محمود قزويني
کاريکاتورهاي محمد و تقسيم مذهبي مردم!
تحرکاتي که جريانات اسلامي از ماه سپتامبر سال ۲۰۰۵ در رابطه با چاپ چند کاريکاتور محمد پيامبر در يک روزنامه دانمارک شروع کرده اند، همچنان ادامه دارد. همه دولتهاي خاورميانه و شاخ آفريقا از ترکيه تا ايران و عربستان و کويت و...به اين کمپين براي برقراري اختناق مذهبي در جهان به ميدان آمده اند. پاپ هم با قدرت در اين شيپور دميد و اعلام نمود جلوي هرگونه توهين به مذاهب بايد گرفته شود و توهين کنندگان بايد مجازات شوند. در حالي که اوباش اسلامي در خيابان به فرمان جريانات اسلامي و با حمايت پادشاهان و دولتهاي اسلامي و يا نيمه سکولار، در خيابانها با بانگ الله اکبر عربده ميکشند و تهديد به قتل و ترور ميکنند، احزاب و دولتهاي اروپايي از راست تا چپ در باره احترام به مذهب و ديالوگ با اسلاميون و دولتهاي اسلامي در پارلمانها و مديا داد سخن ميدهند. در حالي که اسلاميون تصاوير نخست وزير دانمارک را به دليل اجتناب او از ملاقات با سفير ۱۲ کشور خاورميانه که خواهان عذر خواهي دولت دانمارک از مسلمانان بودند، به آتش ميکشند، اپوزيسيون سوسيال دموکرات و چپ و بخشي از جريانات راست، به نخست وزير دانمارک انتقاد ميکنند که چرا با سفراي ۱۲ دولت سرکوبگر خاورميانه براي معامله بر سر آزادي بيان ملاقات نکرده است. در حالي که نخست وزير دانمارک که مدعي دفاع از آزادي بيان است، انتشار کاريکاتورها و "توهين" به اسلام و ديگر مذاهب را محکوم ميکند، نخست وزيرهاي گذشته از جناح راست و چپ و اپوزيسيون چپ دانمارک خواهان برخورد شديدتر دولت به چاپ کاريکاتورها هستند. خيل نويسندگان و پورفسورها مشغول نوشتن و بحث کردن در باره اهميت احترام به مذاهب هستند. در حالي که سردبير بخش فرهنگي روزنامه يولند پستن که اقدام به چاپ کاريکاتورها کرده بود از کار برکنار شده است و خود روزنامه و سردبير آن و سردبير بخش فرهنگي آن و کاريکاتوريست ها توسط اسلاميون در دانمارک و خارج دانمارک تهديد به مرگ شده اند، از کمتر کسي صداي اعتراض به اين اعمال اسلاميون و حمايت از ابرازکنندگان عقيده بر عليه اسلام و جنبش اسلامي شنيده ميشود. "جامعه مسلمانان دانمارک" و گروههاي اسلامي که با سفر به خاورميانه و شاخ آفريقا و ديدار با دولتها و جريانات اسلامي و دستگاه مذهب اسلام، اين تعرض به آزادي بيان را سازماندهي کرده اند، به عنوان شهروندان محترم در مديا ظاهر ميشوند و ادعا ميکنند چون نخست وزير و دولت دانمارک به حرفهاي آنها توجهي نکرده اند، آنها به خاورميانه سفر کرده اند و دولتها و جريانات اسلامي خاورميانه را در مقابل دولت و مردم دانمارک قرار داده اند. با همه تحريکات و تهديدات مذهبي که اين امامان و دستگاه اسلام و جريانات اسلامي در دانمارک بر عليه آزادي بيان صورت داده اند، کسي از محاکمه آنها حرف نميزند. نه تنها اين بلکه نفس آزادي بيان و آزادي نقد به مذهب در خود کشورهاي غربي ديگر زير سوال رفته است. چندين مدير و سردبير روزنامه ها در هفته هاي گذشته در کشورهاي اروپايي به دليل چاپ کاريکاتورهاي محمد برکنار شده اند. اگر تا ديروز در غرب کتاب نويسنده منتقد به مذهب اسلام به خاطر ترس انتشاراتي ها از تجربه بمب گذاري و ترور اسلاميون روي دستش ميماند و يا خود نويسنده و هنرمند از وحشت ترور به دست تروريست هاي اسلامي، دست به خودسانسوري ميزد، امروز ديگر دولتها با تکان دادن گرد و غبار قانون ممنوعيت توهين به مقدسات مذهبي (بلس فمي)، که سالها بود در کشورهاي غربي به کار گرفته نشده بود، رسما و علنا ميخواهند با فعال نمودن قانون بلس فمي جلوي آزادي بيان را سد کنند و يا مانند دولت بلر خواهان گذراندن قانون در نفي آزادي نقد به مذهب يشوند.