جمهورى اسلامى و امريكا، مذاكره بر سر كدام امنيت؟

 

خبر شركت دولتهاى ايران و امريكا در كنفرانس منطقه اى در باره "امنيت عراق" پيامدهاى خبرى گسترده اى را بهمراه داشت. ارزيابى از نفس توافق بر سر مذاكره مستقيم، دامنه اين مذاكرات و نتايج احتمالى آن چه براى مردم عراق و چه در مورد بحران جنگى ميان ايران و امريكا،  دنياى سياسى و رسانه اى جهان را بخود مشغول كرده است. نظر كورش مدرسى و سياستهاى حزب حكمتيست در اينمورد موضوع گفتگوى ما است.

 

سوال: جمهورى اسلامى بعنوان طرف حساب امريكا در مذاكره بر سر امنيت عراق برسميت شناخته ميشود. اهميت مساله در كجاست؟

 

كورش مدرسى: اين اتفاق مهم است چرا كه مبين چرخش صد و هشتاد درجه در سياست اعلام شده امريكا است. لااقل در سطح ظاهر مساله اينگونه است. اگر بخاطر بياوريد در گزارش مشهور "بيكر ـ هاميلتون" خواسته شده بود كه دولت امريكا مستقيما با دولت سوريه و ايران وارد مذاكره شود. اين گزارش در واقع پيروزى جمهورى اسلامى را در يك مساله برسميت شناخته بود و آن اينكه امنيت عراق را بايد در امنيت منطقه نگاه كرد. سياست بوش تاكنون بر نفى هرگونه مذاكره استوار بوده است. اين دولت همواره اصرار داشته است كه بايد با سوريه و جمهورى اسلامى مسقيما درافتاد. به اين ترتيب تغيير سياسى مهمى در سياست امريكا اتفاق افتاده است. اين ميتواند نتايج تبعى زيادى داشته باشد. تاكيد ميكنم "ميتواند" نتايج مهمى داشته باشد،  چرا كه از يك طرف ميتواند يك پرده دود در جلوى صحنه اتفاقات ديگرى باشد كه ميتواند در راه باشد.

 

سوال: شما گفتيد كه اين اتفاق پيروزى جمهورى اسلامى است. چرا؟

 

كورش مدرسى: اين مذاكرات قطعا يك پيروزى براى جمهورى اسلامى بايد بحساب بيايد. صرف نظر از اينكه امريكا حاضر شده با جمهورى اسلامى پشت يك ميز مذاكره بنشيند، از طرف ديگر در چنين مذاكره اى وقتى بحث بر سر امنيت عراق است، در همان حال امنيت سوريه و امنيت ايران هم  روى ميز قرار ميگيرد. موضوع حضور اپوزسيون ايرانى در عراق و مساله هسته اى و مسايل ديگر از اين دست هم روى همان ميز قرار ميگيرد. مساله اينستكه پذيرفته اند امنيت عراق جدا از امنيت منطقه نيست. كل فلسفه گزارش كميسيون "بيكر ـ هاميلتون" همين بود كه  بدون بميان كشيدن مستقيم پاى ايران و سوريه، و در نتيجه بدون بميان كشيدن مشغله و نگرانى اين دو دولت و تشويق آنها به همكارى با امريكا، تامين امنيت عراق ممكن نيست. امروز قبل از اينكه امنيت عراق روى ميز باشد، بطور واقعى امنيت ايران و كل كشمكش ايران با امريكا و از جمله حضور اپوزسيون ايرانى در خاك عراق و حمايت امريكا از اپوزسيون قوم پرست ايرانى است كه روى ميز مذاكره قرار گرفته است. براى جمهورى اسلامى يك پيروزى است كه بر سر اين نكات با امريكا وارد مذاكره مستقيم شده باشد.

 

سوال: در ميان اخبار ميبينيم كه امريكا دائما انكار ميكند كه چيزى جز امنيت عراق مورد بحث نيست. فاكتورهاى متعددى مطرح است كه ارزيابى پيروزى جمهورى اسلامى را كنار بزنند. شما چه فكر ميكنيد؟

 

كورش مدرسى: گفتم كه اين مذاكرات هم ميتواند حكايت از يك واقعيت داشته باشد و هم اينكه پرده دود باشد براى پوشاندن يك نقشه ديگر از طرف امريكا. گفته ميشود كه اين سياست براى اينستكه آخرين بهانه را از دست مخالفان جرج بوش درآورده شود. اين مذاكره ميتواند رو به افكار عمومى داشته باشد كه "ديديد مذاكره هم سودى نبخشيد." ميتواند راه را بر اقدام نظامى از جانب امريكا و اسراييل هموار كند. بقول دولت امريكا مذاكره "آخرين مايل" باشد كه براى خنثى كردن مخالفتهاى درون حزب جمهورى خواه طى ميكنند.

در مورد تبليغاتشان و سوال شما، بطور واقعى امريكا نميتواند به پيروزى جمهورى اسلامى و عقب نشينى خود صراحتا اعتراف كند. در مورد امنيت عراق براى هر ناظر رهگذر هم واضح است كه بلافاصله پاى امنيت كل كشورهاى منطقه، ايران و سوريه و تركيه و عربستان و اردن،  هم بميان كشيده ميشود. اما أنچه اينجا بطور فورى مطرح است مساله ايران و سوريه است.

