-- Logo ---->

مصاحبه اكتبر با ديبا عليخاني در مورد ۸ مارس روز جهانی زن

 

اكتير:

 لطفا" درمورد 8 مارس و تاريخچه مبارزات زنان ومردان سوسياليست وكمونيست درايران بگوييد؟

 ديبا عليخاني:

در ایران 8 مارس تاریخچه ی قابل تاملی دارد اولین مراسم 8 مارس در سال 58 تظاهرات زنان بر علیه فرمان اجباری شدن حجاب  بود که یک روز قبل از 8 مارس صادر شده بود و حضور دهها هزار نفری زنان باشعار ما انقلاب نکردیم که به عقب برگردیم را به همراه داشت  ، سرکوب آن اعتراضات دو سه سالی طول کشید . پس از آن در شرایط اختناق انسانهای آزادیخواه و برابری طب با برپا کردن مهمانی های دوستانه در منازل یاد این روز را گرامی می داشتند. سالها گذشت . سالهایی سیاه که بین ما و مردان به مثابه جنس دوم مرز کشیدند ،  منبرو مدرسه و دانشگاه و دادگاه  و کوچه و خیابان ودر و همسایه و خانواده ها  ضعیفه و ناقص العقل بودنمان را هر لحظه چون پتکی بر سرمان فرود می آوردند.

.این بار نسلی سر بر آورد که نه فقط این  زندگی نا میمون مملو از تحقیرو فلاکت را سر نوشت ازلی خود نمی پنداشت  بلکه در هر فرصتی علیه این بی حقوقی قد علم  می کرد . پس از آن  8 مارس   به صحن علنی جامعه آورده شد و خواست و مطالبه ی میلیونها زن بی حقوق مطرح شد. از دیدگاه سیاسی و جامعه شناختی 8 مارس در سالهای اخیر در قیاس با سال 58 جایگاه ویژه تری دارد چرا که این بار  نسلی 8 مارس رابرگزار کرد که هیچگاه آزادی را تجربه  نکرده بود ، وجودش مالامال نفرت از قوانین نا برابرو ظالمانه بود واهانت و تحقیرزن بودن را تا مغز استخوانش چشیده بود.

 

اكتبر: 8 مارس چه جايگاهي درمبارزه زنان دارد؟

ديبا عليخاني: 8 مارس مبارزه طبقاتی زنان ومردان آزدیخواه وبرابری طلب جامعه را نمایندگی میکند صف آرایی اجتماعی میلیونها انسان تحت ستم را با خویش دارد.گر چه د رهمه دنیا جایگاه ویژه ای دارد اما در ایران جایگاهش فراتر از گرامیداشت یک روزاست . به این دلیل که رسما در ایران خشونت سازمان یافته و متکی بر قوانین نوشته زندگی زنان را تباه کرده است. 

 

اكتبر: دركردستان كه شما بيشترتجربه مبارزه سازمانيافته داريد مراسمهاي 8 مارس در سالهاي گذشته  چگونه برگزار شده است ؟

