-- Logo ---->

قطعنامه بحران حاضر سرمایه داری و موقعیت جمهوری اسلامی

بهرام مدرسی

  

١- بحران مالی که سرمایه داری جهانی امروز گرفتار آنست، یکبار دیگر این حکم پایه ای مارکسیسم را که بحران های دوره ای در جهان سرمایه داری گریزناپذیر هستند را اثبات میکند.

 ٢- این بحران امروز بدلیل گسترش و وسعت کم سابقه حجم سرمایه انحصاری و امپریالیستی در جهان ابعادی بمراتب عمیق تر، گسترده تر و بنیادی تری پیدا کرده است. این بحران امروز بخصوص نشان میدهد که علیرغم معاملات بانکی و تجاری سرسام آور سرمایه امپریالیستی در سطح جهان، مبنای تولید ارزش در جامعه سرمایه داری استثمار نیروی کار طبقه کارگر است و گرایش نزولی نرخ سود سرمایه پایه بنیادی بحران های دوره ای سرمایه داری است.

 ٣- سرمایه داری در ایران بخش لایتجزا و اینتگره سیستم سرمایه داری جهانی است و از همان قوانین عمومی بحران در جامعه سرمایه داری تبعیت میکند.

 ٤- استثمار نیروی کار ارزان طبقه کارگر و تضمین ارزان ماندن آن با اتکا به سرکوب و استثمار وحشیانه طبقه کارگر، جایگاه سرمایه داری در ایران و دولت نماینده این نظام در تقسیم کار جهانی سرمایه داری است.  

 ٥- تولید "ارزان" نفت در ایران به اعتبار استثمار نیروی کار ارزان طبقه کارگر و فروش "گرانتر" آن در بازار جهانی ، منبع اصلی سود و منابع مالی تحرک سرمایه، درآمدهای دولتی و اعتبارات دولتی در ایران است.

 ٦- انتقال بحران اخیر سرمایه داری جهانی به ایران به این اعتبار غیر قابل اجتناب است. بحران اخیر با ابعادی بسیار شدیدتر از جهان غرب  دامن نظام سرمایه داری ایران و دولت مدافع آن، طبقه کارگر و کل جامعه را خواهد گرفت.

 ٧- تنها راه حل خروج سرمایه امپریالیستی جهانی از این بحران تضمین بالای نرخ سود سرمایه با اتکا به استثمار شدیدتر و وحشیانه تر طبقه کارگر درکل جهان سرمایه داری و تحمیل فقر، بیکاری و گرسنگی به طبقه کارگر و صدها میلیارد انسان در کل جهان است.

 ٨- فروش "گران تر" نفت در بازار جهانی و تضمین منابع مالی تحرک سرمایه و دولت در ایران خود بدوا درگرو از سرگذرانیدن بحران فعلی سرمایه امپریالیستی در سطح جهان است. در شرایطی که سرمایه امپریالیستی از منابع مالی معینی برای تخفیف فشار بحران حاضر در کوتاه مدت برخوردار است، تنها امکان بل فعل دولت و نظام سرمایه در ایران برای ازسرگذراندن بحران حاضر استثمار شدید تر طبقه کارگر و تحمیل فقر بیشتر، تورم بیشتر و بیکاری بیشتر به کل جامعه خواهد بود.

 ٩- تضمین نیروی کارارزان و استثمار وحشیانه طبقه کارگر در ایران خصوصیت و جز لایتجزای همیشگی وجود و کارکرد نظام سرمایه داری و دولت محافظ آن  در ایران بوده است، بدون بحران حاضر هم بیکاری، تورم، گرانی، سطح پاﺌین دستمزدها و استثمار شدید طبقه کارگر زندگی میلیون ها انسان را در ایران با مخاطرات جدی روبرو کرده است. به همین جهت امکانات دولت و سرمایه داران در تحمیل فقر بیشتر، استثمار بیشتر، بیکاری بیشتر و مخاطرات بیشتر بسیار محدود است.

 ١٠- با قطع منابع مالی دولت و سرمایه در ایران از قبل فروش "گران تر" نفت در بازار جهانی، منابع مالی دولت در اعتبارات بانکی، پروژه های صنعتی، سوبسیدهای دولتی و مخارج کل دستگاه دولتی از حقوق کارمندان تا مخارج دستگاه عظیم پلیسی و نظامی جمهوری اسلامی منقبض و بسته میشوند. ورشکستگی دولت غیر قابل اجتناب است. ورشکستگی دولت بدون تلاش آنها در تحمیل استثمار وحشیانه تر به طبقه کارگر، تورم بیشتر، گرانی بیشتر، بیکاری بیشتر و شرایط زندگی غیر انسانی تری را به کل جامعه تحمیل خواهد کرد.

 ١١- جامعه ایران به این جهت آبستن طغیان های اجتماعی  همه اقشار جامعه کارکن و بخصوص طبقه کارگر علیه این شرایط وحشیانه زندگی است. طغیان های اجتماعی که همه اقشار جامعه را در برخواهد گرفت. طغیان های اجتماعی که بلافاصله کل بنیادهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی دولت مدافع نظام سرمایه داری، رژیم جمهوری اسلامی را هدف قرار خواهد داد. یک بار دیگر مسله قدرت سیاسی در ایران به مسله روز تبدیل خواهد شد. سرنگونی جمهوری اسلامی یک امکان مطرح خواهد بود.

 ١٢- حزب حکمتیست می باید خود، طبقه کارگر و مردم را برای وارد شدن به این دوره آماده کرده و تضمین کند که روند اوضاع به نفع مبارزه طبقه کارگر، سرنگونی جمهوری اسلامی و برقراری سوسیالیسم جاری شود.