مساله ديگرى هم در مورد مذاكرات بايد مد نظر قرار داد. ببينيد مذاكره مراسم آشتى كنان نيست. مذاكره عرصه ديگرى از كشمكش است.  اين مذاكرات ميتواند سالها بطول بيانجامد بدون اينكه هيچ اتفاقى روى بدهد. ميتواند پروسه كشدارى باشد كه هر دو طرف سالها در پى كسب امتياز از  يكديگر باشند. اگر بخاطر داشته باشيد در مورد ويتنام مذاكرات طرفين سالها بدون نتيجه قابل توجه درازا داشت. شكل ميز تا چگونگى خطاب قرار دادن طرفين دعوا و جزييات ديگر ميتواند پروسه طولانى از آب دربيايد.

كلا بنظر من جنبه اصلى از اين مذاكرات علاوه بر جنبه هاى تبليغاتى كه ذكرش رفت، برسميت شناسى قدرت جمهورى اسلامى توسط امريكاست. بعلاوه شايد پرده دودى هم به آن اشاره كردم پشت اين اقدام خوابيده باشد.

 

سوال: در مورد مردم عراق، اين مذاكره با هر تشريفات و ماسبق، آيا ميتواند درجه اى از آسايش را در جهنم جارى زندگى مردم بهمراه داشته باشد.

 

كورش مدرسى: بنظر من نه. نميدانم بعد از ده سال ديگر كه ميليونها نفر از مردم ايران و عراق نابود شدند بالانسى پيدا كند. اما اين قمارى نيست كه ما بتوانيم به آن چشم بدوزيم. صفوى، فرمانده سپاه پاسداران گفته كه اين قمارى است كه جمهورى اسلامى ميتواند بعنوان يكى از قدرتهاى فائقه آسيا از آن بيرون بيايد. ايشان حق دارد. اين اتفاق ميتواند بيافتد. منتها از سر منفعت مردم عراق و ايران، نبايد معطل ماند و اين قمار خانه را بايد روى سر گردانندگانش بدون معطى خراب كرد. ته اين بازى جز مصيبت، جز خطر جنگ، جز سيه روزى، جز به احتمال زياد فروپاشى كل بنيادهاى زندگى مدنى در ايران، جز عراقيزه شدن ايران چيز ديگرى نخوابيده است. بنظر من چشم دوختن به حل مساله عراق و بعلاوه چشم دوختن به محو خطر جنگ بالاى سر مردم ايران و منطقه از كانال مذاكرات اعلام شده توهم محض است.

اين قمار خانه را بايد بهم زد. جمهورى اسلامى را بايد انداخت. دست امريكا را بايد از سر مردم منطقه كوتاه كرد. انداختن جمهورى اسلامى اساسى ترين راه حل است. اين تنها افقى است كه ميتوان به آن چشم دوخت. البته ميتوان چرتكه انداخت كه در ميان كشمكش طرفين بحران و مصائب منطقه كدام اتفاق احتمالا كدام دريچه را باز ميكند يا  بالعكس. اما كيست كه سرنوشت خود و كودكانش و نسل آينده و كل جامعه را به قمارخانه اى بسپارد كه درست مثل قواعد بازى در همه قمارخانه ها، نه صاحبات قمارخانه، كه خود مردم بازنده هستند. در اين مورد هم قطعا هر اتفاقى بيافتد مردم بازنده خواهند بود.

 

سوال: و بلاخره ميخواستم بپرسم كه خود شما اخبار اين مذاكرات را از چه زاويه اى تعقيب خواهيد كرد.

 

كورش مدرسى: مطمئن نيستم كه مذاكرات "پر خبرى" باشد. مذاكرات ميتواند صحنه كشمكش چند ساله و طولانى و كم خبر از آب دربيايد. تاكيد من اينستكه ما، حزب ما، مردم ايران نبايد مطلقا به اين مذاكره چشم بدوزند. به آن فقط بايد بعنوان يكى از شرايط و زمينه هاى برنامه هاى خودشان به آن نگاه كنند. بايد ديد كه دشمنان مردم به چى مشغولند. اما هر گونه توهم به حاصلى از آن به نفع مردم در ايران و عراق مهلك است. سياست حزب ما اينستكه در اين ميدان نبايد  بازى كرد. سر شلوغى مفسرين سياسى و ژورناليستها به گرد اين رويدادها قابل توجيه است. خوب لابد شغلشان ايجاب ميكند. اما رهبران سياسى و مردمى كه ميخواهند و مجبورند زندگى خود را بدست بگيرند، بايد كل اين ماجرا را دور بزنند.

اين ميدان بازى ما نيست. مردم بايد متشكل شوند. متحد شوند. به ما بپيوندند. خود را قدرتمند كنند. دست جمهورى اسلامى را، و از اين طريق دست امريكا را،  از زندگى خود و منطقه كوتاه كنند.

 

 

اين گفتگو در دوم مارس ٢٠٠٧ از تلويزيون پرتو پخش شد. گفتگو و تنظيم متن آن  توسط مصطفى اسدپور صورت گرفته است. در همين برنامه گفتگوى مفصلترى با كورش مدرسى درباره رويارويى مردم با بحران اتمى و مقابله با جمهورى اسلامى پخش گرديد.