-- Logo ---->

در باره کارهای روتین  یک واحد گارد آزادی

 اسد گلچینی

 سوالی که در حال حاضر برخی از دست اندرکاران فعالیت در گارد آزادی با آن روبرو هستند این است که چه تفاوتی بین کار روتین تشکیلات حزب ، با واحد های گارد ازادی هست؟  در واقع کار واحد های گارد  دقیقا" چیست؟

 ابتدا یک توضیح عمومی و در ادامه ارائه لیست مواردی از کار های واحد های گارد که باید کاملترشود وبیشتربه تشریح جزئیات پرداخت  و با ابتکارات مختلف رفقای مسئول در کمیته کردستان و فرماندهان و رفقای واحد های گارد هر چه بیشتر به فعالیتهای مشخص تری برسد و همینطور همه مبارزین علاقمند به گارد حول این فعالیتها در واحد های جدید گارد آزادی سازمان داده شوند.

  سازمان گارد همانطور که از نامش پیداست، نیروی مسلحی است که وجود دارد. این نیروی زنده  مانند هر موجود دیگری در حال رشد و تغییر است.رشد آن دقیقا در گرو فعالیتی است که تشکیلات کردستان در شهروروستاها برای گسترش سازمان آن انجام میدهد.این کار در جریان است و قدم به قدم موانع پیش رو را باید شناخت، شکافت و یکدست تر به این فعالیتها پرداخت. بخشی از این کار  تبلیغ و توضیح  وظایف و فعالیتهای گارد است تا هر جمع و هر کسی که میتواند این کارها را انجام دهد بتواند به آن بپیوندد.

گارد آزادی سازمان مسلح ما و مردم مبارز برای پیشبرد مبارزه ماست. سازمان و ابزاری برای ما و مردم مبارز است تا با این وسیله مقاومت و تعرض خود را به جمهوری اسلامی و دیگر دشمنان آزادی و برابری انجام دهند. گارد آزادی نیروی مسلحی است که در محل کار و زندگی ماست. در حال حاضر نمیتواند تماما مسلح باشد، ولی هر لحظه و هر زمان مبارزه ما ایجاب کند مسلح میشود. اکنون بخش زیادی از این سازمان مسلح نیست و نمیتواند مسلح باشد.یک کار روتین رفقای سازمانده در رهبری کمیته کردستان و یا کادر های حزب  در محل، سازمان دادن واحد های گارد است و شرح وظایف و دقت بیشتر در تدقیق و منطبق کردن آنها در اوضاع و احوال مشخص از وظایف همیشگی ماست. در این باره نکاتی را اشاره میکنم که بدون تردید در جریان فعالیت میتواند از سوی رفقا دقیق تر هم بشود.

این را هم اضافه کنم که بین وظایفی که هر کدام از رفقای حزب که در سازمان حزب متشکل هستند (در جمع سمپات های حزب یا به اصطلاح هواداران حزب، حوزه های اعضا و یا کادرهای حزب) همیشه تشابه  زیادی هست منتها چیزی که این وظایف ها را از هم جدا میکند به یک معنی تخصص  در رشته های مختلف است ومهارت پیدا کردن در یک نوع  یا چند موضوع کار است.  مثلا مجموعه کاری که واحد های گارد دارند این است که این سازمان و واحد هایش آنها را به شکلی میلیتانت و پیگیر و منظم انجام میدهند. ممکن است یک واحد به یک کار معین بپردازد، ممکن است توانایی انجام دو کار را داشته باشد. ممکن است چندین کار را تقبل کنند که انجام دهند اما معلوم است که هر واحدی باید منظم و پیگیر وظیفه ای را که انتخاب میکند و یا توانایی انجام آن را دارد باید  انجام دهد . همه این وظایف در حال حاضر بدون اسلحه و بکار بردن آن صورت میگیرد.(واحد های ویژه و مسلح در توافق با مسئولین خود و رهبری کمیته کردستان به فعالیت های خود میپردازند) گارد ازادی آنجا که اسلحه هم در دست ندارد فعالیت سازمانیافته و تعرضی را پیش رو دارد. واحد های گارد در مقایسه با دیگر بخشهای حزب به سازمان دادن مبارزه و اعتراض مردم و یا رهبری این مبارزات مشغول نیستند، دقت کنیم که بحث از رهبری و سازمان دادن این مبارزات است و نه اینکه نسبت به آنها بی تفاوت بود و یا فعالیتهایی که داریم در ادامه آن نباشد. مساله این است که رهبران و سازماندهندگان این مبارزات بدیهی است که ربطی به سازماندادن گارد آزادی و واحد هایش ندارند. این بحث را بیشتر و موشکافانه تر میشود در فرصت دیگر و بطور مجزا عنوان کرد.

