اختناق و
تعرض به معیشت
مردم را باید
با قدرت عقب
زد!
مردم و حزب ما
در مقابل یک
آزمایش گرفته
اند
خلاصه
مصاحبه
تلویزیون
پرتو با کورش
مدرسی
سوال: میخواهیم
به تعرضات هر
چه بیشتر رژیم
به مردم، آزادیهای
مردم و سطح معیشت
آنها بپردازیم.
قبل از آن
اجازه دهید
آخرین تحولات کشمکش
میان آمریکا و
ایران بر سر
پرونده اتمی
را مرور کنیم.
پاسخ ایران به
آنچه بسته پیشنهادی
غرب موسوم
است، کشمکش را
همچنان باز
نگه داشته
است. در اینمورد
ارزیابی های
مختلف مطرح
است. از جمله اینکه
جواب سربالای
رژیم تهران در
موقعیت سیاسی بهتر
پس از جنگ
لبنان، ناشی میشود.
از طرف مقابل
هم گفته میشود
که امریکا دست
به تعرض بیشتر
خواهد زد. آیا
اوضاع رو به
حدت است؟ کلا
شما در این
مورد و چشم
انداز این کشمکشها
چه فکر میکنید؟
کورش
مدرسی: پیروزی حزب
الله در لبنان
قطعا موقعیت
جمهوری
اسلامی را
تقویت کرده
است. این به
جمهوری
اسلامی امکان
داده است تا
با اعتماد
بیشتری فضای
جنگی را در
داخل کشور
دامن بزند. کلا
امروز با
تضعیف بیشتر
موقعیت
آمریکا در
خاورمیانه در
مقابل جمهوری
اسلامی و
اسلام سیاسی،
هر دو طرف
دعوا (جمهوری
اسلامی و دولت
آمریکا) از
جنگ واقعی کمی
دورتر شده اند
بیشتر فضای
جنگی است و
تبلیغات جنگی مبنای
سیاست شان
است. جمهوری
اسلامی برای
مقابله با
مردم و آمریکا
برای ایجاد کم
رنگ کردن شکست
در عراق و
لبنان.
حفظ فضای
جنگی به جمهوری
اسلامی اجازه
میدهد که مردم
را در موقعیت
تدافعی قرار
دهد، احساسات
ناسیونالیستی
را بشدت تقویت
کند. با شعار
"حق برخورداری
از امکانات
هسته ای" میخواهد
که غرور ملی
مردم را به
تحرک درآورد.
این جنبه هایی
است که جمهوری
اسلامی در آن
منفعت مستقیم دارد.
در فضای ارعاب
و هراس جنگی
مردم حالت
انتظار میگیرند.
حالت سرخورده
میگیرند. مردم
احساس میکنند
اتفاقات
بزرگتر و
مهمتر از آنچه
در آن درگیر
هستند در آنها
کمین نشسته
است. احساس
ناامنی شیوع پیدا
میکند. بدبینی
و ناامنی
مهمترین فاکتوری
است که میتواند
مردم را از
صحنه سیاست
عقب براند. این
کاری است که
رژیم به آن
مشغول است و
در پرتو آن به
آزادی های سیاسی
و اجتماعی تعرض
میکند، به معیشت
مردم و طبقه کارگر
است هجوم می
آورد.
سوال: فضای
نظامی یاد آور
صحنه هایی است
که سرباز ها و
نظامیان خیابانها
را قرق کنند،
بساط شلاق و
اعدام و زهر
چشم گرفتن ها
را پهن کنند.
ما تا حدودی
از این صحنه
ها داشته ایم.
اما از طرف دیگر
کشدار بودن این
پروسه را هم
شاهد هستیم.
نمونه اسانلو
و خیلی های دیگر
دستگیر میکنند
و بعد از مدتی
آزاد میشوند.
حمله به زنان
و بد حجابی را
داشتیم، مدتی
بطول انجامید
و عقب نشستند.