 ديبا عليخاني: همیشه کردستان صحنه جدال واقعی زنان برای دستیابی به حقوقشان بوده است جدال جریانات مرتجع و مذهبی که همیشه حقوق زنان را نقض کرده اند  و نیز قوانین زن ستیز که سایه شوم اش را بر تمامی جوانب زندگی زنان گسترانیده است با طرف دیگر سکه  جنبش آزادیخواهی و برابری طلبی که  همیشه 8 مارس رابه اشکال مختلف زنده نگه داشته است . در سیاهترین دوران اختناق این روز در خانه ها جشن گرفته می شد شعار در دفاع از حقوق زنان بر در و دیوار شهر در این روز به چشم می خورد شریف ترین انسانهای آزاده فقط به جرم گرامیداشت این روز به جوخه های اعدام سپرده شدند یا حکم زندان طولانی گرفتند .  یکی از قویترین انگیزه ها ی ما برای اینکه 8 مارس را به صحن علنی جامعه بیاوریم این بود که  نمیشد از کنار آن همه بی عدالتی بر زنان آسان گذشت نه فقط قانونی برای حمایت از زن وجود داشت بلکه قانون به خشونت بر زن مشروعیت میداد . در چنین جامعه ای تو نوعی به عنوان یک  انسان آگاه به حقوق انسانی ات و نیز یک زن حق دو انتخاب داری یا تحقیر و توهین را تحمل میکنی و خودت را محکوم به آن زندگی می دانی یا مبارزه ویافتن هم سرنوشتانت رابر می گزینی . 8 مارس  راه دوم و مبارزه برای تحقق برابری زن و مرد در همه ی عرصه ها ی سیاسی ، فرهنگی ،اجتماعی و اقتصادی و لغو قوانین زن ستیز را میسر میکرد. به این روش ما  به زنان نیزدر سطح وسیع تری دست می یافتیم . اوایل  کار سخت و طاقت فرسایی بود . سالها زندگی کردن تحت قوانینی که زن را نادیده می گیرد انسانها و مخصوصا نسل گذشته تر را تبدیل به بخشی از آن ارتجاع میکند ومهم تراز تقابل نسلها ، عدم استقلال  اقتصادی زنان همواره یکی از موانع بسیج  زنان در سطح وسیع بوده است  . البته روال کار ما این طور نبود که ما یک شبه یک فراخوان  برای شرکت در 8 مارس بدهیم و مردم هم فردایش در مراسم حضور یابند . کسانی که تجربه ی  کار اجتماعی را دارند میدانند جلب اعتماد مردم درهر جامعه ی بالااخص  اختناق زده کاری نیست که یک شبه اتفاق بیافتد . مردم به کسی که در کنارآنها است و مبارزه و زندگی اش به هم گره خورده است  و بر علیه وضع موجود قدعلم کرده است اعتماد و افتخار می کنند و این یکی از بهترین شانس های ما  برای فعالیت مان بود . در طو ل سال منا سبت های مختلف در دفاع از حقوق زنان سمینارها و کارگاه های مختلف برگزار می کردیم و مهم تر از همه دفاع از زنان بی خانمان به اشکال مختلف چه در دادگاهها و چه در مراکز پزشکی و  ارایه خدمات رایگان روان شناسی به جوانان و زنان ، دخالتگری در همه ی تحرکات  مختلف اجتماعی و خلاصه همه ی کسانی که دست اندرکار این مراسم ها بودند افراد  محبوب و معتمد و اجتماعی بودند که محل کار و زندگی شان همواره محل به چالش کشیدن وضع موجود بود  همه ی این موارد  پشتوانه ی 8 مارس های چند هزار نفره و پر شور ما درسا لهای اخیر بوده است .

 

اكتبر: از بهترين و بدترين خاطره اتان از سازماندهي وبرگزاري مراسم 8 مارس براي خوانندگان اكتبر بگوييد؟

 

ديبا عليخاني:

 این سوال جوابی در حد صفحات یک کتاب می خواهد اما درکل با وجود تمام سختی ها و استرس ها هیچ خاطره ای به عنوان تلخترین در ذهنم نمانده و همیشه آن بخش از فعالیتهایم به عنوان مهم ترین  دوره ای افتخار آمیز برایم خواهد ماند ، یک حضور ماندگار و غیر قابل حذف در تاریخ مبارزات زنان و افتخاری که نصیب هر کس در زندگی نمی شود . نمی شود تاریخ آزادی زنان را ورق زد و از کسانی یاد نکرد که برای این اولین بار  پرچم نه به اعدام  ، نه به قتل نا موسی ، حجاب اجباری و.... را در دل سیاهی و اختناق بلند کردند ، نمی شود از انسانهای آزادیخواه و معترضی یاد نکرد که فارغ ازغم نان این جنبش را یاری دادند. هنوزاولین لحظاتی که از میان جمعیت پشت تریبون می رفتم را به یاد دارم ،  هیچوقت در زندگیم آنقدر احساس غرور و بالنده گی نکرده ام اول برنامه کمی استرس داشتم  گرچه تجربه ی  سخنرانی در جمع را داشتم  اما نه برا ی دو تا سه هزار نفر . جمعیت زیادی بود.  به اکثر چهره هایی که  در ردیف اول به من نزدیکتر بودند نگاه کردم یکی از معلمهای شیمی ام را دیدم بعد یکی از دکترهای شهر، یکی از وکیل ها ، بعد یکی از همکارانم  و پدرم که همیشه نگرانم بود و ... با تردید مکثی کردم  : برای آن همه جمعیت چه حرفی بزنم  همه از من بهتر میدانند . دوباره به خود گفتم مهم این است کی حرف دلش را بزند ، کی برود آن بالا و همان حرفهایی که همه میدانند اما در دل دفن می کنند را با صدای بلند فریاد بزند . در آستانه ی 8 مارسی دیگر و فرصتی دیگر باز مهم این است چه کسی برود آن بالا و حرف دل میلیونها زن بی حقوق را با صدای بلند بزند ، چه کسی هر فرصت ولو کوچک را غنیمت می شمرد.