اعلامیه
حزب كمونیست
كارگری-
حكمتیست
پرونده سازی
سپاه
پاسداران
شگردی رسوا
است!
آزادیخواهی
و برابری
طلبی
به وسعت جامعه
ایران است!
یكی
از سایتهای
دولتی و متعلق
به سپاه
پاسداران
جمهوری
اسلامی مطلبی
بر علیه
دانشجویان كه
در حقیقت
ادعانامه ای
علیه آزادیخواهی
و برابری طلبی
در كل جامعه
است، منتشر
كرده است.
سپاه
پاسداران مذبوحانه
تلاش میكند كه
تحركات
آزادیخواهانه
و برابری
طلبانه دانشگاههای
تهران و سراسر
كشور را نفوذ تعداد
معدودی غیر
دانشجو به
دانشگاهها و توطئه افرادی
كه گویا از
كردستان و
آذربایجان و
مازندران ... به
تهران آمده
بودند، قلمداد
كند. این ادعا
نه از سر صرفا بلاهت
مسوولین و
مبلغین سپاه، بلكه
به این
خاطر است كه
به زعم خود
برای سركوب و
شكنجه های
وحشیانه شان توجیه
درست كنند.
سپاه
پاسداران در
این مطلب
اعتراف میكند
كه برای جمهوری
اسلامی آزادی
و برابری یعنی
"یك روایت و
حقیقت تلخ"،
یعنی "حوادث و
وقایع تاسف
بار"،
"سناریوی یك
فیلم خیالی و
كابوس"، "كمونیسم" یعنی "حزب
حكمتیست" و
بالاخره یعنی "دشمن"... اینها
عباراتی است
كه
سپاه
پاسداران در
توضیح
آنچه كه میگویند،"
گوشه ای از
تحركات به
اصطلاح
دانشجویی در مراسم
١٦ آذر سال
١٣٨٦ در
دانشكده فنی
دانشگاه
تهران و دیگر
دانشگاههای
كشور" ، آورده
اند.
آزادی
و برابری برای
جمهوری
اسلامی یعنی
دشمن! این آن "روایت
تلخ" برای
جمهوری
اسلامی است. این
را جمهوری
اسلامی و كل
بورژوازی
ایران
تا مغز
استخوان
احساس كرده
اند. و این حقیقت
دارد.
اما
وقتی صحبت از
این حقیقت است،
رژیم میخواهد به
خودش و به
مردم بگوید،
مردم ایران،
دانشجویان،
كارگران، زنان و
جوانان را به
آزادی و
برابری چه كار!
این كار شما
نیست. این كار
تعدادی آدم
توطئه گر
آنطرف مرزها
است.
این صدها و هزاران
نفری كه در دانشگاههای
تهران و مشهد
و تبریز و
مازندران و كرمانشاه
و ... اجتماع
كردند تا ١٦
آذر را گرامی
بدارند، دانشجو
نبودند. وابستگان
جریانات برون
مرزی بودند كه
در دانشگاهها
نفوذ و رخنه
كرده و با
خودشان مواد
منفجره
آورده بودند.
"البته
تعدادی
دانشچو هم در
میانشان بود!"
این
روش و شگرد
همه
دیكتاتوریهای
دنیای قدیم و
امروز است.
میخواهند به
مردم بگویند
آزادی و
برابری در شان
شما نیست.
اصلا كار شما
نیست. این كار
كمونیست ها
است و ما آنها
را میگیریم و
ماجرا تمام
است.
اینكه
آزادی و
برابری با
كمونیسم
تداعی میشود
حقیقتی تلخ
برای
بورژوازی است.
اما طرف دیگر
قضیه كه تلخ
تراست و برای جمهوری
اسلامی و كل بورژوازی
كابوس است این
است كه، علیرغم
اینكه در ظاهر
ادعا میكنند،
خود به این
حقیقت واقف
اند كه این
آزادی و
برابری
خواستی
میلیونی است. در
اعماق جامعه
است.
از
پریشان گویی و
بلاهت و پرتی
به اصطلاح تحلیل و
بررسی
سپاه پاسداران
از احزاب و
جریانات چپ و
راست كه بگذریم، جمهوری
اسلامی اكنون با
چلنجی جدی در
جامعه روبرو
است كه كوچك
كردن آن و یا پرونده
سازی و پاپوشدوزی
برای آن دردش
را درمان
نمیكند. این
مبارزه رو در
رو بسیار
فراتر از این و آن حزب
و به وسعت
جامعه است.