بنظر شما رژیم
فضای جنگی مد
نظر را چگونه
میخواهد به پیش
ببرد؟
کورش
مدرسی: فضای جنگی
الزاما به معنای
این نیست که
سرباز به خیابانها
می آورند. فضای
جنگی یک حالت
اضطراری و فوق
العاده در
جامعه برقرار
میکنند. در
مرحله ای هم
ممکن است سرباز ها
را به خیابان
گسیل کنند. مساله
رژیم مردمی است
که نمیخواهند
سر بر تن رژیم
باقی باشد. در
این رویارویی
دست رژیم برای
اجرای هر
سیاست و
سازمان دادن
هر تعرضی باز
نیست. نوبتی
تعرض میکند و در
مقابل
بالاگرفتن
اعتراض عقب مینشیند.
امروز
تعرض وسیعی
برای جمع آوری
آنتن های
ماهواره ای
شروع شده است.
این تعرض به
آزادی است. دارد
به مفر نفس
کشیدن مردم از
چنگال
تبلیغات سیاه
اسلامی تعرض
میکند. این
تعرض به آزادی
مردم در
دسترسی به
اطلاعات، دست
آورد های بشری
و اخبار است.
اگر امروز در
جمع آوری آنتن
ها موفق شود،
فردا خفقان وسیعتری
را در جامعه
برقرار خواهد کرد.
مساله
دیگری که میخواهم
روی آن انگشت
بگذارم مشکلاتی
است که مردم
با آن دست بگریبان
هستند. رهبر
ندارند. مردم
انتخاب خود را
نکرده اند و
در یک حالت
انتظار بسر میبرند.
ترکیب دو فاکتور
فضای جنگی و
بیرهبر بودن
جنبش سرنگونی
جمهوری
اسلامی به
دولت امکان
تعرض داده
است. اما با مقابله
مردم عقب
مینشیند.
در یک
تصویر کلی تر
تعرض رژیم یک
واقعیت است.
اختناق وسیعتر
شده است. شایعه
است که در
آستانه باز
شدن مدارس و
دانشگاهها در
پوشش همین فضای
نظامی رژیم در
صدد دستگیری تعداد
وسیعی از فعالین
دانشجویی و
اجتماعی است. دستگیری
ها، اگر صورت
بگیرد، و حتی اگر
بعدا آزاد هم
بشوند، شل کن
سفت کن هائی
است که در آن
جمهوری
اسلامی در
مجموع فضا را
بسته تر میکند.
ماحصل آن تنگ
تر کردن فضا
بر مردم و
آزادی آنهاست.
در همین فضای
"میهن در خطر
است!" تعرضات
ابعاد تازه تری
پیدا خواهد کرد.
از کارگر و
مردم زحمتکش
میخواهند
بیشتر و با مزد
کمتر کار
کنند، سوبسیدها
را کاهش میدهند.
قیمتهای مواد
مصرفی مردم را
بالا میبرند و
در یک کلمه با
تعرض به معیشت
کارگر سود
سرمایه را
بالا میبرند.
این سیاستی
است که رژیم
اسلامی آگاهانه
و نقشه مند
دنبال میکند.
سوال: حمله
ماموران رژیم
به آنتن های
تلویزیونی در
پشت بامها
نمونه تازه ای
از تعرض به
مردم را نشان
میدهد. مردم
برای دسترسی
به برنامه های
ماهواره ای
جنگیده اند و
داشتن آنتن ها
را تحمیل کرده
اند. الان
ماموران در
نقاط مختلف و
حتی شهرهایی
مثل سنندج با
بیل و کلنگ
بجان خانه های
مردم افتاده
اند و آنتن ها
را مصادره میکنند.
آدم از خود میپرسد
چگونه این
تعرض به این
سطوح پایه ای
از حقوق مردم
ممکن شده است؟
کورش
مدرسی: روی دیگر فضای
انتظار،
البته ترس و
فضای بی
اعتماد بخودی
در میان مردم
است. کل اپوزیسیون
ایران تا حال
تصویری را تقویت
کرده اند که
گویا از طریق
تلویزیون و
تبلیغات صرف میشود
علیه جمهوری
اسلامی
انقلاب کرد.
