برای یک انقلاب اکتبر در ایران

به مناسبت سالروز انقلاب اکتبر
 

محمود قزوینی

 ایران آبستن یک انقلاب، یک دگرگونی عمیق است.  مصالح و فاکتورها برای یک دگرگونی عمیق یک به یک آماده شده و میشود. حکومتی که نمیتواند حکومت کند، مردمی که نمیخواهند بیش از این به سلطه یک مشت اقلیت وحشی تن دهند. جنبش های اجتماعی که با خواستها و مطالبات روشن به میدان آمده اند و برای اجرای مطالباتشان راهی به جز به زیر کشیدن رژیم سیاسی موجود نمیبینند. همه و همه هر روز زمینه های بیشتری را برای یک دگرگونی عمیق آماده میسازد.

 محور این  دگرگونی سیاسی در ایران برچیدن رژیم اسلامی و زدودن دست مذهب از زندگی مردم است. رژیم اسلامی و دستگاه جهنمی اسلام یک وصله ناجور به تن جامعه ایران است. جامعه ایران رژیم اسلامی و دستگاه جهنمی اسلام را مدتها است از خود دفع کرده است. این رژیم و این دستگاه، جایگاهی برای تولید و بازتولیدش در ایران ندارد و مانند حضور یک ارتش ً بیگانه و اشغللگرً در ایران عمل میکند. رژیم اسلامی دیر یا زود نابود میشود.

 نابودی رژیم اسلامی میتواند به پیروزی کارگران و مردم در ایران منجر شود. این پیروزی میتواند آغاز یک سلسله از انقلابات در جهان شود. اگر پیروزی مردم در ایران، شکست اسلام سیاسی و دستگاه جهنمی اسلام در یک محدوده جغرافیای مهم در جهان است، این پیروزی، یک پیروزی جهانی بر اسلام سیاسی در سطح جهانی نیز است و به همین دلیل در همان ضرب اول به یک حمایت جهانی و به یک تحرک جهانی دامن ميزند و ميتواند به یکساسله از انقلابات در جهان بينجامد.

 تضادها و درگیریهای رژیم اسلامی و  اسلام سیاسی درسطح جهان با غرب، رژیم اسلامی را به یک حلقه ضعیف در زنجیره سرمایه جهانی تبدیل کرده است که برچیدن آن را برای مردم آسانتر ساخته است. ایران با رژیم اسلامی نمیتواند در چهارچوب تولید و بازتولید سرمایه بر بحران اقتصادی خود حتی در کوتاه مدت فائق آید و این ادامه حیات رژیم اسلامی را که با نفرت و تحرک مردم محاصره شده است دشوار میسازد.

 انقلاب در ایران میتواند به یک انقلاب اکتبر دیگر در جهان منجر شود، اگر حکمتیستهای کمونیسم کارگری بتوانند، مانند لنین و بلشویکها عمل کنند. لنین و بلشویکها با یک نیروئى ضعیف تر از احزاب دیگر مانند منشویکها و اس ارها در انقلاب فوریه ١٩١٧ روسیه وارد شدند، اما به سرعت و ظرف مدت ٨ ماه توانستند به یک حزب قوی و قدرتمند در روسیه تبدیل شوند و انقلاب اکتبر ١٩١٧ را سازمان دادند.

 در دوره اخیر در ایران یک گشایش برای انجام یک نقش تاریخساز برای کمونیسم باز شده است. سوالی که در مقابل ما حکمتیستها قرار دارد این است که آیا از این فرصت تاریخساز میتوانيم استفاده کنيم؟ انقلاب اکتبر در روسیه نتیجه اراده و سازمانگری و تشخیص و موقع شناسی درست لنين بود. انقلاب اکتبر در ایران نتیجه اراده و سازمانگری و تشخیص و موقع شناسی درست حکمتیست ها  خواهد بود. سوال این است که آیا براى ايفاي اين نقش آماده هستيم؟

 انقلاب اکتبر نتیجه محتوم تکامل انقلاب فوریه در روسیه نبود. انقلاب فوریه به سرنگونی تزار منجر شد و فقط بشارت دهنده یک روسیه بورژوا بود. انقلاب کمونیستی و کارگری اکتبر در روسیه  نه تکامل انقلاب فوریه، بلکه نتیجه  تکامل سازماندهی انقلاب توسط حزب بلشویک بود. انقلاب اکتبر فقط از مصالحی که انقلاب فوریه آماده ساخت بهره گرفت.

  انقلاب فوریه یک انقلاب ًخودبخودیً و غیر سازمانیافته بود. در مقابل اما انقلاب اکتبر یک انقلاب سازمانیافته و با نقشه بود.  انقلاب کارگری نمیتواند بدون نقشه از پیشی، بدون قیام سازمانیافته به پیروزی دست یابد.  اين انقلاب را بايد سازمان داد-

 حکمتیستها در شرائط دشوار جهانی امروز که بورژوازی جامعه را آکنده از تبلیغات ضد کمونیستی ساخته است و در شرائطی که احزاب کمونیستی قویی  جهان وجود ندارند، وظایف دشوارتری نسبت به بلشویکها در پیش دارند.

اما در همان حال انقلاب کمونیستی در ایران و یا حتی سر بر آوردن یک جریان کمونیستی نیرومند در ایران که قابل مشاهده و لمس باشد، مردم دنيا و بشريت متمدن را عليه تبلیغات ضد کمونیستی بورژوازی در سطح جهان به ميدان ميکشد.

 تلاطم سیاسی در ایران به نابودی جمهوری اسلامی میانجامد. اما آينده ایران در مقابل یک انتخاب است. حکمتیستهای کمونیسم کارگری بايد بتوانند به سبک انقلاب اکتبر يک انتخاب سوسياليستي را در مقابل مردم ایران قرار دهند.

 

زنده باد انقلاب اکتبر

زنده باد لنین

زنده باد منصور حکمت