعی کننده عروج جنبش آزادیخواهی و برابری طلبی میباشد،تاکید نمود. وبا چشم دوختن به واقغیت تلخ که ویژه متد لوژی حکمتیسم میباشد برمشکلات واقعی از لحاظ سبک کاری، ضعیف بودن حزب و حزبیت و بنوعی جنبشی عمل کردن، کم نفوذ بودن حزب در جنبش کارگری و بخصوص در میان کارگران کمونیست و رادیکال سوسیالسیت و سنگینی کردن شائبه های انقلابیگری ضد رژیمی گری، در پراتیک دوره گذشته با جسارت انگشت گذاشت. و با برسمیت شناختن این موانع بمثابه حزبی که لازم هست در صفوف خود آمادگی لازم را بوجود آورد تا در این شرایط فلاکت بار جهانی که، ممکن هست تلاطمات اجتماعی کور و غیر هدفمند در حامعه ایران رخ بدهد را به حرکات هدفمند و سازمان یافته مبدل و در مسیر واقعی هدایت و رهبری کند، آفریننده فرصتها، توقعات و جهت های عملی و سیاسی آتی حزب در دنیای واقعی و در پاسخگوئی به وضعیت مبارزه کمونیستی مان شد.

 اساس روح مباحثات و سیاستهای کنگره در زمینه های متفاوت سیاسی، اقصادی، اجتماعی و فرهنگی بر اساس مبانی فکری ای حزب حکمتیست یعنی  کمونیسم دخالتگر مارکس – حکمت  " ایحاد تغییرات مثبت در زندگی مادی مردم در جامعه ایران از رفرم تا انقلاب " بود که  با دخالتگری فعالانه برای ایجاد تغییر در جزئی ترین تا اساسی ترین مسایل مادی در زندگی مردم در جامعه ایران و کردستان و مبدل شدن به " حزبی مقتدر کمونیستی توده ای و اجتماعی " و متشکل کننده قطب چپ در جامعه و برای تصرف قدرت سیاسی بود. که در غیر ازاین موقعیت، ارتجاع از هر نوعش " ملی، قومی و مذهبی " نتواند خدشه ای به حق و حقوق مردم وارد و تحمیل کند!  تداعی شدن آن در جهت و سیاست و نتایج پراتیکی ای که بطور ویژه در این کنگره اتخاذ گردید، میباشد و لازم هست برای مادیت بخشیدن بدان که نیروی همگی مان را طلب میکند، گام برداریم.

 یطور مشخص دستیابی به این اهداف انسانی در جامعه محتاج نیروی سازمان یافته ما میباشد و لازم است حول پرچم حزب  متشکل شد و سازمان حزب سازمان این مبارزه جنبش و طبقه ما باشد. این توقعی از خود ما و از تمامی انسانهای آزدیخواه و برابری طلب، رهبران کارگری و توده ای در جنبش کارگری است که  برای خلاصی از حاکمیت سرمایه داران و سرکوب آنها مبارزه میکنند.

 برای رسیدن به این هدف انسانی، لازم است رهبران عملی کارگری و توده ای شبکه های محافل خود را بهم ببافند  و برای ایجاد تشکلهای کارگری و توده ای در ابعاد سراسری و دامن زدن به جنبش مطالباتی و اعتراضی و اتحاد وهمبستگی در محیط کار و در اتکا به چنبش مجمع عمومی و همچینی اتحاد مابین کارگر شاغل و بیکار برای اتحاد کارگری علیه بیکاری را سازماندهی کنند.

جوانان و انسانهای آزادیخواه و برابری طلب در کردستان واحدهای گارد آزادی را در هیبت کانونهای متفاوت و متونعی که دارند تشکیل بدهند و کنترل جو  و فضای زندگی . محیط کار  خود را بدست گیرند.

این ما را امکانپذیر میکند تا بتوانیم محیط  کار و زندگی شایسته و انسانی را مادیت بخشیم. از نظر ما این ممکن و امکان پذیر هست و لازمه آن وجود  حزبی قدرتمند و حکمتیست هایی که این را پراتیک کنند است. این نکا ت مهم من در مورد کنگره برای همه این رفقا است.

