سازمان
دادن اعتراض
مردم براي
آزادي دانشجويان
وظيفه ما است!
خالد
حاج محمدي
khaledhaji@yahoo.com
دانشجويان
در دانشگاه
تهران، امير
کبير، پلتکنيک
و .... در دفاع از
آزادي و عليه
نظامي کردن فضاي
دانشگاه
اعتراضاتي بر
حق را سازمان
دادند. صداي
اعتراض
دانشجويان به
گوش همه رسيده
است. جمهوري
اسلامي به
سياق هميشگي،
در جواب به
خواستهاي
انساني و بر
حق دانشجويان
با بسيج نيروي
انتظامي و خيل
مزدوران خود، به آنان
حمله کرد.در
اين ماجرا
رژيم به شيوه
هميشه از
ربودن تا
بازداشت و
تهديد و ارعاب
کوتاهي نکرد.
هم اکنون
تعدادي از
دانشجويان و
مشخصا ياشار
قاجار، عابد
توانچه و هومن
کاظميان
زندانند.
دستگيري
و زندان و
شکنجه و ارعاب
در جمهوري
اسلامي امري
هميشگي و تعطيل
ناپذير بوده
است. تا
آقايان سر کار
تشريف دارند،
شکنجه و زندان
و ارعاب هم
بخشي غير قابل
تفکيک از وجود
و حضور آنها
است. راه ديگري
ندارند،
حکومت خدا و
اسلامشان با
کشتار مردم، زندان و
جنايت و قتل و
عام سر پاست.
آنچه مسلم است
در دوراني که
قدرت اسلام و
حکومتش با توسل
به کشتار و
جنايت و توحش بيش
از امروز توان
و امکان داشت و
بيش از امروز
دست سران
جمهوري
اسلامي باز بود،
کمترين
اعتراض و حتي
اعلام شک و
شبهه نسبت به "حقانيت"
جنايت و آدم
کشي از نوع
اسلامي آن، ميتوانست
حکم اعدام
داشته باشد.
هزاران نفر در
اين ساليان
بعد از سالها
شکنجه و زدن و
تجاوز جنسي و
هزار وحشيگري باور
نکردني، در
گوشه
زندانهاي
مخوف اسلامي
اينها بدست عدالتگاههاي
اسلامي تکه
پاره شدند.
اگر امروز سطح
توحش کاهشي
يافته است نه
بدليل پايين
آمدن دوز توحش
اسلامشان و نه
به دليل دست
کشيدن آقايان
از آدم کشي و
قمه کشي و
اسيد پاشي و
جنايات است.
کل ماجرا اين
است که اکنون
اعتراض مردم
دست جنايت
آنها را کمي
کوتاه کرده
است.
در هر
اعتراض و مبارزه
اي که تا کنون
صورت گرفته،
از کارخانه تا
محله و مدرسه
و دانشگاه ،
بخشي از مردم
و فعالين تحرک
اعتراضي آنها
و از
نمايندگانشان
دستگير شده
اند. شکنجه و
تهديد و توهين
و ارعاب و
دادگاههاي
اسلامي بقيه
صحنه هاي
ماجرا بوده
است. تا اينجا
که هميشه
اينجور بوده و
در ادامه هم
اگر دست
جنايتکارانه
آقايان محترم
را کوتاه تر
نکنيم، به
همين صورت
ادامه خواهد
يافت. اين
ماييم که
نبايد
بگزاريم. اين
مايم که بايد
زندانيان و
همکاران و همکلاسيان
و رفقايمان را
از زير دست و
پاي اينها
بيرون آوريم. اينها
را ما بايد
آزاد کنيم.
اين بخشي از
مبارزه ماست.
اين دوستان و
تمام کساني که
به چنين
دلايلي زنداني
شده اند را
بايد آزاد
کنيم. يک بعد
مهم از هر مبارزه
اي ممانعت از
زندان رفتن و
شکنجه ديدن مردم
بدست جمهوري
اسلامي و
زندانبانان و
جلادانشان
است. اينها را
آزاد نخواهند
کرد اگر ما ساکت
باشيم.
ميخواهند
ما را
بترسانند،
ميخواهند ما
را از اعتراض
برحضر دارند،
ميخواهند ما
را تسليم کنند.