 در واقع  واحد های گارد همان خصوصیات، همان سنت و عادات و رفتار را دارند که در زمان مسلح شدن دارند.در واقع برای گارد ازادی این مثال مصداق دارد که "بچه شیر وقتی که بزرگ میشود شیر است".

 

  نکاتی پایه ای برای وظایف یک واحد گارد

 بر علیه سرکوب و خفقان

 واحد های گارد باید تعرض به ماشین سرکوب و خفقان را با سازمان دادن دست انداز های متعدد برای این ماشین فراهم کنند.حرکت آنها را متوقف و کند کنند. چه ابتکارات و چه اقداماتی برای این کار لازم است این را رفقای هر واحد میتوانند بررسی کنند. در یک محله مثلا، یک و یا چند واحد گارد وجود دارد، سرکوب و خفقان رژیم بیش از هر چیز در نیروهایش که آسایش وآزادی مردم را بهم میزنند دیده میشود.  گارد ازادی در این محل باید کار نیروهای رژیم و زندگی آنها را مختل کنند. فضای محله باید بر علیه آنها بسیج شود.فضای محیطی که آنها مزاحم هستند باید بر علیه شان بسیج شود، تیم هایی که برای دستفروشان و به اصطلاح قاچاقچیان مانع ایجاد میکنند باید تنبیه شوند و جرات نکنند باز هم به کارشان ادامه دهند و به جای ایجاد کار و تامین اجتماعی آنها را با گلوله و نیروهای مزدورش آزار بدهد و  هر روزه زندگی تعداد بیشتری از آنها را از سیاه سیاهترکند.اینها کشمکشی دائمی است و باید به آنها  پاسخ داد. اطلاعاتی ها و بسیجی ها باید فضای تنگ شده برایشان را حس کنند. خیابان و محله باید جای امنی برای آنها نباشد، معاشرت با آنها تقبیح شود و کسی تمایلی به این کار با آنها نداشته باشد، نیروی های اطلاعات و بسیج محلی و غیر محلی، مخفی و علنی و ... باید بعنوان نیروهای منفور آنچنان فضایی برایشان  درست شود که بروند و به پادگانها بخزند و یا محلات ویژه خود را داشته باشند ، همانطور که در حال حاضر در برخی شهرها هست. باید کاری کرد که حتی خانواده های اطلاعاتی و بسیجی و ... خود به عاملین فشار برای دور شدنشان از میان مردم تبدیل شوند چون  در میان مردم شرافتمند جایی ندارند.این کار ها بدون بکار بردن اسلحه و خشونت هم در حال حاضر از سوی واحد های گارد ممکن است و میتوان آنها را با ابتکارات زیاد انجام داد. فضا برای این عوامل سرکوب و خفقان باید در محلات تنگ شود. نیروهای مزاحم برای مردم مبارز، جوانان، زنان و کودکان باید فضای تنگی برایشان ایجاد شود و این یعنی اینکه مردم مبارز این فضا را باید ایجاد کنند و عوامل رژیم در میان مردم جایگاهی نداشته باشند و این مهمترین ابتکار و روش است. دفاع از زندانیان سیاسی، مبارزه برعلیه اعدام و تلاش برای آزادی زندانیان سیاسی بهر شیوه و ابتکاری و از جمله بهم زدن مراسم اعدام و سنگسار و شلاق و ...، چگونه این کار ها را میشود کرد؟ وظیفه هر واحد گارد است که جزئیات آن را بنا به وضعیت ویژه خودشان تعیین کنند.

 

بر علیه بسیج گیری و بسیجی ها

 شهرها و روستا ها بشدت آلوده به سم بسیجی ها در رده های مختلف غیر فعال ، فعال و مسلح و ... است.فضا برای آزادیخواهی،رفاقت و دوستی، مبارزه مشترک تنگ شده است و بسیجی ها از عاملین این وضعیت هستند.همه دارند با دیده اغماض به این پدیده برخورد میکنند و جکومت اسلامی عمیقا دارد از این مساله برای خنثی کردن مبارزه طلبی ما و مردم مبارز استفاده میکند. واحد های گارد وظیفه دارند همه جا مانع کار بسیجی ها  در همه اشکال آن شوند.بسیج شدن باید ننگ تلقی شود بطوری که محیط خود را از بسیجی ها بتدریج پاک کرد.

