اطلاعيه شماره ٢٦

 

در فرداى اعتصاب ـ اتحاد، اتحاد و بازهم اتحاد!

 

جنايات و سركوب تازه رژيم عليه كارگران بشدت محكوم است.

منظره شهر تهران در روز شنبه بطرزى گويا و فشرده بيانگر فضاى وارونه  سياسى ايران بود. خيابانها واماكن اين شهر در قرق توحش و سركوب از پيش سازمانيافته رژيم عليه كارگران و عليه هر حركت مظنون به حمايت از اعتصاب آنها تبديل گشت. آماده باش دهها هزار نيروى سركوب و اعتصاب شكن، بسيج نيروهاى امنيتى و دادستان و بازجوها، تخليه از پيشى بندهاى زندان مخوف اوين، رها كردن اوباشان وحشى بجان كارگران و خانواده و كودك دو ساله آنها؛ همه و همه براى اين  لازم شده بود كه رژيم اسلامى را از تهديد يك سنديكا و چند قلم خواست رفاهى كارگران شركت واحد اتوبوسرانى  نجات دهد!!

 

روز شنبه روز نمايش قدر قدرتى رژيم نبود. هر كارگر دستگير شده و هر قدم سركوب رژيم نمايشگر اين حقيقت بود كه اتحاد طبقاتى كارگران چگونه ميتواند بسرعت اين بساط را در هم بپيچد. اين روز نمايشگر اين بود كه چگونه رژيم در مقابل  كارگران و اراده و اتحاد و تشكل آنها زبون و هراسان و ضربه پذير است.

 

اين روز،  روز جوشش خواست سرنگونى رژيم بود. روز نهيب تازه و بى امان به مردم بود كه بايد از شر اين رژيم خلاص شد. بايد دست بكار شد، دستى  كه بر روى شريفترين انسانها  و بر عليه بديهى ترين حقوق آنها بلند ميشود را بايد شكست.  شهروندان تهرانى منظره اين شهر با حملات وحشيانه، ضرب شتم، گاز اشك آور، دستگيريهاى دست جمعى توسط ماموران رنگارنگ دولتى را بخاطر خواهند داشت. مسببين توحش عليه كارگران شركت واحد، از قاليباف و فرماندهان نيروهاى سركوب تا  خانه كارگر و عليرضا محجوب مجازات شديدى را از اين مردم باز پس خواهند گرفت.

 

كارگران!

اعتصاب كارگران شركت واحد به پايان نرسيده است. هزار و  پانصد كارگر در زندانها بسر ميبرند. خانواده هاى كارگرى به گروگان گرفته شده اند. منصور اسانلو هنوز زندانى است. به همه خواستها و مطالبات و به همه حقوق و نيازهاى بر حق كارگران دهن كجى شده است.  بدرست از ما  ميپرسند در فرداى اين روز چرا هنوز اين رژيم برق دارد، آب دارد؟ چرا در لوله هاى صادراتش نفت و گاز در جريان است؟  ميپرسند چرا سرويس كارخانه ها در رفت و آمدند؟ ميپرسند چرا فرزندان همين كارگران دانشگاه و محله را روى سرشان نگذاشته اند ؟ از ما ميپرسند چرا كارگران خاك دفاتر خانه كارگر را به توبره نميكشند؟

 

كارگران!

حاكميت رژيم اسلامى سرمايه داران بس است. تلفات و تداوم اين زندگى ديگر بس است. بگذاريد خود سرنوشتمان را بدست بگيريم. از همين امروز و با اعلام حمايت بيدريغ از اعتصابيون شركت واحد به عزم و اتحاد خود جان تازه ببخشيم. به شركت واحدى ها نشان دهيم كه آنها را تنها نخواهيم گذاشت. اين كارگران و خواستها و سنديكايشان را از چنگال رژيم بدر آوريم. همه چيز در گرو اقدامات عملى  كارگران در مراكز مختلف كارگرى است. اگر كارگران به نشانه حمايت دست از كار بكشند، تجمع كنند، در مجامع عمومى خود قطعنامه صادر كنند، پيكتهاى كارگرى در دفاع از ليست كارگران زندانى برپا گردد، اگر خانه كارگريها را مورد تعرض قرار دهند، اگر بسيجيهاى اعتصاب شكن شركت واحد از دست كارگر و مردم معترض جان سالم بدر نبرند؛ آنوقت ورق بسرعت بر خواهد گشت.  آنوقت سرنوشت اين اعتصاب رنگ ديگرى بخود ميگيرد.  اينرا همه و همه بخوبى واقف اند.

 

عزم كنيم و بحركت در آييم. با اين عزم كه  اوضاع را دگرگون ميسازيم. عاملين سركوب مردم و كارگران را به مجازات ميرسانيم و در محل سنديكاى شركت واحد سمبل اتحاد و پيروزى كارگرى را برپا خواهيم داشت.

 

حزب كمونيست كارگرى ـ حكمتيست

٩ بهمن ١٣٨٤

 ٢٩ ژانويه ٢٠٠٦