اجتماعی،
توده ای و فراحزبی
است.
اینكه
آزادیخواهی و
برابری طلبی و
سوسیالیسم در
بیرون جامعه و
در آنطرف
مرزها
است ، و گویا چند
نفری اند كه مشغول
توطئه و تهیه
مواد منفجره
اند، شگردی
پوسیده و تلاش
مذبوحانه ای است
كه برای
میلیونها
كارگر و
زحمتكش و
روشنفكر و زن
و مرد
آزادیخواه در
ایران شناخته
شده و رسوا
است .
بورژوازی و
حامیانش این
را میگویند تا
وجود كمونیسم
اجتماعی،
آزادیخواهی و
برابری طلبی میلیونی
را كه در
اعماق جامعه
ایران موج
میزند، انكار
كنند.
اما
همین اندازه
حقایق تا
كنونی در
دانشگاهها،
در خیابانها و
در مراكز كار
و محلات و در
میان زنان و
جوانان و
روشنفكرانی
كه روزمره با
ارتجاع و
سركوب درگیر
اند، باید
برای جمهوری
اسلامی درسی
باشد كه بورژوازی
را از این
حقیقت تلخ و كابوس
دهشتناك و
مرگبار آزادیخواهی
و برابری طلبی
گریزی نیست. و
این به
دانشگاهها
محدود نمیشود.
تصور
كنید برای چند
ساعت ویك روز
زور سرنیزه و
دستگیری و
شكنجه و زندان
را بر بالای
سر جامعه بر
دارند. تا
ببینند، چند
میلیون زن در
ایران با
پلاكادهای زن
و مرد برابرند
و زنده باد
برابری از
خانه هایشان بیرون
میآیند. چند
میلیون جوان
با شعار آزادی
و دست مذهب از زندگی
مردم كوتاه از
اعماق جامعه
فوران میكند!
چند
میلیون كارگر
با شعار
سوسیالیسم و
برابری و لغو
تبعیض طبقاتی
از مراكز كار
و محلات كارگری
سرازیر
میشوند! چند هزار
نشریه و كتاب
و آثار ادبی و
هنری در وصف
آزادی در روز
منتشر میگردند!
آزادیخواهی
و برابری طلبی
البته برای
جمهوری
اسلامی و سپاه
پاسداران
حقیقتی تلخ و
یك دشمن است.
اما برای دهها
میلیون زن و
مرد و جوان و
كارگر و
فرهنگی و
كارمند و
سرباز مساویست
با زندگی . مساوی
است با خوشبختی،
با امنیت، با
حرمت انسانی و باز
گشتن اختیار
به انسان.
آزادیخواهی
و برابری طلبی
نامی برای چند
ده یا چند صد
دانشجو نیست.
خواستی
میلیونی است.
راه حلی برای
رهایی و
خوشبختی انسان
است. راهی
برای نجات از
تبعیض و ستم و
سركوب است.
راه حلی برای
نجات از فلاكت
و گرسنگی است. فریادی
است در گلوی
میلیونها
مردم ایران.
میگویید نه.
از مردم
بپرسید. برای
آزادی و
برابری رفراندوم
كنید. برای
لحظاتی دست از
جنایت بكشید و
ببینید مردم
به شما چه
جواب خواهند
داد. جمهوری
اسلامی با سپاه
پاسداران و
سازمان
اطلاعات و
زندانش نمیتواند
با دستگیری و
شكنجه تعدادی
از بهترین
فرزندان مردم
در میان
دانشجویان و
كارگران و روشنفكران
و نگه داشتن آنها
در زندانها یقه خود
را از این
حقیقت تلخی كه
خود به آن
اذعان دارد
رها كند.
پاپوشدوزی
هم دردی از
آنها را درمان
نمیكند.
جمهوری
اسلامی با هر
دستگیری و
شكنجه و زندانی
كردن، موج
بعدی
اعتراض و تلاش
مردم برای
متحد شدن و به
میدان آمدن را
در مقابل خود
خواهد دید. مردم
فرزندان خود
را در چنگال
رژیم رها
نخواهند كرد.
آزادی فوری و
بی قیدو شرط
دانشجویان و دیگر
فعالین
كارگری و
زندانیان
سیاسی، به خواست
بخش عظیمی از
نهادها و
انسانهای
آزادیخواه در
سطح بین المللی
تبدیل شده
است.
حزب
كمونیست
كارگری-
حكمتیست
٧ دیماه
٨٦ (٢٨ دسامبر
٢٠٠٧)