به جز مسئله آزادي بيان، مسئله کاريکاتورها خود بهانه اي براي گروههاي اسلامي شده است تا قدرت و خوفناکي خود را به مردم کشورهاي تحت انقيادشان و مردم جهان نشان دهند. در يک مسئله جريانات اسلامي سياسي در دولت و اپوزيسيون مانند جمهوري اسلامي و حماس، همراه با دولتهاي مرتجع مختنق متکي به دستگاه و قوانين اسلام طرفدار غرب، مانند عربستان و کويت يکديگر را يافتند. هر کدام به دليلي به اين حرکت پيوسته اند. اما يک چيز هدف مشترکشان است. تعرض به آزادي بيان و نقد مذهب و قدرت و اتوريته مذهبي. چرا مسئله کاريکاتورهاي محمد اين ابعاد جهاني را يافت چيزي که مسئله کاريکاتورهاي محمد را به اين سطح کشاند، نه احساسات مذهبي مردم خاورميانه است و نه نفرت آنها از دستاورهاي بشري در غرب!. مهمترين مسئله اي که توانسته است به اين مسئله چنين ابعادي بدهد، تقسيم بندي مذهبي مردم جهان به دست همين دولتهاي غرب است. وقتي مردم خاورميانه هر روزه در مدياي جهان، مردم مسلمان قلمداد شوند و در خود کشورهاي غربي با کمک مديا و سياست " انتگراسيون" دولتها، ديگر مسلمان بودن مردم مهاجر خاورميانه اي به يک اصل پذيرفته شده و نهادينه شده در جامعه تبديل شده باشد و مسجد و آخوند و کل دستگاه اسلام به عنوان ارگان نمايندگاني اين مردم نزد دولتها تلقي شوند، ديگر آخوندها و گروههاي اسلامي نماينده اختياري اين مردم خواهند بود و نقد اسلام توهين به مردم مسلمان تلقي خواهد شد. الصاق هويت اسلامي در غرب به مردم مهاجر خاورميانه اي توسط دولتها و مديا و دادن هويت مذهبي به مردم خاورميانه و پر و بال دادن آن، منشاء توان و قدرت جريانات اسلامي در تحرکات اخير بر سر مسئله کاريکاتورها است. مسئله ديگر وجود مدياي جهاني و موثر مانند سي ان ان و الجزيره و..است. يکبار ديگر مانند بسياري از نمونه هاي ديگر سالهاي اخير روشن شد که اين دنياى ٣٠ سال قبل نيست. انقلاب الکترونيک و انفورماتيک و پيدايش رسانه هاى سمعى و بصرى جهانى، ژورناليسم نوکر و مهندسى افکار را به يک فاکتور تعيين کننده در معادلات قدرت و سير اوضاع سياسى در کشورهاى مختلف تبديل کرده است. حتى ابلهانه ترين و دور از ذهن ترين تمايلات سياسى و نسخه هاى اجتماعى، اگر در چهارچوب وسيع تر طبقاتى و جهانى بدرد بخشهايى از طبقه حاکمه بخورد به موقع پر و بال داده ميشود و به اذهان مردم تحميل ميشود. ۳۰ سال قبل کسي تصور چنين چيزي را نميکرد. امروز در قلب اروپا دختر و پسر جوان مدرن از خانواده مهاجر خاورميانه اي ميگويند کاريکاتورهاي محمد توهين به آنها بوده است. ۳۰ سال قبل در ايران و افغانستان جوان شهرستاني نه چندان مدرن در هرات و بجنورد، نقد مارکس به مذهب را حقيقت مطلق جهان ميشمارد. بعيد است با اصلاحات قانوني در مسئله رابطه دولت و مذهب و دسته هاي مذهبي در غرب و با مبارزه با دستجات اسلامي در کشورهاي غربي بتوان اين جريان را عوض کرد. مبارزه براي بازتعريف رابطه دولت و مذهب و جدايي کامل اين رابطه در غرب و مبارزه با جريانات اسلامي، در تضعيف اسلاميون در غرب و جهان موثر است. اما پاسخ اساسي مسئله و تغيير اين وضعيت سياه امروز، در اصلاحات و انقلابات و تغييرات اساسي در خاورميانه و ايران خوابيده است. سرنگوني جمهوري اسلامي و برقراري دولت سکولار در ايران و حل مسئله فلسطين موضوعاتي هستند که ميتوانند جهان را دگرگون کنند. .
|