 

بر علیه اعتیاد

 یک واحد گارد آزادی در یک محل باید عمیقا در برابر مساله اعتیاد و بیماران معتاد حساس باشد.شالوده انسانیت و زندگی و روابط اجتماعی این انسانهای قربانی برای خودشان و خانواده و دوستان بهم ریخته است.ما چگونه میتوانیم مانع این شویم؟ چگونه معتادان و هر کسی و هر خانواده ای را که قدمی برای رهایی از این مصیبت برمیدارد  باید سازمان داد. محلات باید مرکز این فعالیت و جنب و جوش سازمانیافته بر علیه اعتیاد  و  پخش کنندگان مواد مخدر اعم از حکومتی و غیر حکومتی و همچنین حمایت انسانی از معتادان و یافتن راهی برای نجات آنها باشد. محیط جوانان را باید وسیعا بر علیه این پدیده فعالتر کرد. هر ابتکار و راه حل دیگری در این مورد بسته به شرایط محل است که باید به آنها فکر کرد و نقشه ریخت و به اجرا گذاشت.

 

بر علیه فضای بی اعتمادی و ناامیدی

 فضای بی اعتمادی وضعیتی است که بر اثر شرایط سخت زندگی،  فقر و فلاکتی که برای طبقه کارگر و همه محرومان هست، نداشتن استانداردی از زندگی انسانی، بیکاری وسیع و تحقیر کردن آنها در جامعه و بالاخره سرکوب و خفقان همه اینها موجب این شده است که اعتماد و اتحاد را بشدت تحت تاثیر قرار داده است.در شهرهای کردستان پدیده مهاجرت در ادامه این وضعیت و تحت حاکمیت این رژیم برای بسیاری از مردم اجباری بوده است. این مهاجرت که اساسا از روستا ها به شهر است بشدت مورد سو استفاده رژیم اسلامی قرار گرفته است.تعداد قابل توجهی در اثر همکاری با رژیم و استفاده همه جانبه از امکاناتی که در اختیار آنها قرار گرفته و یا با فرصت طلبی های معمول از آن استفاده میکنند ، مردم را بشدت به مهاجرین بدبین و این دسته بعضا مورد تنفر عمیق قرار گرفته و به دیگر مهاجرین هم تعمیم داده شده است. مرز بین مزدوران جیره خوار و فرصت طلبان با کارگران و مردم زحمتکش مخدوش شده است.این قبیل مسایل، پراکندگی، بی اعتمادی و ناامیدی را دامن زده است و رژیم اسلامی و سرمایه داران بخوبی از این فضا برای حفظ وضع موجود  دارند استفاده میکنند. خلع پدیده "دوزیستانی" ها و یا زخم زبان های دیگری از این وضعیت  است که نشات میگیرد. این فرهنگ را باید به فرهنگ دشمنی با رژیم و با همه همکاران و مجیز گویانش تغییر داد.

وظیفه رفقای گارد زادی است که در برابر این وضعیت بطور منظم کار کنند، ریشه این وضعیت را بشناسانند و در عین حال فرصت طلبانی که از این شرایط ایجاد شده بهره میگیرند را افشا کنند و به مردم مبارز امید و اعتماد را برگردانند. در محیط زندگی ما، مردم حق زندگی و بهره برداری از همه امکانات جامعه را دارند و رژیم و فرصت طلبان باید از دست درازی و سواستفاده از آنها برای سرکوب مردم منع شوند.

 

 بر علیه زن ستیزی

 واحد های گارد ازادی وظیفه دارند تا محیط زندگی و کار خود را همیشه  با فرهنگ برابری زن و مرد در همه شئون زندگی مملو کنند و خود در عمل باید الگو و پیشرو باشند، هیچگاه به عقب ماندگی و ارتجاع و سنت های معمول زن ستیز نباید تمکین کرد. هیچگاه به سنن ارتجاعی و قوانین مذهبی و مرد سالار در مورد زنان نباید تن داد.در محیط کار و زندگی واحد های گارد آزادی زنان و دختران باید امکان مقاومت و تعرض به مردسالاری، دست درازی مذهب و سرکوب رژیم را داشته باشند.مردان باید بدانند که در محیط آزاد و برابر زنها  هم میتوانند انسان آزاد باشند. آنجا که ما هستیم این فضا باید ایجاد شود. باید پیشقدم و پیشرو ایجاد این فضا شد و در برابر همه مصیبتها و مشکلاتی که برای زنان و دختران وجود دارد چتری از حمایت انسانی، متمدن و مدرن ایجاد کرد. باید دست زن ستیزان از سر زنان در محیط فعالیت ما کوتاه شود. باید فضایی از اعتماد بنفس و مبارزه جویی برای زنانی که در اوج نا امیدی تصمیم به خودکشی میگیرند ایجاد کرد تا به جای آن به ما مراجعه کنند.

