فرزاد  کیوان

 

 

آ زادی  دستگیرشدگان  را باید سازمان داد.

 

 

مسله ضروری و مهمی که باید در دستور کار فعالین چپ و کمونیست  و همه مردم آزادیخواه قرار گیرد اعتراض به سرکوب و بازداشت  فعالین سیاسی  منجمله عابد توانچه،  یاشار قاجار،  منصور اسانلو و همه دستگیر شدگان تجمع ٢٢ خرداد است. و نه تنها این بلکه از این طریق باید برای آزادی فوری آنها و تحمیل حق اعتراض و تشکل به رژیم اسلامی شویم.

تنها راه چاره هم اتحاد فعالین و سازماندگان  تحرکات اعتراضی میباشد. در برابر رژیم هار و ضد انسانی مانند جمهوری اسلامی که از هیچ اقدامی برای سرکوب و جلوگیری از تحرک مخالفینش ابائی ندارد . باید با اتحاد و همبستگی کامل نقشه های  حاکمین اسلامی را خنثی نموده و با سازمان دادن اعتراضات بزرگ و سرا سری از تمام طیفهای  جامعه از دانشجو  تا کارگر و زن ومرد

آزاد یخواه به نقض مکرر حقوق انسان، بازداشت ، زن ستیزی و سرکوب  فعالین  سیاسی و کارگران اعتراض نمود و رژیم را وادار به عقب نشینی کرد.

واضح است که دادن فراخوان برای هر گونه حرکت اعتراضی  اگر متحدا سازمان یافته، بابرنامه و با اهداف روشن  و با شرکت همه فعالین سیاسی و شناخته شده در جامعه باشد مورد استقبال تمام جامعه قرار میگیرد و همین نکاتی است که رفقای ما باید آن را در کار خود تضمین کنند و نه تنها این بلکه تلاش کنند که ابتکار عمل را در این رابطه در هر شهری به دست داشته باشند.

این طبعا یعنی بدوا داشتن سازمان حزبی محکمی که ما بارها در همین نشریه به اسم کمیته های کمونیستی از آن نام برده ایم. این جا اما نکاتی که در کار فعالین ما و کمیته های کمونیستی برای بسیج بیشتر مردم شاید کمک کننده باشند:

 

مردم از اعتراضات سازمان داده شده ما حمایت خواهند کرد وقتی که ببینند فعالان دانشجوئی خواستار  رفع آپارتاید جنسی و غیر نظامی کردن فضای دانشگاه و مبارزه با قوم پرستی و ناسیونالیست هستند و یا اینکه فعالین کارگری و زنان ومعلمان خواستار بهبود زندگی و برابری کامل زن و مرد و بهبود وضعیت زندگی تمام انسانهای ساکن در جامعه هستند، خواسته های سراسری دارند و برای بهبود وضعیت اقتصادی و سیاسی و اجتماعی کل جامعه  تلاش میکنند. باید تلاش کنیم وضع راتغییر داده ،همه مردم را به صف خودمان بکشانیم، اتحاد اعتراضات مردم اینجا به معنی ایجاد یک صف خواستاری واحد است. چیزی که متاسفانه تاکنون وجود نداشته است.

 

اعتراض به هر مسله ای در دنیای  امروز امری عادی و حق مسلم همه مردم است. این اعتراض صنفی باشد یا سیاسی تفاوتی نمیکند و  نباید تحت هیچ شرایطی و به بهانه های واهی جلوی برگزاری این تجمعات گرفته شود.  سرکوب تجمعات و اعتراضات صنفی و سیاسی  کارگران ،دانشجویان ، زنان و هر حرکت دیگری از جانب رژیم نشان دهنده این واقعیت  است که رژیم دیگر حرفی برای گفتن ندارد ناتوان است. آنها قاعدتا در وهله اول سعی میکند  بوسیله سازمانهای وابسته به  خود مانند خانه کارگر و شوراهای اسلامی کار ویا  بسیج دانشجوئی و  زنان بسیجی و زینبی خودش تحرکاتی را البته نه به نفع مردم سازمان دهد و اگر در این پروسه موفق نشدند   سرکوب و ایجاد فضای پلیسی و اختناق را پیش میکشند، بگیر و ببند ها  و تهدیدات را  بیشترمی کنند.

 اما به هر دلیلی چه سرکوب و چه توحش و خفقان بوجود آمده از طرف رژیم،  نباید دست روی دست گذاشته و هر روز شاهد یورش به صف مردم آزادیخواه و برابری طلب باشیم . و نظاره گر زندانی شدن  دانشجویان ،کارگران، زنان ومعترضین آزادیخواه به سیاستهای ضد انسانی رژیم باشیم. باید جنبید ، کاری کرد و جلوی بربریت و یورش اینها راگرفت.

اپوزسیون رژیم اسلامی امروز در موقعیتی دوگانه قراردارد. بخشی از آنها تماما به صف فرقه گرایان و ناسیونالیست های دوآتشه پیوسته اند. اعتراض "قانونی" دوم خرداد و وابستگانش امروز دیگر جداخالی از لطف است و طیف وسیعی از معرترضین سابق امروز خوشبختانه خود را چپ و در جبهه انسانیت تعریف میکنند. همه این صف اپوزسیون در کنار هم قدرت و امکان اتحاد مردم حول خواسته های مشترک را ندارند. ناسیونالیست های چه ترک و چه کرد و چه عرب و طرفداران خجول آنها نمیتوانند مردم را یک دست متحد کنند چرا که مبنای "موفقیت" این صف در دسته دسته کردن مردم بر اساس زبان و فرقه و به جان هم انداختنشان است. فاکتور وجود جمهوری اسلامی را که از معادلات آنها حذف کنید، چیزی بیشتر از رواندا و یوگسلاوی و قتل و کشتار مردم نمیبینید. اپوزسیون سلطنت طلب هم فعلا با اتکای دولت آمریکا به قوم پرساتن فعلا "دسته دوم" شده است.

تنها نیرویی که امکان اتحاد مردم حول خواسته های انسانی و به این بیان یک دست و همه گیر را دارد ما هستیم. رفقای ما امکان این را دارند که اعتراضات عمومی را حول شعار های واحد آزادی دستگیر شدگان سازمان دهند. مهم این است که به این قدرت و واین واقعیت در مورد خودمان واقف باشیم.