جمهوری اسلامی
را سرنگون کرد.
ما همواره علیه
این برداشت ایستاده
ایم. همواره
گفته ایم که
عقب زدن جمهوری
اسلامی و
خاتمه دادن به
این وضع محتاج
نیرویی است که
در محلات و کارخانه
مردم را
سازمان دهد و
بهم ببافد. به
مردم قدرت
بدهد. آنها را
به میدان بکشد
که عملا از
زندگیشان
دفاع کنند. به
این ترتیب
مردم را به پیروزی
نزدیک کند. درک
این مساله
ابدا دشوار نیست
که اگر شعار
دادن صرف میخواست
ره بجایی ببرد
ما الان "هخا"
را بعنوان
رهبر مردم میداشتیم.
علیه حمله
به آنتن ها هیچ
راهی و هیچ
فرمول سحر
آمیزی در میان
نیست.
فحش و لعن و
نفرین از دور
هم کارساز نیست.
مگر اینکه در
هر جای ممکن
مردم و طبقه کارگر
متحد شوند و
از خود دفاع کنند.
مردم و بچه های
محل میتوانند
جلوی عمله و اکره
رژیم در پائین
کشیدن آنتن ها
را بگیرند. میتوانند
مزدوران رژیم را
از کار خود پشیمان
کنند. چاره دیگری
وجود ندارد.
اگر مردم اینها
را پس نزنند و
از خود دفاع نکنند،
رژیم گامهای بیشتری
بجلو برخواهد
داشت.
در
مورد حمله به
معیشت مردم هم
قانون همین
است. رژیم
دارد دستمزد ها
را میزند، بنزین
و مواد مورد نیاز
مردم را
گرانتر میکند.
باید منتظر
تعرضها و گرانی
بیشتر هم بود.
در مقابل همه
اینها باید
مقاومت را
سازمان داد. روی
زمین سفت، ما
مردم باید
متحد بشویم و
این نقش را ایفا
کنیم. کارگران،
بخصوص
کارگران
صنایع کلیدی،
میتوانند با
دست از کار
کشیدن با درک
این واقعیت که
طبقه کار یک
موجودیت واحد
است و بیکاری تنها
مسئله کارگر
بیکار نیست با
این تعرض
مقابله کنند.
سوال: شما پای
اپوزیسیون را
به میان کشیدید.
از طرفی به
نحوه کار آنها
و تکیه شان به
تبلیغات تلویزیونی
ایراد میگیرید.
از طرف دیگر
در مورد مردم
بدون رهبر
بودن صف مردم
عاصی علیه رژیم
را مورد اشاره
قرار میدهید.
ربط این دو
بهم چگونه
است؟ چگونه میشود
بر فضای موجود
با توجه به این
فاکتورها،
غلبه پیدا کرد؟
راه شما در
حزب حکمتیست کدام
است؟
کورش
مدرسی: ببینید، ما
در اپوزیسیون
ایران یک اپوزیسیون
راست طرفدار غرب
داریم که از
سلطنت طلبان
تا جمهوری
خواهان و
نئودمکراتها
و جریانات
مشابه را در
برمیگیرد. این
اپوزیسیون از
انواع شخصیتها
و کانالهای
تلویزیونی و
رسانه ها
برخوردارند.
منافع اینها ایجاب
نمیکند که
مردم را به
سمت عمل میلیتانت
سوق دهند.
مردم را به
تحرک در آورند
یا مردم را
قدرتمند کنند.
خیلی ساده به
این دلیل که
مردمی که به
تحرک درآمده
باشند، مردمی که
خود کنترل
زندگیشان را
بدست گرفته
باشند، بسادگی
در فردا تسلیم
هیچ شاه و یا
مقام دیگری
نخواهند شد.
در نتیجه این
اپوزسیون هیچگاه
در پی سازمان
دادن مردم نیست.
