فاتح شيخ
کارگران
فرانسه: يک
گام تازه به
جلو
در
فرانسه،
کارگران و
دانشجويان با
اعتصاب و
تظاهرات سه
شنبه چهارم
آوريل، باز هم
يک حرکت بزرگ
و يک پيروزي
تازه آفريدند.
در واقع سخنان
پرووکاتيو
ژاک شيراک
بدنبال امضاي
قانون مورد
اعتراض ("اولين
قرارداد
استخدام" – cpe) در روز
شنبه، بنزين
تازه اي بر
آتش جنبش
اعتراضي
کارگران ريخت.
جبهه
دولت و بورژوازي
فرانسه در
برابر اين جنبش
پرقدرت، به
طرز کم سابقه
اي پر شکاف،
درهم ريخته،
فلج و دسته
پاچه است.
درحاليکه
نخست وزير دوويلپن
با اصرار بر
اجراي اين قانون،
در حقيقت
سرنوشت سياسي
اش را به آن
گره زده است،
سارکوزي، وزير
کشور و رقيبش
در حزب حاکم
براي
انتخابات رئيس
جمهوري، طرفدار
لغو آن است و
صراحتا ميخواهد
از جو موجود
براي برکناري
و شکست دوويلپن
استفاده کند. امضاي
شيراک، در برابر
جنبش قاطع کارگران
آشکارا محکوم
به شکست است و حکمت
آن اساسا ايستادن
در کنار دوويلپن
و عليه ساکوزي
در جدال دروني
حزب حاکم است.
از طرف ديگر
احزاب سنتي چپ
رقيب حزب حاکم
هم، به اتفاق
اتحاديه هاي
وابسته شان، ميخواهند
از تحرک جاري
طبقه کارگر
اهرمي براي پيش
بردن جبهه خود
در مبارزه
انتخاباتي رياست
جمهوري در سال
آتي بسازند.
در
برابر کل کشمکش
درون بورژوازي
حاکم و اپوزيسيون،
مبارزه طبقاتي
جاري کارگران
جهت ديگري دارد؛
رهبران و پيشروان
کارگري و
دانشجويان
راديکال، براي
تعقيب اهداف
خود در اين
جنبش، دست
اندر کار تلاش
ارزنده اي
هستند که جريان
آن از کانال
شبکه هاي
اطلاع رساني خود
فعالين و
رهبران کارگري،
روزمره منتشر
و قابل دسترس
ميشود.
از زاويه
پراتيکي و
تاکتيکي،
تلاش براي ادامه،
گسترش و راديکاليزه
کردن
اعتراضات و
متکي کردن
آنها به عمل
مستقيم توده اي
(دايرکت آکشن)
مانند راه
بندان جاده
ها، ايستگاههاي
قطار و
بندرگاهها، ايجاد
گروههاي
متحرک
رودرروئي با
پليس ضد شورش،
وجوه برجسته
جنبش اخير
است. از طرف ديگر
تلاش براي
روشن کردن معني
و دامنه پيروزي
اين جنبش به
گرمي در جريان
است: درحاليکه
اتحاديه ها
فقط به پس
گرفتن اين
قانون با هدف
سياسي
انداختن دوويلپن
چسبيده اند،
رهبران راديکال
و سوسياليست
بر لغو همه
قوانين مخل
امنيت شغلي،
قوانيني که در
سالهاي اخير
در جهت باز
گذاشتن دست
کارفرما براي
اخراج
کارگران تصويب
شده اند، تاکيد
دارند. آنها ميکوشند
که سنگربندي
در برابر
قانون "اولين
قرارداد
استخدام" را به
دستاورد
بزرگتري در
دفاع از معيشت
و تامين شغلي
طبقه کارگر برسانند.
خود اين قانون
در واقع هم
اکنون ديگر مرده
است و بورژوازي
فرانسه با
کنار گذاشتن
آن، تاوان و
خسارت کمتري ميپردازد
تا با پافشاري
بر اجراي آن.
از زاويه
سازماندهي هم
جنبش کنوني پيشروي
مهمي داشته
است: يک حرکت
روزافزون پيشروان
کارگري، خروج
از اتحاديه هاي
رسمي رفرميست
و ايجاد اتحاديه
ها و کميته هاي
همبستگي
آلترناتيو
متکي به مجمع
عمومي است. در
واقع در پائين
و در تقابل با
اتحاديه ها، يک
جنبش وسيع
مجمع عمومي
براه افتاده
است. برگزاري
مجامع عمومي و
شوراهاي نمايندگان
اين مجامع در
محلهاي کار و
محيطهاي
دانشجوئي در
جريان است و
تا همينجا به
ايجاد يک "شوراي
سراسري
مبارزه"
متشکل از نمايندگان
مجامع محلي
اتحاديه ها و
انجمن هاي
دانشجويي
انجاميده است.
به اين ترتيب
جنبشي که از
چند هفته پيش
شروع شده نه تنها
از تپش نيفتاده
است، بلکه
روند تداوم و
راديکالتر
شدن آن، يک
امکان واقعي و
يک چشم انداز قابل
تحقق است.
در اين
ميان، آنچه در
جدلها و بحثهاي
شبکه هاي
اطلاع رساني
فعالين و پيشروان
راديکال و سوسياليست،
هر روز برجسته
تر ميشود نياز به يک
پرسپکتيو و
استراتژي سوسياليستي
کارگري است
که در عين
ناظر بودن به
کسب پيروزي
هرچه بيشتر
براي همين
جنبش، بتواند
به برداشتن
گامهاي مهم و
موثر در جهت
اتحاد و آگاهي
و سازمانيافتگي
صفوف طبقه
کارگر کمک کند.
رهبري و سازمان
دو مقوله کليدي
هستند که مباحث
جاري اين شبکه
ها حول آن جريان
دارد. اين در
واقع تلاشي
است در دل يک
جنبش زنده و
گسترده طبقاتي
کارگري براي
دادن پاسخ درست
به سوال کلاسيک
"از کجا بايد
شروع کرد؟".
در دنياي
گلوبال و
همبسته امروز
که انقلاب
ارتباطات،
کانالهاي
نامحدودي به
روي گسترش
انترناسيوناليسم
کارگري و
دخالتگري
کمونيستي
گشوده است، بايد
به طيف
کارگران پيشرو
و سوسياليست
در فرانسه، در
تلاششان براي
شکل دادن به يک
پرسپکتيو و
استراتژي سوسياليستي
کارگري و
سازماندهي
رهبران کارگري
و توده
کارگران و فعالين
راديکال محيط
دانشجوئي حول
آن، به هر وسيله
ممکن و واقعي
کمک کرد. جنبش
جاري طبقه
کارگر در
فرانسه شايسته
گرمترين
همبستگي
انترناسيوناليستي
است.