محمود قزوینی

باید درمقابل تعرض جنبش اسلامی به دستاوردهای بشریت ایستاد

از روز 17 سپتامبر 2004 که روزنامه یولند پستن دست به درج 12 کاریکاتور از محمد پیامبر زده است، تاکنون جریانات کثیف اسلامی آرام و قرار ندارند. جنبش اسلامی به بهانه کشیدن چند عکس کاریکاتور از محمد، تمام ظرفیت اسلامی و فاشیستی خود را بیرون ریخته است. چند سالی است که هر نویسنده و هنرمند و منتقد مذهب اسلام که لب به انتقاد به مذهب اسلام و رهبران مذهبی در هر نقطه جهان میگشاید، باید در فکر تعرض جریانات اسلامی به خود هم باشد. الهام فروتن دختر نوزده ساله هرمزگانی و  سلمان رشدی و وان گوگ و تسلیمه نسرین و...فقط نمونه هایی از آن هستند.

در این حرف سردبیر روزنامه دانمارکی یولند پستن حقیقتی نهفته است که در مصاحبه اخیر خود اعلام نمود که جریانات اسلامی برنده شده اند و دیگر کسی در غرب به راحتی جرات نمیکند به اسلام انتقاد کند و کاریکاتور محمد و دیگر مقدسات اسلامی را منتشر کند. و سردبیر روزنامه فرانسوی فرانسوا یکروز بعد از چاپ کاریکاتورها برکنار شده است. جنبش اسلامی عربده کشان و با تکان دادن شمشیر در خیابانهای خاورمیانه و غرب بر علیه آزادی بیان و دیگر دستاوردهای بشریت امروز که در کشورهای غربی وجود دارد، به میدان آمده اند. این روزها همه مردم دنیا شاهد تظاهرات و تهدید به انفجار و بمب انتحاری و تحریم اقتصادی کشور دانمارک از طرف دولتها و جریانات کثیف اسلامی هستند. مفتی ها و آخوندهای پروار شده در دانمارک و گروهها و دسته های اسلامی توانستند اعتراض خود به درج چند کاریکاتور از پیامبرشان محمد در یک روزنامه را به حرکت جنبش اسلامی برای قدرقدرتی و نشان دادن ظرفیت فاشیستی و غیرانسانیش در جهان تبدیل کنند.  نیروهای اسلامی در خیابانهای غزه و بغداد، اسلام آباد و صنا و.... عربده میکشند و شمشیر اسلام را در هوا تکان میدهند.

عربستان سعودی و کویت و چندین دولت دیگر از کشورهای اسلام زده، با تحریم کالاهای دانمارکی به کمک تروریسم اسلامی در خیابان آمده اند. نیروهای اسلامی آمده اند تا اعلام کنند که میخواهند تا هر صدای معترض به اسلام درخاورمیانه و جهان را خفه کنند. در غزه که تازه نیروی اسلامی حماس به نیروی اول در آنجا تبدیل شده است، تظاهرات و عربده کشی به خاطر چاپ کاریکاتور محمد، در اوج خود است. به کارکنان صلیب سرخ دانمارک و دیگر کشورهای اسلامی حمله میکنند و مراکز صلیب سرخ دانمارک و چند کشور اروپایی دیگر را مسلحانه محاصره  کرده اند. تحرک و تعرض جنبش اسلامی بر سر چاپ عکس محمد، تحرک و تعرض جنبش اسلامی بر علیه آزادی بیان و همه دستاوردهای بشریت امروز که در کشورهای غربی وجود دارد است. با قلدری و با تهدید به ترور طلب میکنند که نه تنها روزنامه یولند پستن از مسلمانان معذرت خواهی کند، بلکه دولت دانمارک هم دخالت کند و از مسلمانان معذرت خواهی نماید و حتی کاریکاتوریستها و روزنامه نگاران را مجازات کند. از دولت دانمارک میخواهند همان کاری را کند که دولتها و جریانات اسلامی هر روزه با شهروندان خود میکنند.

