آزاد زماني : متحد شويم اعتراض کنيم . اتحاد رمز رهايي طبقه کارگر است!

کمپين اعتراضي  براي آزادي محمود صالحي را حمايت کنيم

 

 محمود صالحي فعال کارگري وزنداني سياسي است، هشت سال پيش براي آزادي محمود صالحي دوهزار امضا را درشهرهاي کردستان جمع کرديم ، مطبوعات ونشريات را به تنگ آورديم، به رييس جمهور و مقامات نامه نوشتيم، استاندارو فرمانداري را تحت فشارقرارداديم، به مسولين اداره زندانها درمورد نقض حقوق بشر و رعايت نکردن حال محمود صالحي هشدار داديم. خانه کارگر تا وزارت  کاررا بازخواست کرديم، جلسه و مجمع زديم، سنديکاي کارگران خباز به اتفاق ديگر بخشهاي کارگري طومار دوهزار نفري وبيانيه براي حمايت از محمودصالحي امضا کردند، يادم هست وقتي که درساختمان سنديکاي کارگران خباز امضا جمع مي کرديم، کارگران با شوروشوق طومار را حلقه زده بودند و امضا ميکردند، دو روز بعدش من عين امضاها را به دفتر روزنامه ها ونشريات بردم، هفته نامه آبيدر و ديگر روزنامه ها تحت فشار ما متن بيانيه ودرخواست امضا کنندگان طومار را منتشر کردند من دردفتر هفته نامه آبيدر با محمد رضا رحيمي استاندار و معاونش ولدبيگي برسر اين طومار درگير شدم آنها من  را تهديد کردند که هزينه اش را بايد پس بدم و.... مدتي بعد نيروهاي امنيتي من را به اداره اطلاعات بردند وانگشتم را به جرم اينکه بيانيه وطومارنوشته بودم شکستند. ولي آنچه که براي من وديگر فعالين کارگري مهم بود عشق به آزادي هم سرنوشتمان بو د، عشق به آزادي وبرابري بود،متحد کردن جنبش اعتراضي کارگران بود، درهم شکستن فضاي سرکوب واختناق درمحيط کارگري وجامعه بود آن روزها ما پرچم جنبشي را به ا هتزاز درآورده بوديم که ميل به آزادي و برابري رادرجامعه تقويت ميکرد، اختناق را پس ميزد وسنگر دفاع از کارگروحرمت انساني را مستحکم ميکرد، تلاش ما صرفا به آزادي محمود صالحي محدود نشد، بلکه سنت مبارزه ودفاع علني از فعالين ورهبران کارگري را دردستور کار هر کارگر معترض و انسان آزاديخواهي قرارداديم،آن وقت  آزادي محمود صالحي شيريني اين سنت از مبارزه و تلاش علني واجتماعي بود، يکي از دستاورد هاي  اين روش از مبارزه اين بود که ازآ ن روز تا اکنون  ديگر پليس ونيروهاي امنيتي نتوانسته اند کسي را براحتي سربنيست کنند، فعال اجتماعي وکارگري را درخفا خفه کنند، ازآن روز ها تا بحال جامعه صحنه رويارويي وکشمکش علني فعالين کارگري واجتماعي با فضاي سرکوب واختناق، با بي حقوقي،فقروفلاکت است هراعتراضي تا به امروز درجامعه پرچم آزادي وبرابري را برپيشانيش  کوبيده است، صداي کارگر معترض درب وزارت کار، مجلس واستانداريها را درهم شکسته است و خواب را ازچشم حاميان سرمايه ربوده است.

 

ميدانم جنبش ما دستاوردهايي داشته است و راه پرفراز ونشيبي را پشت سرنهاده است، اما نقاظ ضعف هايي دارد هنوز که هنوز است گريبانگير فعالين سياسي واجتماعي ورهبران عملي اين جنبش است . هنوز مبارزه طبقاتي کارگران متفرقه است رهبران کارگري منفرد و بتنهايي وارد کارزار مي شوند، هنوز قدرت واقعي مبارزه اجتماعي کارگران به ميدان نيامده است هنوز محمود صالحي را ميليونها کارگر معترض جامعه ايران حمايت نکرده اند، هنوز تشکل هاي کارگري قدرتمند درميان نيست، هنوز آفت تفرقه و فرقه گرايي فعالين  کارگري را به خود مشغول کرده است هنوز فرقه هاي مذهبي مسلک ورد ودعاي کارگر کارگر را درگوش فعالين کارگري ميخوانند و کانون هاي مبارزه اجتماعي را سرگرم نسخه هاي مبارزه بي ضرر عليه وضع موجود مي کنند. درشرايطي که فعالين کارگري و تشکل هاي موجود مورد هجوم و سرکوب سياسي دولت اسلامي سرمايه داران هستند فعال کارگري سرکوب سياسي مي شود، پرونده اش را اتهام سياسي بار مي کنند، زنداني سياسي مي شود، کارگر را به مبارزه صرفا دفاعي و اقتصادي آنهم پراکنده وبي اثر دروضعيت فلاکت بار موجود سوق دادن  به نفع جنبش طبقاتي کارگران نيست.

بايد کارگران وفعالين کارگري به خود آيند، بايد متحد شويم، بايد دربرابر تهاجم اشکار دولت سرمايه داران به صفوف مبارزين کارگري فارغ از هرگونه ضعف وپراکندگي وفرقه گرايي به ميدان بياييم .

 

امروز محمود صالحي را به زندان کشيده اند فردا نوبت ماست، زنداني کردن محمود صالحي زنگ خطري است که ديگر فعالين کارگري واجتماعي را تهديد مي کند. به هراندازه که ما بتوانيم براي دفاع از زندگي محمود صالحي متحد شويم به همان اندازه مي توانيم فضاي اختناق وسرکوب را به عقب برانيم .

گسترش مبارزه اجتماعي کارگران مهم ترين و ضروري ترين نياز تلاش امروز براي حمايت از محمود صالحي وديگر انسانهاي دربند است .

 

متحد شويم اعتراض کنيم . اتحاد رمز رهايي طبقه کارگر است!

آزاد زماني

۲۵ فروردين ۸۶