 

اکتبر: به نظر شما کنگره چه جایگاهی در فعالیتهای حزب خواهد داشت؟

 

اسماعیل ویسی: بنوعی در جواب سوال قبلی بطور مستتر و کلی به جایگاه کنگره در فعالیتهای حزب اشاره کرد ه ام. و بطور موجز تاکید میکنم که  کنگره سوم در پاسخگویی به وضعیت  مبارزه و ارائه خط و جهت کمونیستی کارگری موفق بود.  زیرا دنیا و جامعه ایران هم تغییرات زیادی کرده است و بر این اساس روند مبارزات و رودرروئی ها ی اجتماعی جنبه طبقاتی پر رنگتری بخود گرفته است. و در ایران نیز پولاریزاسیون طبقاتی در ابعاد اجتماعی و در مبارزات روزمره پر رنگتر شده و آن جنبه عمومی و همه با هم کم رنگتر شده است و بر این روند، میرود تا طبقه کارگر بطور خاص و اقشار تهی دست بیشتر از همیشه در تحت سلطه حاکمان سرمایه دار در شرایط دشوار تری از هر لحاظ قرار بگیرند.  کنگره توانست این شرایط و واقعیت عینی را ببیند و سیاست و جهت درست در این جدال و مبارزه کارگران و کمونیستها بر علیه نظم حاکم سرمایه داران را برای پراتیک آتی حزب از ان اتخاذ کند چیزی که باید برای حزب و جنبش ما بدیهی و پایه ای باشد.

 

 اما درچنین  شرایط و موقعیتی که جنبش کمونیستی در دنیا و ایران نیز درآن قرار گرفته است و تا حدی تحت تاثیرجنبشهای ناسیونالیستی و پوپولیستی مدرن وانقلاب همگانی قرار گرفته است، باید شفافیت بسیار بیشتری به تئوری و پراتیک کمونیستی دخالتگرانه مارکس داده شود. شفافیت بمراتب بیشتری بطور هدفمند باید به پراتیک کمونیستی و مشغله ها و اولویتهای یک حزب کمونیستی و رهبریش داده شود. کاری که در کنگره سوم در مبحث " بررسی وضعیت کمونیستی در ایران " توسط کوروش مدرسی، انجام  گرفت. شفافیتی بیشتربر خط و جهت کمونیستی کارگری و فعالتهای آتی حزب قرار داد.

 

اكتبر: به نظر شما کنگره چه جایگاهی در فعالیتهای حزب خواهد داشت؟

 سهند حسيني : از نظر من دو مسئله اهمیت ویژه به کنگره سوم حزب ما میداد ، یکی اینکه ما در یک مقطع حساس  تاریخی که سرمایه داری چه در ایران و چه در سطح جهان با بیسابقه ترین بحرانهای  ادواریش گریبانگیر شده و این دخالت موثر حزب حکمتیست را به عنوان تنها جریان سوسیالیستی و مارکسیستی ، هم از نظر برخورد تئوریک و فکری به این مسئله و هم از نظر یک انتخاب سیاسی پراتیکال که موقعیت جنبش سوسیالیستی و کارگری را بهترنماید ، میطلبد .دوم اینکه در این چند روز، مباحث مهم و حیاتی مانند موقعیت جنبش کارگری ، اوضاع سیاسی ایران وموقعیت جنبش کمونیستی و همچنین موقعیت حزب در کردستان و اولویتهای حزب مورد بررسی و تبادل نظر جدی حاضرین قرار گرفت که در طی این مباحثات کنگره به نتایج مهم و قابل توجهی دست یافت که از نظر من تاکید بر دخالت موثر و جدی تر در جنبش کارگری و تقویت و سازماندهی جنبش و سنت سوسیالیستی درون این طبقه جزو مهم ترینهایش بود .