 

 بر علیه اسلام سیاسی

 دین و مذهب سیاسی به معنی دخالت کردن مذهب در سیاست و زندگی مردم باید در محیط زندگی ما دستش کوتاه و حبس شود.هر کس مذهبی است و یا هر کسی  آته ایست است، هر کس به خدا فحش میدهد و یا هر کس به مارکس، به بودا و گاو یا احمد مفتی زاده، معتقد  است، آزاد است آنرا بیان کند و کسی هم به خاطر آن فتوای قتل نگیرد و مورد هیچ گونه آزاری قرار نگیرد.هر هنرمند و خواننده و نقاشی باید آزاد باشند انسانها هر گونه که میخواهند خود را بیان کنند.سلفی ها، اتحادیه ملایان از هر نوع آن شیعه باشد یا سنی و دیگر نهاد های مرتجعین دولتی و  غیر دولتی که بر زندگی ما محدودیتی ایجاد میکنند باید محدود شوند. زندگی و کار آنها و آزادی دست درازی آنها است که باید کوتاه شود. بیان آنهاست که باید جرات ابراز وجود نیابد. باید محدود شوند باید محیط زندگی و کار خود را از وجود افکار و آرا آنها و فعالیتهایشان پاک کرد.

  

بر علیه بیکاری

 باید بر علیه بیکاری حرف بزنیم و اقدامات معینی را سازمان بدهیم. زنان و مردان بیکار در کنار هر فعالیتی برای امرار معاش، دولت و مقامات و اداره کار محل را همیشه زیر فشار برای کار و یا بیمه بیکاری قراردهند.این افراد چرا این مقامات و منصب ها را اشغال کرده اند و برای بیکاران کار ایجاد نمی کنند؟ پول و ثروت حاصل از درآمد نفت و ... چه میشود؟ اگر کار ایجاد نمی کنند باید بیمه بیکار ی به همه بیکاران بپردازند. بیمه بیکاری برای همه بیکاران زن و مرد به اندازه ای که کفاف زندگی رابدهد. رفقای گارد در بیکاران در محل کار و زندگیشان پیشقدم برای بیمه بیکاری و یا کار هستند.

 

بر علیه حکومت اسلامی و نظام سرمایه داری

 ما برای آزادی و برابری و سوسیالیسم می جنگیم. برای ازادی خود و ازادی جامعه از همه ستم و نابرابری ها.برای رهایی از همه ستم و سرکوب و استثماری که بر طبقه کارگر و محرومان جامعه میرود.بر علیه تمام قوانینی که انسان را در این کشور از همه لحاظ برده و اسیر قید و بند  اقتصاد و فرهنگ سرمایه داری کرده است و مشتی کپک زده ماشین جنایت و زندان، دادگاه و اعدام و سنگسار و زن ستیزی را سازمان داده اند.فضای محیط خود را باید همیشه بر این اساس بتوان تغییر داد.آزاد ترین و برابر ترین انسانها خود باید ابتدا بتوانند ازاسارت بندگی نظام سرمایه داری و فرهنگ امروزیش که حکومت اسلامی باشد نجات پیدا کنند تا بتوانند  اجتماع را آنطور که حکمتیست ها میخواهند تغییر دهند.

 

 شرایط کار ما چگونه است؟

 در کنار همه مصیبتها، سختی و سرکوب ها یک واقعیت وجود دارد، مردم مبارز،کارگران و زنان و جوانان و جنبشهایشان وجود دارند. تشکل های اینها باید در اشکال مختلف باشند و زنده شوند و یا بوجود بیایند. بدون مبارزه ای متشکل هیچ قدم موثری نمیتوان جلو گذاشت. گارد آزادی بخشی از این تشکل و فعالیتهاست. فعالیت ما در کردستان در شرایطی است که علیرغم همه تلاشهای رژیم وسیعا توده های میلیونی مردم مبارز بر علیه رژیم هستند. کارگران و خانواده هایشان اگر مجال یابند و متشکل شوند ریشه جور و نابرابری را خواهند کند،زنان و جوانان ریشه جور و ستم و مدافعین آنرا نابود خواهند کرد، اینها آن فضایی است که در آن، ما میتوانیم و باید مبارزه را سازمان بدهیم و متشکل کنیم. در اوج نا امیدی و سردرگمی نیرو و جریانات مختلف سیاسی، در اوج سرگیجی و انتطار، حزب حکمتیست و گارد آزادی باید امید کارگران و مردم مبارز، جوانان و زنان و جنبشهایشان برای آزادی و برابری باشد.