محمود قزوینی ماشین زندان و اعدام و جنایت رزیم اسلامی را باید در هم کوبید حکومت اسلامی سیاست سرکوب خود را تست میکند در هفته گذشته 3 نفر جوان به نامهای محمدرضا نودهى ، مرتضى قلعهنوى و هادى استيرى که بین 22 تا 25 سال داشتند در شهر سبزوار به اعدام محکوم شدند و حکم اعدام آنها در محل استادیوم ورزشی شهر سبزوار به اجرا در آمد. چند حکم اعدام دیگر از شهرهای مختلف برای تایید به دادگاه عالی اسلامی فرستاده شد. یک جانی دیگر جمهوری اسلامی، ریاست دادگاهی در قم اعلام نمود که 4 حکم اعدام صادر کرده است و سه تای آن مورد تایید دادگاه عالی قرار گرفته اند که قرار است به زودی این احکام اعدام اجرا شوند. همین ریاست دادگاه قتل و جنایت اسلامی در قم اعلام نمود که در دادگاههای قم پیشرفتهایی در جهت مجازات های سنگین مانند اعدام و حبس های طولانی و احکام شلاق و تبعید صورت گرفته است و فقط در سال جاری 604 نفر در قم به حکم شلاق محکوم شدند. ماشین جنایت جمهوری اسلامی هر روز در سطح وسیع انسانها را به فقر و فلاکت و بیکاری و اعتیاد و...میکشاند و سپس همین قربانیان را به زندان و جوخه اعدام میسپارد. قربانیانی که برای سیر کردن شکم خود و فرزادانشان مجبور میشوند به اعماق سیاه جامعه سرمایه داری، آنجایی که باندهای قاچاق و دزدی و فحشا و...بیداد میکنند راه یابند. قربانیان جمهوری اسلامی در این مورد فقیر ترین مردمی هستند که برای یک لقمه نان و اجاره خانه مجبورند دست به دزدی بزنند و یا تن به تن فروشی دهند. اعدام این قربانیان کمتر در سطح جامعه موجب اعتراض قرار میگیرد. برای همین جمهوری اسلامی برای مرعوب کردن مردم معترض و ایجاد ترس و وحشت در جامعه و نشان دادن قدرت مهیب خود، این قربانیان را به جوخه های اعدام میسپارد. آنهم در معابر عمومی و در ورزشگاهها. این جوانان را در استادیوم ورزشی اعدام کردند تا جوانان همیشه با پا گذاشتن به استادیوم و یا یاد استادیوم این جنایت و قدرت ماشین جنایت جمهوری اسلامی را به خاطر بیاورند. رزیم جمهوری اسلامی برای حفظ خود بار دیگر به سیاست همیشگی خود یعنی سرکوب عریان روی آورد. افزایش اعدامها و شلاقها فقط برای این هدف انجام میشود. اما این سیاست هم نمیتواند کاری از پیش ببرد. احمدی نژاد علارغم عر و عورش، حتی در یک زمینه نتوانست مردم را به عقب براند. نافرمانی عظیم زنان در زیر پا نهادن قانون و مقررات حجاب، این پرچم اسلام و جمهوری اسلامی و حتی پیشروی زنان در به عقب کشیدن باز هم بیشتر روسری و زیر پا نهادن بسیاری از قوانین آپارتاید اسلامی توسط جوانان، فقط یک نمونه آن است. اعتراضات کارگری سرجایش قرار دارد و تازه تشکلهای کارگری مستقل در حال شکل گیری میباشند و تحرک دانشجویی با پرچم و شعارهای چپ به میدان آمده است. جمهوری اسلامی و احمدی نژاد آن میدانند که نمیتوانند وارد نبرد سرنوشت ساز با مردم شوند. برای همین سعی دارند با ایجاد ترس و وحشتی که با اعدام ضعیفترین و بی پناه ترین انسانها در خیابانها و میادین ورزشی صورت میدهند، مردم را مرعوب سازند. این اعدام ضعیفترین و بی پناهترین بخش مردم اتنقام گیری حکومت از مردم میباشد. مردم باید در درجه اول برای حمایت از جان این بخش از انسانهای جامعه و برای نجات آنها از اعدام و مجازاتهای دیگر و در مرتبه دیگر برای سد کردن راهی که حکومت تلاش میکند تا از این سوراخ برای ایجاد وحشت و سرکوب به بیرون بخزد، اعتراض کنند. حکومت اسلامی همچنین دارد سیاست سرکوب خود را تست میکند. آنجایی که نه با قربانیان بلکه با فعالین عرصه های اجتماعی و حقوق مدنی مردم مواجه است، احضار میکند، دستگیر میکند، حکم میدهد، آزاد میکند، اما خود را قادر به کار چندانی نمیبیند. برای همین احمدی نژاد در آنجاها دو خردادی عمل میکند. در مقابل اعتراض گسترده مردم در کردستان، جمهوری اسلامی با چهره دو خرداد ظاهر میشود، در دانشگاه و در عرصه مسئله جوانان و حجاب و ...