  

اكتبر: چه نکات مهمی را در باره و در مورد جایگاه کنگره 3 حزب میخواهید به همه کمونیستها و بویژه حکمتیستها در کرذستان بگویید ؟

 سهند حسيني : در مورد سوال دوم میتوانم اینطوری جواب بدهم که اگر میخواهیم پرچم آزادیخواهی و برابری طلبی بر افراشته تر باشد ، اگر میخواهیم صف کمونیسم و جنبشش منسجم تر و قویتر شود ، اگر همچنان میخواهیم نماد کمونیسم و آزادیخواهی ماگزیماليست در جامعه باشیم ، اگر دغدغه مان تقویت جنبش سوسیالیستی درون جنبش کارگری است و همزمان مبارزه مان برای اتحاد و متشکل کردن این طبقه است و اگر میخواهیم گارد آزادی به آن تجسم واقعیش برسد باید حزب حکمتیست و سیاستهایش را به مثابه تنها اهرم و ابزار برای متحقق کرن این انتظارات ، در دسترس مردم ستمکش و طبقه کارگر مزدبگیر قرار دهیم .  این تنها از طریق کار و فعالیت تنگاتنگ ما و شما فعالین و رهبران کمونیست و حکمتیست قابل تحقق است و بیشتر از همه روی دست شما فعالین و کادرهای داخل سنگینی میکند . پس باید با هم این وظیفه را از مردم و طبقه کارگر دریغ نكنيم . به نظرم این نکاتی بود که کنگره هم روی آنها تاکید گذاشت .

 

اكتبر:  به نظر شما کنگره 3 حزب چه جایگاهی داشت؟

 اسد گلچيني : به نظر من کنگره مهمی بود بویژه از این لحاظ که حزب حکمتیست در یکسال گذشته و در فاصله بین کنگره دو و سه،سهم مهمی در یک مبارزه کمونیستی در جامعه داشت. کشمکش و جدال مهم کارگر و دانشجو و زن و مردم ستمدیده در ایران در جریان بود، حزب ما یکی از مطرح ترین جریانات سیاسی در این کشمکش ها در یکسال و نیم گذشته  بوده است. دوستان ما این را میبینند و مخالفان و دشمنان هم از زاویه خودشان این را کتمان نمی کنند. خود ما باید همه این واقعیت را ببینیم و بدانیم که حزب و رهبریش سهم مهمی در دادن افق روشن برای امید به مبارزه ای آزادیخواهانه و کمونیستی و مستقل داشت بویژه آنگاه که بسیاری امیدشان را به حمله آمریکا برای هر تغییری در ایران میدیدند و آنگاه که رژیم اسلامی با همه توان به سرکوب مبارزات دانشجویی پرداخت و وقتی امروز همه آن صحنه ها را نگاه میکنیم یک حزب سربلند و مفتخر به آنچه انجام داد را میبینیم.

 ماشین سرکوب یکبار دیگر و بسیار گسترده تر  هر صدای آزادیخواهی و هر مبارز و رهبری و تشکیلات ها و تجمع هایشان را نشانه گرفته بود، در چنیین وضعیتی مبارزات وسیعی بویژه از طرف  جنبش آزادیخواهی و برابری طلبی از دانشگاه به مقابله برخواست و کشمکشی بسیار گسترده شروع شد. 70 زندانی اساسا از فعالین ورهبران این جریان زندانی شدند. مبارزه ای نسبتا همه گیر در ایران و خارج کشور شروع شد و توانست زندانیانش را از چنگ آنها دربیاورد. مبارزه برای آزادی زندانیان به این محدود نبود، بمارزه برعلیه اعدام به این محدود نبود و نه به اعدام در مقابل این افسارگسختگی در شهرهای کردستان برافراشته شد، دانشگاه ها و کردستان در این کشمکش نقش مهمی داشتند و سرکوب اینها برای رژیم به معنای آرامشی دیگر برایشان بود، در این فاصله و در یکسال گذشته در همه عرصه های دیگر این کشمکش ادامه داشته است، حزب در همه بخشهایش درگیر بود. سالی بسیار دشوار برای هر رزمنده و مبارزی و سالی پر مشقت تر برای کارگران، رهبران و مبارزاتشان  در ایران و کلا برای همه  ستمدیدگان سالی بسیار دشوار تر بود. شرایطی که از سر گذراندیم و اوضاعی که در آن هستیم  در کنگره مورد توجه بود.

