فاتح شيخ

fateh_sh@yahoo.com

30 اوت 2005  

 

تخليه غزه:

آغاز پايان اشغال فلسطين

يا پايان عقب نشيني شارون ؟

 

با تخليه غزه سرانجام، باريکه اي از مناطق اشغالي فلسطين از سلطه اشغال و سرکوب نيروهاي نظامي اسرائيل خارج شد. سياست اشغال مجدد مناطق فلسطيني که توسط شارون جانشين جدول زماني قرارداد اسلو شده بود اکنون به ناگزير جاي خود را به سياست ديگري داده است. اين سياست تا کجا جلو ميرود؟ شارون هنوز ميکوشد تخليه غزه را به نقطه پايان عقب نشيني خود تبديل کند؟ اينکه آيا ميتواند يا نه مساله اي خارج از اراده اوست. به نظر ميرسد فشار واقعيات خاورميانه و مخمصه اي که آمريکا در عراق به آن دچار شده، مانند تندبادي شارون را عليرغم ميلش به جلو خواهد راند. عقب انداختن بيش از اين تشکيل دولت فلسطين از شارون ساخته نيست، زيرا آمريکا براي کاهش فشار مخمصه عراق به آن نياز دارد. رايس وزير خارجه آمريکا اين را يک ماه پيش در ديدار خصوصي با شارون در گوش او خوانده است.    

راست افراطي اسرائيل با قتل اسحاق رابين و در ادامه با سياست هاي ناتانياهو و شارون توانست قرارداد اسلو را جلو چشم جهان گم و گور کند. مطابق جدول زماني قرارداد اسلو ميبايست در سپتامبر 1999 دولت مستقل فلسطين شکل نهايي بگيرد. اکنون نزديک شش سال از آن ددلاين ميگذرد و ميدياي غرب دارند بخاطر تخليه غزه به شارون مدال قهرماني و جسارت غيرقابل وصف ميدهند. ذره اي حقيقت در اين تصويرسازي وجود ندارد جز اينکه بخشي از سياستگذاران آمريکا ميخواهند به معمار سياست هاي فاشيستي اسرائيل پوششي از رگبار تبليغاتي براي عقب نشيني اش بدهند. شارون اما در تلاش است که از اين پوشش براي متوقف کردن عقب نشيني اش استفاده کند.

 

دستور حمله هوائي و قتل تروريستي هفته گذشته در طولکرم، درست در گرماگرم تخليه غزه، آشکارا با هدف دستاويز دادن به حماس و جهاد براي تلافي تروريستي و يک دور ديگر مسابقه ترور و کشتار و خون پاشيدن به پروسه "نقشه راه" بود. اسلاميون که با تخليه غزه به درجه اي فرش از زير پايشان کشيده شده است فورا به "دعوت" شارون جواب دادند. ترور انتحاري دو روز پيش در جنوب اسرائيل همان چيزي بود که شارون در اين شطرنج خونين با حساب دقيق پيش بيني کرده بود. محمود عباس با محکوم کردن بي ابهام ترور هر دو طرف کوشيد و درخواست کرد که اين گردونه مسابقه ترور اسرائيلي - اسلامي باز به حرکت نيفتد. شارون اما ميخواهد گذشته از قرارداد فراموش شده اسلو، قراداد آتش بس شرم الشيخ و جدول زماني "نقشه راه" بوش را هم نقض کند. مطابق اين جدول که خود شارون پايش امضاء گذاشته، بايد پروسه تشکيل دولت فلسطين تا پايان 2005 يعني تا چهار ماه ديگر تکميل شود. شارون ميخواهد به هر قيمت اين ددلاين را هم هرچه بتواند عقبتر ببرد، تا هم در داخل اسرائيل به سياست راست افراطي لطمه کمتري وارد آيد و هم فرمان امتياز بر دولت فلسطين را همچنان در دست خود و دولت قومي مذهبي اش نگهدارد. در اين مسير دست تروريسم اسلامي دست اسرائيل و شارون را تقويت ميکند. محمود عباس با در پيش گرفتن سياست قاطع در برابر حماس و جهاد ميخواهد اتحاد مقدس ميان اسلاميون و دولت اسرائيل را نيم کلاج رد کند تا پروسه تشکيل دولت فلسطين بتواند سر وقت به نتيجه برسد. در اين ميان دولت مصر با امتيازاتي که هم اکنون براي سرمايه گذاري در نوار غزه از مقامات فلسطين گرفته است عملا نقش يک ميانجي موثر را به عهده گرفته است.

 

اما آنچه مهمتر از اين فاکتورهاي محلي به شارون در مسير عقب نشيني مهميز ميزند، اوضاع مخمصه بار آمريکا در عراق و انعکاس آن در فشار نيروهاي ضد جنگ در آمريکا و دم در آقاي بوش است. بوش امروز بيش از هميشه نياز دارد که فشار گرفتاري در باطلاق عراق را با دخالت در تسريع پروسه تشکيل دولت فلسطين به خيال خود بر خود کاهش دهد.

 

تخليه همه مناطق اشغالي و تشکيل دولت مستقل و متساوي الحقوق فلسطين يک ضرورت سياسي خاورميانه است که به رغم پافشاري شارون بايد متحقق شود.