احمدی نژاد دو خردادی عمل میکند. آنتن های ماهواره ای عملا قانونی شده اند. تشکلهای کارگری آرام آرام میروند که خود را تحمیل کنند. در دانشگاهها انجمن اسلامی سکولار میشود و سکولارها به طرف چپ گرایش پیدا میکنند و چپ میداندار 16 آذر میشود. تستهای انجام شده تاکنونی به احمدی نژاد نشان داده است که نمیتواند به سرکوب عریان متوسل شود مگر اینکه حادثه بزرگی مانند جنگ اتفاق بیافتد. برای همین احمدی نژاد آن را جستجو میکند. احمدی نژاد به درگاه خدا نیایش میکند که اسرائیل و آمریکا موشکی به طرف ایران پرتاب کنند. همه ناسازگاریهای احمدی نژاد با آمریکا و غرب بر سر مسئله اتمی، گدایی برای پرتاب چند موشک از طرف اسرائیل و آمریکا به خاک ایران است. موشکهایی برای نجات از شر مردمی که به حکومت اسلامی نه گفتند. مشکل دیگر احمدی نژاد مسئله تضادهای درونی جناحهای جمهوری اسلامی است. تازه هر روز جناحهای جدیدی در خود اردویی که احمدی نژاد به آن متعلق است متولد میشوند و خودشان همه چیز را شیر تو شیر کردند. جناح متمایل به غرب در جمهوری اسلامی و جناح سازش با مردم یعنی همان دو خردادیهای سابق، نیروی ضعیفی در درون رژیم اسلامی نیستند. این نیرو احمدی نژاد را به طور دائم به چالش میطلبد. این جناح خواهان بهبود رابطه با غرب و عقب نشینی در مقابل اعتراضات مردم است. جناح مقابل احمدی نژاد میداند سیاستهای احمدی نژاد میتواند جمهوری اسلامی را با سرعت به دره پرتاب کند. برای همین در مقابل آن میایستد. جمهوری اسلامی در بحران علاج ناپذیری گیر کرده است. راه پس و پیش ندارد. روزنامه گاردین در روز سه شنبه 29 اذر در تحلیلی نوشته است که تهدیدات خارجی احمدی نژاد به دلیل مشکلات داخلی است. پس از روی کار آمدن احمدی نژاد ما شکست از پیش احمدی نژاد را پیش بینی کردیم. این امر به تحقق پیوسته است. پروژه احمدی نژاد تا همینجا شکست خورده است. سیاست سرکوب احمدی نژاد فقط با یک واقعه و اتفاق بزرگ و معجزه اسا مانند جنگ میتواند تحقق یابد. در ان صورت هم تازه معلوم نیست واقعه ای مانند جنگ موجب درگیریهای شدیدتر داخلی رژیم و یورش وسیع مردم به ان نشود. رژیم جمهوری اسلامی بر سر مسئله اتمی با اروپا به مذاکره نشته است و اعلام کرده است حاضر نیست بر سر مسئله حقوق بشر با اروپا مذاکره کند. اتحادیه اروپا نقض حقوق در ایران را محکوم کرده است. ممکن است اتحادیه اروپا و غرب با جمهوری اسلامی به سازشهایی برسند و مسلما چنین سازشهایی جناحهای مخالف احمدی نژاد را تقویت میکند. اما مردم ایران نمیتوانند به سازشی با رزیم اسلامی دست یابند. مردم ایران خواهان آزادی و برابری و رفاه هستند و در راس خواسته های مردم حکومت سکولار و کوتاه کردن دست اسلام از سر مردم قرار دارد. برای پایان دادن به اعدام و زندان و کل ماشین توحش جمهوری اسلامی، باید این ماشین را نابود ساخت. باید جمهوری اسلامی را سرنگون ساخت و تمامی آزادی و برابری را برقرار ساخت.
|