 

اكتبر:  چه نکا ت مهمی را در باره و در مورد جایگاه کنگره 3 حزب میخواهید به همه کمونیستها و بویژه حکمتیستها در کردستان بگویید؟

 اسد گلچيني : به همه آنها خواهم گفت که جای شما در کنگره خالی بود و اما در کنار تصمیمات و بحثهای مهم، همه شما بخشی از نقشه و تصویر ما بودید و به این اعتبار کنگره آنها را در کنار خود داشت. شرایط باز هم اجازه نداد تا ده ها کمونیست رزمنده در کنگره شرکت داشته باشند. کنگره تا جایی که توانست و مجاز بود آنها را نمایندگی کرد. کنگره نقش مهم و تعیین کننده این رفقا را در حیات و زندگی حزب میشناسد و آینده این حزب و مبارزه اش بدون آنها در چنین سطحی ممکن نمیبود و بخش مهمی از فعالیت آتی و تحقق تصمیات و سیاسته ای حزب بعد از کنگره هم به نحوه کار و تلاش آنها بستگی دارد. کنگره پیام مهمی در همین رابطه و نقش و جایگاه همه این رفقا داشت.

نکات مهمی به نظر من هست که باید اضافه کرد که به آنها اشاره میکنم:

1- افق و سیاست کمونیستی و حکمتیستی حزب و فعالیت همه بخشهای آن، توانست این جایگاه امروز را برای حزب در میان کمونیستها و  در مبارزه با رژیم سرمایه داری و سرکوب اسلامی ایجاد کند. این سیاست ها را باید بیشتر شناخت، بیشتر شناساند،به همه کمونیستهایی که تاکنون راه حل درستی برای مبارزاتشان پیدا نکرده اند باید گفت و آنها را باید متقاعد کرد که بدون حزبی کمونیست با سیاستهای کارگری و میلیتانت همچون حزب حکمتیست، که میتواند برای گرفتن قدرت خیز بردارد، بدون حزبی که معطوف به طبقه کارگر است و در میان رهبران و فعالین این طبقه میخواهد و قادر است با نفوذ باشد، نمیتوان قدمی مهم پیش رفت. حزب ما با افق و سیاستهای روشنش در این سالها توانسته است مایه امید شود. این را باید به واقعیتی اجتماعی تر در میان طبقه کارگر ، رهبران کارگری و فعالین ورهبران کمونیست و چپ در همه عرصه های مبارزه تبدیل کنیم و حزب  نه تنها مایه امید و دارای سیاست های کمونیستی، بلکه ابزار و سازمان کمونیستها برای رهبری این مبارزه باشد.  برای این امر ما و بویژه رهبری و همه کادرهای حزب در همه جا وظیفه ای مهم در پیشبرد این مبارزه و تلاش بعهده دارند. شرایط پیچیده تر و دشوارتر است، نیرو و انرژیمان را باید موثرتر از همیشه و بدور از هر نوع پراکنده کاری و خرده کاری معطوف تقویت و سازمان دادن این امر مهم بکنیم. این کاری است که نه تنها بعهده رهبری بلکه تک تک کادرهای حزب در هر جا که هستند قرار دارد.

 