سنت سازمان
دادن و بحرکت
درآوردن
متحدانه مردم
در قاموس سیاسی
اینها جایی
ندارد. چون
منفعت شان ایجاب
نمیکند.
در این
میان همه امید
به چپ جامعه
بود که بتواند
از پس چنین کاری
برآید. بخش
بزرگی از همین
چپ از سر
هپروتی بودن،
بدنبال
سرنگونی رژیم
از راه هنرپیشگی
تلویزیونی
بود که آنهم شکست
خورده است و
فاصله سیاسی
خود با
اپوزیسیون
راست کمتر و کمتر
میکند. در نتیجه
جنبش سرنگونی
سرگردان بعد
از دو خرداد
را داریم.
مردم درک
روشن، یا
بگویم پرچم
روشنی، در جنبش
سرنگونی
ندارند در عین
حال جای نیرویی
که این مردم
را متحد کند و
در صحنه سیاست
و در صحنه
جامعه آنها را
هدایت کند خالی
است.
در
ماجرایی که
امروز در
جامعه ایران
در جریان است،
تعرض جمهوری
اسلامی به
آزادیها و
اختناق، تعرض
رژیم به آنتن
ها و به حقوق
زنان و محیطهای
آموزشی، تعرض
جمهوری اسلامی
به معیشت و
خصوصی سازیها
همگی با هم یک
آزمایش جدی در
مقابل مردم و حزب
ماست.
سوال
این است که آیا
رهبری حزب ما،
آیا کمیته های
کمونیستی، آیا
واحدهای گارد
آزادی موفق
خواهند شد
مقاومتی را توسط
مردم سازمان
دهند و تعرض
رژیم را پس
بزنند و یا
آنرا محدود کنند؟ چنین
مقاومتی را نه
با کار از جنس
تروریستی و نه
با کار
مسلحانه و نه
با صدور اطلاعیه
و نصیحت مردم را
نمیتوان
سازمان داد.
این کاری
است که دست کمیته
های کمونیستی
و فعالین محلی
را میبوسد. اینها
باید بچه های
محل را فی
المثل جمع کنند
و دست جمعی
جلوی رژیم را
بگیرند. مزدوران
را رسوا کنند،
تهدید کنند. بچه
های محل را جمع کنند
و با هر وسیله
از سنگ و چوب و تیر
و کمان
مزدوران را
فراری دهند.
اعتراض عمومی
را سازمان
دهند و این
تعرضات را پس
بزنند.
بخصوص
در کردستان این
امر بر دوش
گارد آزادی
سنگینی میکند.
گارد آزادی در
مقابل آزمایش
مهمی قرار
گرفته است. سوال این
است که آیا
گارد آزادی میتواند
در شهرهای کردستان
یک مقابله و
مقاومت موثر
را سازمان
دهد و یا
خیر؟ این سوال
بعلاوه در
مقابل کمیته
های کمونیستی
و رهبری حزب نیز
قرار دارد.
آیا
در کارخانه
ها، ما، و
رفقای ما قادر
خواهیم بود که
در مقابل تعرض
رژیم به طبقه کارگر
یک صف مقاومت
سازمان دهیم؟ آیا
میتوانیم
توجه کارگران
را به این
مساله خطیر
جلب کنیم؟ آیا
میتوانیم
اتحاد کارگری
علیه بیکاری
را شکل دهیم؟
اینها رئوس
مصاف هایی است
که در مقابل نیرو
و فعالین حزب ما
خودنمایی میکنند.
خطاب
من به همه کمیته
های کمونیستی،
همه واحدهای
گارد آزادی و همه
سلسله مراتب و
کمیته های تشکیلاتی
است که وضع را
در یبابید!
ما
اگر بتوانیم یک
مقاومت شایسته
در مقابل
جمهوری
اسلامی توسط
مردم را
سازمان دهیم،
آنوقت پس زدن
جمهوری اسلامی
کار بسیار
ساده ای خواهد
بود. مردم باید
به این صف
مقاومت بپیوندند.
این امری است که
دست ما، دست
رفقای ما را میبوسد.
ادامه
دارد
-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------