راهنمای کارگری برای عمل مستقیم

آنچه در این سلسله مقالات میخوانید برگزیده ای از یک جزوه منتشر شده توسط IWW (کارگران صنعتی جهان) تحت همین عنوان است. این سازمان یکی از سازمانهای متعلق به سنت آنارکو سندیکالیستی در آمریکا است که در سالهای دهه بیست و سی قرن بیستم نقش مهمی را در مبارزات طبقه کارگر در آمریکا بازی کرد. از اعضای سرشناس آن از جمله دو کارگر به نام های ساکو و وانزتی بودند که توسط دولت آمریکا برایشان پاپوش درست شد و اعدام شدند و فیلمی هم از آنها ساخته شده است.  

این مقالات در سال ۱۳٦۷ توسط کمیته تشکیلات شهر کومه له منتشر شد. گزیده ای از این جزوه، با اصلاحاتی در ترجمه، در شماره های مختلف سازمانده کمونیست به تدریج منتشر میشود.

همینجا باید توضیح داد که برخورد جریان آنارکو سندیکالیستی به طبقه کارگر طبقاتی نیست، صنفی است. چون سیاسی نیست. سیاست و بنابراین تحزب سیاسی نقش محوری در دیدگاه و فعالیت آنها ندارد. اما مراجعه به نوشته های IWW غالبا از سر انتقال تجربه مفید است. ضمننا باید تفاوت ها و مشابهت های شرایط ایران با آمریکای سال های دهه بیست و سی میلادی را متوجه بود.   س ک

 

از مقدمه

"بهترین نوع عمل مستقیم بیرون آمدن از محل کار، یا اعتصاب طولانی است. ... اما این شیوه پر هزینه و فرساینده است و به همین دلیل همیشه نمیتوان از آن استفاده کرد. در جزوه حاضر هشت نوع از تاکتیک های عمل مستقیم مورد بحث قرار میگیرند. تاکتیک هائی که در حین کار ممکن هستند، تدارک زیادی نمیخواهند و دستمزد مان را هم از دست نمیدهیم.

یک تذکر لازم: اینها تاکتیک هستند و نه جادو و جنبل. برای استفاده از آنها باید سازمان یافته کار کرد. باید موافقت همه را جلب کرد. ... همینطور باید به خاطر داشته باشید که کارفرما هر اقدامی غیر از تسلیم منفعلانه ما را تهدیدی نسبت به موقعیت خود میداند. پس باید آماده باشید تا این تاکتیک ها را برای حفاظت خود و کارگران هم سرنوشت تان از اخراج بکار بگیرید."

۱

آهسته کار کنید

(Slowdown)

کند کردن ریتم کار تاریخ طولانی دارد. در سال ۱۸۹۹ کارگران سازمان یافته بارانداز در گلاسکو در اسکاتلند تقاضای ده درصد اضافه دستمزد کردند. اما کارفرما این تقاضا را رد کرد. کارگران اعتصاب کردند. کارفرما از میان کارگران کشاورزی اعتصاب شکن استخدام کرد و کارش را راه انداخت. باراندازان به ناچار شکست را قبول کردند و به سر کار برگشتند. اما قبل از شروع مجدد کار از دبیر اتحادیه شان شنیدند که:

شما با همان دستمزد سابق به سر کار بر میگردید. کارفرمایان بار دیگر گذشته را تکرار کردند. کارگران کشاورزی را بعنوان اعتصاب شکن استخدام کردند. کارفرمایان خوشحال هم بودند. اما ما کار این اعتصاب شکن ها را دیده ایم. نیمی از کالائی که حمل میکردند را زمین می انداختند. دو نفر از آنها به زحمت کار یک نفر از ما را انجام میداد. اما کارفرمایان میگویند از کار آنها راضی بوده اند. خوب ما هم قول میدهیم درست مثل آنها کار کنیم. به همان اندازه که کارگران اعتصاب شکن کار میکردند کار کنید. آنها اغلب توی آب می افتادند. بیفایده است که ما هم این کار را نکنیم!

کارگران رهنمود دبیر اتحادیه را بکار بستند.

پس از چند روز کارفرما به دنبال دبیر اتحادیه فرستاد و عاجزانه خواست که به باراندازان بگوید که مثل سابق کار کنند و آنها حاضر اند ده درصد افزایش دستمزد را بدهند.

***

در یک کارخانه فورد کارگرانی که کارشان نصب سقف و تودوزی اتومبیل ها بود، طبق محاسبه کارفرما کار یک اتوموبیل کوچک را باید در ۲۲ دقیقه انجام میدادند. یعنی در یک روز کار هشت ساعته باید یک کارگر حداقل کار ۲۰ اتوموبیل را انجام میداد.

کارگران از تمام کردن کار بیش از ۱۳ اتومبیل در روز خودداری کردند و گفتند که درخواست مدیریت غیر معقول است. اما کمپانی عنوان کرد که کارگران هر کار هر اتومبیل را در کمتر از حداقل زمان تعیین شده تمام میکنند و بعد مینشینند و از کار کردن اجتناب می کنند. تلاش مدیریت برای بهبود وضعیت فقط به "کند تر کار کردن" از جانب کارگران منجر شده است. کارگران آنقدر کار بر سر هر اتومبیل را کش می دهند که مانع از کار کارگران دیگر در خط تولید شده و خط تولید را غالبأ وادار به توقف میکردند. تا جائیکه خیلی از اوقات کارگران دیگر از کار معاف میشدند.

 

***

در طول بحران اقتصادی، کارگران شرکت کلسی تایر، کند کاری را بدیل مناسبی در مقابل افزایش سرعت کار تشخیص دادند. ... کارگران "تشنگی همگانی" را بعنوان تدبیری برای مقابله با بالا بردن سرعت کار از جانب کارفرما اتخاذ کردند. تدبیری داهیانه که کارفرمایان را دیوانه کرده بود. کارگران در اوقات گرم تابستان به بهانه تشنگی و نوشیدن آب خود را از نقطه ای از خط تولید که در آنجا سرعت به اوج خود می رسید دور می کردند و وقتی که کارفرمایان دریافتند هیچ چیزی جز آهسته کردن سرعت کار "عطش تشنگی" کارگران را فرو نمی نشاند، تسلیم شدند. – ادامه دارد