2- اوضاع در ایران تحت تاثیر بحران بزرگ اقتصادی ناشی از وجود نظام سرمایه داری هم اکنون و در آینده ای نه چندان دور به احتمال زیاد متحول میشود.30 سال تحمیل فلاکت و فقر و استثمار شدید و ناامنی مفرط برای کارگران و مردم ستمدیده، 30 سال سرکوب و ایجاد جهنمی برای سرپا نگاه داشتن این نظم برای سرمایه داران و ارتجاع قرون وسطایی در چنین وضعیتی که بوجود آمده است نمیتواند ادامه داشته باشد و جامعه عمیقا معترض است و دنبال راه حل است، طبقه کارگر و حزب کمونیستی اش یا باید برای بدست گرفتن سرنوشت جامعه نقشه بریزند  و یا باز هم  در چنین شرایطی سرکوب شده به زندگی بمراتب بدتری ادامه بدهند. سردرگمی و ابهامات بسیاربیشتری از بیرون و حتی از دئرن خود ما ممکن است در برابر ما قرار بگیرد. راه حل کنگره تاکید بر تصمیم و کار همیشگی ما برای سازماندهی این مبارزه و بدست گرفتن قدرت سیاسی بود و باز این جنبش کمونیستی است که در صورت اتکا به قدرت خود میتواند راه حلش را برای انتخاب در جامعه جلو بگذارد.

باید تاکید کرد که جنبش کمونیستی و چپ در ایران به این دلیل نتوانسته است جایگاه مهمی در مبارزه طبقه کارگر برای آزادی جامعه از شر سرمایه داری و نظم ارتجاعیش داشته باشد که دنباله رو دیگر افق ها و سیاستهای غیر کارگری و غیر کمونیستی  بوده است. سرکوب و خفقان اگر یک طرف جدی مساله است، بی تفاوتی و نداشتن افق و تصویر درست از یک مبارزه کمونیستی معطوف به سازماندهی کارگران و طبقه کارگر طرف دیگر مساله است.کنگره روشنتر از همیشه بر این واقعیت انگشت گذاشت و بیشتر از همیشه حزب و جنبش کمونیستی و چپ را که اتفاقا بدلیل موقعیت خوب و سمپاتی وسیع و خوشنامی میتواند مایه امید و قدرت باشد را موضوع تغییراتی  مهمتر در این زمینه کرد. در این زمینه لازم است و میتوان در فرصت های دیگری با همه رفقای کمونیست بحثهایمان را داشته باشیم.

ما باید کمونیسم را به پایه مادی اش یعنی طبقه کارگر مرتبط کنیم. بهر اندازه که در این کار شکاف بیشتری ایجاد شده است را باید متوجه شده و کارگران، رهبرانشان، فعالین کارگری و کمونیستها را به این مساله باز گردانیم و این کاری است که باید ما برای آن در ابعاد بیشتری دست به کار شویم.

 در کردستان که این را خیلی روشن میشود دید.نگاه کنید به کومه له امروز و کومه له  دیروز، نگاه کنید و ببینید فاصله بین حزبی که حزب کارگر و زحمتکش در کردستان بود با حزب دمکرات که نماینده و حافظ بورژوا هاست چه فاصله ای باقی مانده است؟ همه شاخه های کومه له را ببینید از آنهایی که تحت این نام کومه له ای که کمونیست بود، پرچم ناسیونالیستی برافراشته اند، آنهایی را ببینید که اعلام کرده اند سوسیالیسم  نامربوط و دور از واقعیت امروز زندگی کارگر است، تا آنهایی که امیدشان را به نئوتوده ای ها بسته اند تا افقی برایشان بیاورند،  همین مساله سرنوشت کمونیسم و مبارزه کمونیستی و کارگری را تحت تاثیر قرار داده است و همچنان ادامه دارد ، ما توانسته ایم کمونیسم کارگر و افق و سیاستهایش را در دسترس قرار بدهیم اما هنوز سازمان این ادعا نیستیم و امکانات و ملزومات دسترسی به جامعه را هم نداریم. کومه له در کردستان دیگر بستری برای کمونیسم نیست منتهی تصور و برداشت بخش وسیعی هنوز چنین است. این را باید با حضور در فعالیت کمونیستی و کارگری در همه عرصه های نبرد چه با بورژوازی حاکم و چه با برداشت های بورژوایی و ناسیونالیستی از کمونیسم  نشان بدهیم. این را باید خود ما تضمین کنیم و کارگران و جنبش کمونیستی لمس کنند،زنان و جوانان انقلابی برای گره زدن مبارزه اشان این را باید لمس کنند و حزب حکمتیست را تشکیلاتی متناسب در مبارزه برای تحقق خواستهایشان بیابند. این موقعیتی است که باید برای تغییر آن تلاش بسیار زیادی بکنیم و در جامعه باید ریشه دار تر بشویم و جنبش کمونیستی و چپ در کردستان بتواند با حکمتیست ها چفت شود.

