کلیه زندانیان سیاسی باید فورا و بدون قید و شرط آزاد شوند

 

 خواست بر حق آزادی زندانیان سیا سی جزو مطالبات فوری اعتراضات مردم علیه جمهوری اسلامی است. خبر اعتصاب غذای ناصر زرافشان و تعداد دیگری از زندانیان سیاسی در صدر اخبار رسانه ها است.    پدیده زندانی سیاسی در جمهوری اسلامی با تاریخی از هولناکترین جنایات و شنیع ترین کشتارها و هتک حرمتها تداعی شده است.

از همان سالهای اول چنگ زدن اسلام به قدرت سیاسی، خلخالیها و لاجوردیها و موسوی تبریزی ها به فرمان و فتوای خمینی آمدند ساواک را تحویل گرفتند و از روی  لیست زندانیان سیاسی رژیم شاه، آنهائی را که در پرتو مبارزات وسیع مردم از زندان آزاد شده بودند، یکی پس از دیگری گرفتند و فورا حتی بدون انجام هیچ مراسم فرمایشی به جوخه اعدام سپردند و لباسهای خونین را تحویل بستگانشان دادند و پول و هزینه فشنگها را طلب کردند. یحیی رحیمی، سعید سلطانپور، شکرالله پاک نژاد، جواد و صاق قائدی و رستم بهمنی و رضا عصمتی وبهروز نابط و محمد علی پرتوی و  تقی شهرام و  ... و هر زندانی سیاسی دیگر رژیم شاه را که به هر بهانه ای گیرشان افتاد درجا و سریع و طبق احکام شرع انور از دم تیغ گذراندند.

خرداد سال ۶۰ اوج توحش اسلامی و بیانگر سبعیت و درندگی اسلام سیاسی بود. هزاران نفر را قتل عام کردند، هرکسی که شک میرفت با هر جریان مخالف و اپوزیسیون کمترین ارتباطی دارد و یا حتی مشکوک به داشتن رابطه بوده است را حتی بدون اینکه دلیل و مدرکی داشته باشند، منتظر حکم ها و منتظر آزادیها، زن و مرد، جوان و پیر، پسر و دختر کم سن و سال همه و همه را از سلولها بیرون کشیدند و همانجا پشت دیوارهای زندان و حتی در گوشه خیابان پای دیوار به گلوله بستند و یا گروهی در ملا عام و انظار عمومی به دار و جرثقیل آویختند.

جمهوری اسلامی آمده بود که با تمام قدرت قاهره و نفرت اسلامی از انسان و از آزادی و از ابراز هر عقیده مخالف، مردمی را که به خود جرات داده بودند رژیم شاه را بزیر بکشند، گوشمالی بدهد و فضای رعب و وحشت را برای باز پس گرفتن فضای نسبتا آزادی که به قیمت فداکاریها و قربانی دادنها در برابر ارتش و پلیس شاه بدست آمده بود، حاکم کند. ضد انقلاب اسلامی در خرداد سال ۶۰ به بزرگترین قتل عام قرن و از دم تیغ گذراندن  زندانیان سیاسی روی آورد.

اما رژیم یک ربع قرن کشتار اسلامی و یک ربع قرن قتل زنجیره ای، جنایت علیه بشریت را برای لحظه ای قطع نکرد. کشتار و قتل عام تابستان سال ۶۷ یک بار دیگر به جهانیان نشان داد که جمهوری اسلامی بدون برداشتن لبه تیغ و شمشیر اسلام از گردن آزادی و آزادیخواهی، حتی یک روز قادر به ادامه حکومت کثیف خود نیست. جمهوری اسلامی رژیم لعنت آبادها و بلشویک آبادها و گورهای دسته جمعی هنوز پنهان است.

و طی این سالها وحشت زندان و رفتار وحشیانه با زندانی سیاسی ادامه یافته و کوره های آدم سوزی اسلامی دمی تعطیل نشده اند.