عابد، هومن و
ياشار را
زندان کرده
اند تا بقيه
بترسند و کنار
بکشند. آنها
را تنبيه
خواهند کرد تا
زبان اعتراض
ما را ببرند.
آنها را در اوين
کرده اند تا
بقيه
دانشجويان و
مردم دست
بردارند.
اوسانلو را
زبانش را
بريدند تا
زبان اعتراض کارگران
و مردم از کار
بيفتاد. اين
را نبايد پذيرفت،
عليه اين توحش
بايد ايستاد.
تلاش براي
آزادي اين
دوستان را
بايد سازمان
داد. خواست
آزادي دستگير
شدگان و نه
تنها اين سه
نفر، بلکه
خواست آزادي
تمام زندانيان
سياسي، خواست
اکثريت مردم
است. بايد اعتراض
عليه زندان،
عليه دستگيري
و ربودن انسانها
را سازمان
داد.
زندانبانان و
حکام شرع و شکنجه
گران آنها را
نبايد راحت
گذاشت. بايد
کاري رد کرد
سران اين
حکومت بفهمند
تا اين
دانشجويان
زندانند،
رفقا و
همکلاسيهايشان
و مردم معترض
نخواهند
گذاشت راحت آب
از گلويشان
پايين برود. بايد
دست به بسيج
مردم از
دانشگاه تا
بازار و مدرسه
و کارخانه و
بيمارستان و همه جا
زد و خواهان
آزادي فوري
دستگير شدگان
شد. زنداني
مردم به جرم
ابراز نظر و
ابراز اعتراض
و بيان خواست
و مطالبه
ممنوع است. بايد
فعالين
دانشجويي راه
و چاه نوع
اعتراض و چگونگي
سازماندادن
اعتراض به
دستگيري اين
سه نفر را
بررسي کنند،
روي جوانب
مختلف آن صحبت
کنند و راه و
چاه مسئله را
روشن کنند.
بايد ابتکارات
مختلف را براي
آزادي اين
دوستان بکار
گرفت. انتشار
بيانيه، جمع
کردن تومار
اعتراضي،
تجمع در
مکانهاي
مختلف، در
مقابل زندان و
دانشگاه و
مدرسه و هر
نوع ابتکار
ديگري را بايد
بکار گرفت و
جمهوري
اسلامي را
بايد تحت فشار
قرار داد.
بايد با مراکز
مختلف کارگري،
با
دانشگاههاي
مختلف و مدارس
و بيمارستان و
همه جا تماس
گرفت و در
خواست اعتراض
اين مراکز به
توحش
افسارگسيخته
جمهوري
اسلامي کرد.
خواست آزادي
اوسانلو،
خواست آزادي
دانشجويان را
کنار هم گذاشت
و همراه کارگر
شرکت واحد
عليه اين توحش
ايستاد. جا
دارد جمعهايي
از فعالين
دانشجويي به
دانشگاههاي
مختلف سر
بزنند و با
فعالين ديگر
صحبت کنند،
قول و قرار
بگزارند و
کاري جدي را
در اين خصوص
پيش ببرند.
اکنون
و قبل از
تعطيلي
دانشگاهها
بايد کاري جدي
در اين خصوص
پيش برد. بايد
با ايجاد
ارتباطات
وسيع، از
دانشگاه امير
کبير و تهران
و شريف و .... را تا
دانشگاه سهند
در تبريز و تا
دانشگاههاي
همدان و کرمان
و سنندج و
اهواز و رشت
را به هم وصل
کرد. فعالين
دانشجويي،
سوسياليستها
و
آزاديخواهان
بايد با ايجاد
شبکه وسيعي از
خوشنامترين،
شريفترين و
فعالترين
دانشجويان
راه انداختن
اعتراض در
ابعاد سراسري
را هموار
کنند. دانشجويان
دستگير شده
بدون قيد و
شرط بايد آزاد
شوند. اين
خواست عمومي
دانشجويان و
مردم است.
مردم معترض را
حول اين خواست
و براي تامين
آزادي آنان
سازمان داد.
ابتکارات مختلف
را براي اين
امر بايد به
کار برد. اين
مهم بر دوش
دانشجويان
مبارز و
آزاديخواه
است.