3-  چه ما حکمتیستها و دیگر فعالین کمونیست و چپ در کردستان مبارزاتشان بشدت پراکنده است. در بسیاری موارد و نااگاهانه دنباله رو جریانات ناسیونالیست و پوپولیست هستند. سازمان نداریم و هر کس و جمعی با ابتکارات و توان خود سخت در تلاشند در حالی که ایجاد هر واحدی از چند کمونیست باید بتواند مظهر قدرت کارگر و آزادیخواهی و کمونیسم در تقابل با قدرت سرمایه داری و انواع گرایشات ارتجاعی و ضد مردمی  باشد. در هر کارخانه و کارگاه و محلی باید اینگونه باشد و مظهر تغییر شرایط و و ضعیت به نفع آزادیخواهی و برابری طلبی باشد، ما بار دیگر نقش متحد کننده کارگران در ارتباط با تغییر برای زندگی را باید شکوفا کنیم. اینها باید همه ما را متوجه کند که در جایگاه مناسبی نیستیم وقتی به وضعیت و شرایط کار و یورش سرمایه دار و رژیمش به کارگران و ستمدیدگان نگاه میکنیم. وضعیت مبارزه طبقاتی کارگر در برابر سرمایه دار نه تنها در ایران بلکه در جهان، امروزه بیش از هر چیز به حضور شفاف و سازمانیافته کمونیسم مارکس و منصور حکمت نیاز دارد. حزب حکمتیست با سیاستها ی تاکنونیش این را نشان داده است که میتواند و در حالی که همه سازمانهای سیاسی  در کردستان در برابر شرایطی که برای کارگران و مردم ستمدیده بوجود آمده است بیشتر از همیشه دنبال منافع طبقاتی خود هستند، کنگره سوم حزب همه تشکیلات و کادرهای حکمتیست در کردستان را فرا خواند که با افق کارگری و کمونیستی هر چه بیشتر مسلح شده و سازمان و تشکیلات مرتبط به این مبارزات را داشته باشند که بدون این نمیتوان هیچ مقابله جدی را پیش برد. کنگره، کمیته کردستان و همه تشکیلات را فرا خواند که با اتکا به همه نیرو و توان کمونیستهای 3 دهه اخیر و نسل جوان حکمتیست ها سازمان این مبارزه را ایجاد کنند و این سرمایه عظیم کمونیستی را باید بیش از بیش متوجه بود.

 و بالاخره باید اضافه کنم که

 ما باید گادر آزادی را دقیقا در ادامه این چنین سیاستها و مبارزه ای که حزب و طبقه کارگر و جنبش کمونیستی نیاز دارد  سازمان بدهیم. سازمان مسلح با حفظ ظاهر در شرایط کنونی برای ما حیاتی است، حفظ دسترسی رهبران حزب در میان مردم حیاتی است و این توان حزب و کارگران و کمونیستها را برای هر نوع مقابله ای با رژیم و ارتجاع بالا خواهد برد. اما سازمان گارد نمیتواند و نباید به این محدود شود.  این سازمان ، سازمانی باید بشود به وسعت مبارزه ای توده ای، اجتماعی و ملیتانتی که وجود دارد. باید ابزار مبارزه و تغییر محیط زندگی و کار ما از ارتجاع و سرکوب و استبداد باشد.گارد آزادی  مهمترین و موثرترین سازمان هاست که  برای جنبش کمونیستی و طبقه کارگر ابزار قدرتمند شدن است و ما بدون آن قادر به سازماندهی همه جانبه مبارزه ای که داریم و همینطور  پیشروی در مبارزاتمان نخواهیم شد. تثبیت و بکار انداختن هر چه قدرتمند تر این سازمان کار ماست.