دانشگاه تريبون سياسي جامعه است و از اين تريبون بايد حداکثر استفاده را براي افشا و عقب راندن فاشيزم قومي کرد.

 

 

مصاحبه با بهرام مدرسي

bahram-modarresi@freenet.de

 

کمونيست: اعتراضات دانشجوئي عليه پليسى  و نظامى كردن فضاى دانشگاهها ، عليه آپارتايد جنسى و عليه سركوبگرى رژيم کماکان ادامه دارد. تعدادي از فعالين دانشجوئي دستگير و يا ناپديد شده اند. اوضاع رو به کجا ميرود و قدرت سرکوب رژيم تا چه حد است.

 

بهرام مدرسي: اينکه اوضاع رو به کجا ميرود بستگي به فاکتورهاي متعددي دارد که اعتراضات دانشجويان بخشي از اين فاکتورها را تشکيل ميدهد. خود اعتراضات دانشجويي اما تحرکي بشدت قابل دفاع عليه نظامي کردن فضاي دانشگاه ها و فشار و پس گرفتن دستاوردهاي دانشجويان است. به نظر من تا همين جا اين اعتراضات موفق بوده اند. رژيم اسلامي حتما تلاش خواهد کرد که همين اعتراضات را هم به عقب براند، واقعيت اين است که تا چند هفته ديگر امتحانات دانشگاه ها تمام ميشوند و طبق ابلاغيه رژيم کوي دانشگاه ها هم بايد اگر اشتباه نکنم تا اوايل ماه تير بسته شده باشند. به هر حال خود همين کمکي به رژيم اسلامي است که اين فشار دانشجويان و مقاومت آنها را از سربگذراند. اين جا فاکتور مهم اين است که همين فضاي اعتراضي را تا بازگشايي دانشگاه ها در مهر ماه حفظ کنيم و نگذاريم تا آن وقت کسي دستگير و يا زنداني شود. خودخواست آزادي دانشجويان دستگير شده ميتواند مبنايي براي ادامه اين تحرکات باشند. به هر حال تعطيلات تابستان هم براي رژيم فرصتي است و هم براي دانشجويان. حتما سعي ميکنند از اين استفاده خود را بکنند. اينکه رژيم موفق به عقب راندن دانشجويان ميشود يا نه بستگي مستقيمي به تحرکات دانشجويان البته خارج از دانشگاه است. همانطور که گفتم خواست آزادي همه دستگير شدگان ميتواند مبنايي براي اين باشد.

 

 

کمونيست: در کنار اعتراضات وسيع دانشجوئي ما شاهد تحرک قوم پرستان در شهرهاي مختلف آذربايجان بوديم. انعکاس اين تحرک در دانشگاهها چگونه بوده و تا حد توانستند فضاي راديکال دانشگاه را تحت تاثير قرار بدهند؟

 

بهرام مدرسي: اعتراضات دانشجويان قبل از اين تحرکات قومي شروع شده بود. در جريان اين اعتراضات، قوم پرستان و ناسيواليست ها تلاش کردند که جايي براي اعتراض خود در ميان دانشجويان پيدا کنند. شبي در کوي دانشگاه فراخوان به تظاهرات عليه "توهين به قوم آذري" دادند که خوشبختانه با هوشياري دانشجويان آزاديخواه کار بجايي نبرد. نشريات متعددي که وابسته به اين ناسيوناليست ها هستند فراخوان هايي دادند که ناموفق بود. راستش به نظر من اين حماقت اين جماعت ناسيوناليست را نشان ميدهد که درجايي که آدمها از هزار گوشه آن مملکت جمع شده اند، فکر ميکنند که ميتوانند مردم را با شعارهاي ناسيوناليستي جمع کنند، قبل از اينها هم ناسيوناليست هاي کرد همين تلاش را کرده بودند. البته همه آن ها محافل و دسته هاي خود را در دانشگاه دارند ولي اين بار همانطور که گفتم موفق نبودند.

اعتراضات دانشجوئي در سطح کل مسايل سياسي در جامعه مطرح شد اما اين تحرکات قومي اعتراض دانشجويان را بخشا به حاشيه راند و نظرها را با کمک له له زدنهاي  اپوزيسيون وارفته و دست به دهان مانده رژيم اسلامي به طرف تبريز برگرداند.

عليرغم اين به نظر من روشن بيني فعالين سياسي چه در تهران و چه شهرهاي ديگر عليه قوم پرستي فعلا اجازه نداد که دانشجويان و خواسته هايشان کلا  کنار زده شوند.

کل ادامه اين اوضاع همانطور که گفتم به فاکتورهاي مختلفي بستگي دارد که طبيعتا همه را نميشود در قالب اين اعتراضات دانشجويي توضيح داد.

 

کمونيست: ما شاهد شکافي عميق و جدي در جنبش سرنگوني و سربلند کردن قوم پرستي و هويت تراشي کاذب براي مردم هستيم. دانشگاه و جنبش اعتراضي دانشجوئي چقدر ميتواند در راديکال نگه داشتن فضا موثر باشد.

 

بهرام مدرسي: ميتواند بسيار موثر باشد! بعنوان جائي که در آن پرچم برابري انسان ها و هويت انساني در مقابل ناسيوناليسم و قوم پرستي قرار ميگيرد. بعنوان جايي که عملا ميتواند از تريبون آن به مردم گفت که "گول اين اراجيف کثيف قومي را نخوريد" و اعلام اينکه نه تنها نبايد گول آن را نخورد بلکه بايد فعال در مقابل آن هم ايستاد. دانشگاه تريبون سياسي جامعه است و از اين تريبون بايد حداکثر استفاده را براي افشا و عقب راندن اين فاشيزم قومي کرد.

روشن است که دانشگاه به تنهايي نميتواند جواب همه مسايل اجتماعي را بدهد و اين انتظار را هم نبايد داشت، اما تا آنجا که به امکانات دانشجويان مربوط ميشود اين امکان را دارند که تريبون برابري انسان ها باشند. طرف ديکر مسله اين است که دانشجويان آزاديخواه سعي کنند که رفقاي ديگرشان را قانع کنند که جامعه را نبايد به اقوام و عشاير و ناسيون ها تقسيم کرد. اين مبارزه اي سياسي، فرهنگي اجتماعي بزرگي را در محيط زندگي ميطلبد.