 برای مردم خاورمیانه که اعدامهای چند دقیقه ای و دسته جمعی و ترور و آدمکشی و سنگسار و قصاص و ....را تجربه کرده اند، این اعمال جریانات اسلامی عادی است و برای مقابله با آن نیروی عظیمی هم در جامعه نهفته است. در سطح جهانی هم دیگر این نیرو با جنایت 11 سپتامبر و بسان و ترور و انفجارات هر روزه در عراق و دیگر کشورها که دهها و صدها کودک و مردم عادی را به کام مرگ میکشد، چهره ناشناخته ای ندارد. این جنبش سربریدن انسان در انظار عموم و در مقابل دوربین های تلویزیون ها برای مردم دنیا شناخته شده است. اما این اولین بار است که این جنبش دارد یک حکم خود را علنا تحمیل میکند. چپ و راست در غرب در مقابل جنبش قتل سلمان رشدی ایستادند، اما امروز نقد به مذهب اسلام و مذهب، مدافعی در غرب ندارد. خودشان دارند قوانین قدیمی محدود کننده در نقد مذهب رابه کار میگیرند و یا قوانین جدیدی برای محدودیت نقد مذهب وضع میکنند.

 اینکه جنبش اسلامی توانسته است چاپ یک عکس در یک روزنامه را به یک مسئله و بحران جهانی تبدیل کند، دیگر فقط مسئله به ماهیت و حتی قدرت جنبش اسلامی بر نمیگردد. بلکه به وضعیت جهان امروز و ارتجاع سیاسی و اجتماعی بر میگردد که دولتهای غربی هر روزه در خود کشورهای غربی و در سطح جهان تولید و بازتولید میکنند. سالهاست دولتها و مراکز تحقیقاتی در غرب بحث میکنند و در این مسئله توافق دارند که برای اسلام در روبنای سیاسی جامعه در غرب جایی باز کنند. در چشم دولتها و الیت فکری جامعه غربی مردم مهاجر خاورمیانه مسلمان تلقی میشوند و امامان و مفتی ها و مراکز اسلامی به عنوان نمایندگان این مردم مورد مراجعه دولتها و مسئولین است. مهاجرین مسلمان تلقی میشوند، از جامعه ایزوله میشوند، به زیر دست و پای امامان و گروههای اسلامی رانده میشوند، از دستاوردهای پیشروی جامعه محروم میشوند. در گتوهایی که در آن حکومت اسلامی حکم میراند محبوس میشوند. کودکان در مدارس اسلامی و در محیط اسلامی مغزشویی میشوند و زنان از ترس فرهنگ اسلامی حاکم، جرات استفاده از آزادی های نرمال در جامعه را به خود نمیدهند. این وضعیت موقعیتی به نیروهای اسلامی در کشورهای غربی داده که بعنوان نمایندگان مهاجرین، مطالبات جنبش اسلامی را بعنوان خواست مهاجرین در مقابل دولت وجامعه بگیرند و بعنوان نمایندگان مهاجرین مورد رجوع قرار گیرند.

نیروهای راسیستی با نشان دادن اسلام و جریانات اسلامی، مردم مقیم را بر علیه مهاجرین تحریک میکنند و ضد راسیسم دروغین سوار بر تئوری نسبیت فرهنگی، خواهان میدان دادن بیشتر به جریانات اسلامی است.  تظاهراتهای ضد راسیستی بدون حضور امام و یا یک شخصیت و نیروی اسلامی برگزار نمیشود.