آدم ربائی، سربه نیست کردن هر مخالف و حتی قتل شنیع و مثله کردن اجساد هر شخصیت و عنصری که تماما یوغ خفقان رژیم اسلامی را نپذیرفت، ترورهای سازمانیافته و قتلهای مرموز توسط باندهای جنایتکار و مافیای اسلامی در داخل و خارج کشور، به یک مشخصه و خصلت پایدار تداوم نکبت اسلام سیاسی تبدیل شد.

آدم ها را روز روشن به قتل رساندند و در اوج بی شرمی اعتراف کردند که آن جنایات توسط بالاترین و مومن ترین مقام امنیتی هدایت و رهبری و سازمان یافته بودند. وکلای مقتولین و قربانیان را صرفا به خاطر تعقیب پرونده این جنایت اعتراف شده نیز دستگیر کردند. دامنه لگدمال کردن حق آزادی بیان و اندیشه، هیچ حد و حصری در جمهوری اسلامی نداشته است. و اکنون می بینیم که زندانی سیاسی، و تازه آن دسته از زندانیان سیاسی که نامی دارند دست به اعتصاب غذا زده اند تا با تنها وسیله دفاع از حق حیات و حق آزادی خود، یعنی با مایه گذاشتن از جانشان، صدای خود را به گوش مردم ایران و جهانیان برسانند. تازه هستند نیروهایی که زندانیان سیاسی را محدود به ملی مذهبی ها و چهره های سابقا دوم خردادی محدود میکنند. در این میان هستند هزاران زندانی سیاسی گمنام و دهها فعال کارگری و صدها دانشجوی معترض بی نام و نشان که در گوشه زندانهای مخوف و مرموز و پنهان و مخفی لحظه به لحظه زندگیشان در معرض زشت ترین بی حرمتی ها و اهانتهاست.

به این صحنه های شوم باید نقطه پایانی گذاشت. کلیه زندانیان سیاسی باید بدون قید و شرط آزاد شوند. آزادی بی قید و شرط سیاسی و عقیده و بیان و تشکل و ابراز وجود سیاسی باید تضمین شود. در مبارزه ای که پیشارو است  زندانی سیاسی نباید به شیوه اعتصاب غذا و از طریق نابود کردن جسم و روح خود، روی آورد. مبارزه برای آزادی جامعه ایران از سلطه مشتی مفت خور و تبهکار اسلامی امر همه مردم و برخورداری از حق آزادی بی قید و شرط ابراز عقیده و بیان از اجزا پایه ای حقوق جهانشمول شهروندان جامعه ایران است.

حزب کمونیست کارگری ایران حکمتیست، خواهان آزادی فوری کلیه زندانیان سیاسی است و از هر روشی که نیروی عظیم مردم را به میدان آورد تا جلادان و دژخیمان اسلامی را سر جای خود بنشاند، حمایت میکند. ما اکیدا به زندانیان سیاسی توصیه میکنیم که از روش خودزنی و نابودی جسم و روان خویش به عنوان وسیله ای در تقابل با جمهوری اسلامی و زندانبانان و شکنجه گران رژیم اسلامی خودداری کنند و در مقابل بر مقاومت خود و اتکا به نیروی عظیم انسانیت در داخل و خارج کشور امید ببندند.

جمهوری اسلامی، و دوران سلطه شوم و نکبت بار بختک اسلام سیاسی در مراحل پایانی و سرازیری است. به جای فرسوده کردن جسم و جان خویش، زندانی سیاسی باید به روحیه امید به زندگی بهتر و با باور به ساختن جامعه ای آزاد و برابر به جای رژیم سرتاپا جنایت و شکنجه و هتک حرمت انسان، به این اردو که بشارت دهنده گسستن زنجیر استبداد و اختناق اسلامی است، تکیه کند.

 

مرگ بر جمهوری اسلامی

زندانیان سیاسی آزاد باید گردند. 

 

حزب کمونیست کارگری ایران  حکمتیست

١۰ ژوئن ٢۰۰۵

٢۰ خرداد ١٣۸٤