در همین مسئله چاپ کاریکاتور محمد در روزنامه یولند پستن، فقط اسلامیون نبودند که شروع به عربده کشی کردند. نویسندگان محترم دانمارکی کمپینی بر علیه این اقدام به راه انداختند. احزاب به اصطلاح چپ عموما به صف محکوم کنندگان این اقدام در کنار جامعه مسلمانان دانمارک و عربستان سعودی و کویت و ایران قرار گرفته اند و همگی یکصدا به دولت دانمارک فشار میاورند که چرا با سفرای 12 کشور اسلامی ملاقات نکرده است و بر علیه بی احترامی به مذاهب اطلاعیه داده اند. در حالی که احزاب راست افراطی به تحریکات ناسیونالیستی و مذهبی روی آورده اند، احزاب به اصطلاح چپ و نویسندگان خواهان عدم تعرض به احساسات مردم مسلمانان شده اند و سریع طرح ساختن یک مسجد بزرگ در وسط شهر کپنهاک را به عنوان هدیه به مسلمانان به میان کشیده اند. در حالی که عربستان و کویت و عمان و.. کالاهای دانمارکی را تحریم میکنند تا آزادی بیان در غرب محدود شود، نویسندگان طرفدار نسبیت فرهنگی دانمارک، با محکوم کردن این آزادی بیان، خواهان دخالت سریع دولت برای حل این مشکل ملی دانمارک شده اند و سمینارهایی تحت عنوان "ستمدیدگان ازادی بیان" برگزار میکنند. 

بشریت آزادیخواه باید در مقابل این تعرض جریانات اسلامی به حقوق و دستاوردهای بشریت امروز بایستد. باید تعرض سیاسی و فکری وسیعی را به اسلام و جریانات اسلامی دامن زد. باید از آزادی بیان و همه دستاوردهای بشریت امروز در مقابل یورش جریانات اسلامی دفاع نمود. باید در مقابل هر گونه سازش با اسلامیون ایستاد. همانطوری که سردبیر روزنامه یولند پستن دانمارک گفته است، جریانات اسلامی تا همینجا هم به پیروزی بزرگی دست یافته اند. دیگر کمتر روزنامه ای جرات میکند تا کاریکاتور محمد و دیگر رهبران مذهب اسلام را بکشد و یا از اسلام انتقاد کند. جریانات اسلامی تا همینجا توانسته اند یکنوع خفقان سیاسی در سطح جهان برقرار کنند. این خفقان به یمن دولتهای غربی که حاضرند آزادی بیان و دستاوردهای بشریت امروز را در مقابل سود یک روز یک شرکت قربانی کنند و با کمک جریان راسیستی نسبیت فرهنگی در غرب که بخش وسیعی از الیت فکری و سیاسی را با خود دارد، ممکن شده است.

 سنگربندی در مقابل هجوم این یورش و تعرض جریانات اسلامی در غرب و دفاع از دستاوردهای بشریت امروز در کشورهای غربی، نه تنها دفاع از آزادیخواهی در غرب و در سطح جهان است، بلکه کمک به مبارزه مردم ایران علیه حکومت اسلامی نیز هست. اگر اسلامیون موفق شوند آزادی بیان در غرب را محدود کنند، آنوقت در ایران هم دستشان برای تعرض به مردم بازتر خواهد بود. آنوقت در ایران به سختی میتوان مدعی آزادی بیان شد.

پاسخ اساسی به این تعرض جنبش اسلامی در خاورمیانه و مشخصا در ایران نهفته است.  مردم ایران برای گور سپردن هیولای ارتجاع قرن 21 به پا خواستند. جوانان و زنان و کارگران حکومت اسلامی در ایران را به مصاف طلبیدند. حتی زندگی معمولی و طرز لباس پوشیدن این مردم، مهر باطلی بر نه تنها ارتجاع اسلامی، بلکه طرفداران نسبیت فرهنگی شان در غرب است. مسائل جهان طوری به هم گره خورده است که ازادی و رهایی بشریت امروز از چنگ اسلام سیاسی و ارتجاع جهانی امپریالیستی، به دوش مردم ایران افتاده است. طبقه کارگر و مردم ایران رسالت عظیمی در جهان امروز دارند.

نقد به مذهب و مذهب اسلام در غرب مدافع رسمی ندارد. چپ و راست متعارف در غرب مخالف این نقد و این آزادی هستند. آزادیها و دستاوردهای بشریت در غرب برای بورژوازی ارتجاعی غرب ارزشی ندارد. جریانات راست و چپ بورژوازی غرب هر کدام به شیوه ای چوب حراج به این دستاوردها زده اند، فقط جریان سکولاریستی سوسیالیستی میتواند در مقابل تعرض اسلام و ارتجاع جهانی به حقوق و دستاوردهای بشریت امروز بایستد.